متهمان که بعد از کشتن پیرزنی در شمال تهران اموال او را به سرقت برده بودند، در کمتر از 24 ساعت از سوی پلیس دستگیر شدند.
عصر 21 آبان، فردی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفت و ماموران را در جریان قتل پیرزنی 80 ساله در خانه‌اش در شمال تهران قرار داد.
به‌دنبال این تماس، گروهی از ماموران کلانتری 123 نیاوران عازم محل حادثه شدند و با مشاهده جسم بی‌جان زنی که در یکی از اتاق‌ها روی زمین افتاده بود ماجرا را به بازپرس ویژه قتل تهران گزارش کردند.
با حضور بازپرس هنرمند و کارآگاهان اداره 10 آگاهی در محل جنایت، بررسی‌ها برای کشف راز قتل زن 80 ساله آغاز شد.
یکی از اقوام نزدیک این زن که ماجرا را به پلیس اطلاع داده بود در جریان بازجویی ها گفت: وقتی به خانه رفتم متوجه شدم وسایل داخل اتاق‌ها به هم ریخته است از آنجا که احساس می‌کردم اتفاق شومی افتاده است همه اتاق‌ها را گشتم و وقتی وارد پذیرایی شدم با جسم بی‌جان او که روی زمین افتاده و دست‌ها و دهانش با نوار چسب بسته شده بود مواجه شدم.
بعد از اظهارات این فرد، تحقیقات برای یافتن سرنخی در این پرونده ادامه یافت و کارآگاهان دریافتند زن 80ساله قربانی سرقتی مرگبار شده و سارقان بعد از به قتل رساندن او با ضربات چاقو، اموال با ارزش خانه را به سرقت برده‌اند.
با بررسی نحوه ورود سارقان، ماموران احتمال دادند که جنایت از سوی یکی از آشنایان مقتول صورت گرفته باشد و با این فرضیه به شناسایی افرادی پرداختند که به این خانه رفت‌وآمد داشتند.
وقتی کارآگاهان در جریان تحقیق به سرنخ‌هایی از یکی از آشنایان مقتول دست یافتند، وی را دستگیر کرده و به اداره آگاهی انتقال دادند. مرد جوان که تصور نمی‌کرد پلیس او را شناسایی کند در همان بازجویی‌های اولیه لب به بیان حقیقت گشود و به قتل زن 80 ساله اعتراف کرد.
وی به ماموران گفت: « 2 هفته پیش همراه دوستانم در پارک نزدیک خانه‌مان نشسته بودیم و درباره بستگان پولدارمان حرف می‌زدیم، ادامه این گفت‌وگو به مسیر دیگری کشیده شد و ما تصمیم گرفتیم دست به دزدی از اقوام ثروتمندمان بزنیم.
نخستین گزینه‌ای که آن روز برای سرقت مطرح شد، زن 80 ساله‌ای بود که از اقوام ما بود. وقتی نقشه سرقت را کشیدیم همراه دوستانم راهی خانه مقتول شدیم. من زنگ را زدم و او در را بازکرد.
ابتدا به تنهایی وارد خانه شدم. مقتول به گرمی از من استقبال کرد و بعد از اینکه برای آوردن میوه و چای به آشپزخانه رفت، در را روی دوستانم باز کردم.
وقتی آنها وارد خانه شدند از پشت سر مقتول را غافلگیر کرده و با نوارچسب، دست‌ها و دهان او را بستیم.
سپس او را در یکی از اتاق‌ها زندانی کردیم و همه با هم به سراغ گاوصندوق رفتیم. هر چه گشتیم کلید گاوصندوق را پیدا نکردیم و در این گیر و دار پیرزن به قتل رسید و ما با سرقت مقداری از اموال با ارزش خانه پا به فرار گذاشتیم.
دستگیری همدستان
بازپرس هنرمند، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات پسر جوان، ماموران 2 همدست دیگر او را نیز دستگیر کردند و با اعتراف متهمان به جنایت، تمامی آنها با صدور قرار بازداشت راهی بازداشتگاه شدند.