همشهری آنلاین -یکتا فراهانی :موضوع برخورداری از حریم خصوصی در روابط مختلف خانوادگی، کاری یا عاطفی، موضوع بسیار مهم و ظریفی است که گاهی مشکلات زیادی را در روابط به وجود میآورد. چون بسیاری از افراد به خاطر داشتن چنین حقی؛ نه تنها حقوق طرف مقابل را نادیده میگیرند، بلکه به راحتی شروع به دروغگویی و پنهانکاری میکنند و به این ترتیب شیرازه روابط خود را از هم میپاشند.
حد و مرزهای شخصی در روابط
دکتر بهزاد چاووشی، روانشناس بالینی و مدیر مرکز مشاوره ارگانیک مایندد در باره شناخت محدوده حریم خصوصی میگوید:
«همه ما میتوانیم حریم خصوصی داشته باشیم، ولی داشتن حریم خصوصی به معنای پنهانکاری نیست. یعنی ما نمیتوانیم به بهانه حق برخورداری از حریم شخصی دست به کارهای غیر اخلاقی بزنیم و با مخفی کردن آنها به نوعی خودمان را توجیه کنیم.»
پنهانکاری
پنهانکاری یعنی مخفی نگه داشتن عامدانه اطلاعات که فاش شدن آنها میتواند به طرف مقابل آسیب بزند یا روی انتخاب و تصمیمگیریهای او، تاثیر بگذارد.
چرا به پنهانکاری تمایل داریم؟
چاوشی در مورد شناخت دلایل گرایش افراد به پنهانکاری میگوید به نظر میرسد انگیزه پنهانکاری در روابط عاطفی، هرگز نمیتواند سالم باشد.
مخفیکاری اصولا ناشی از شرم، ترس یا ناتوانی در بیان جسورانه و قاطعانه مسائل بغرنج و پیچیده ذهن اشخاص است که با پنهان نگه داشته شدن آنها، پیچیدهتر هم خواهند شد.
قیافه حق به جانب پنهانکاران!
در واقع کسی که پنهانکاری میکند همیشه سرشار از اضطراب، پشت دیواری که از ناگفتههای خود ساخته، سلاح به دست، آماده دفاع از خودش است و البته مدام هم نگران آن است که نکند کسی بخواهد پا را فراتر از گلیم خود بگذارد و پی به اسرار او ببرد.
در نتیجه ناچار است انرژی روانی زیادی را برای اجتناب از لو رفتن رازهایش و مواجه شدن با پیامدهای این پنهان کاری، صرف کند. اگرهم روزی حقیقت برملا شود، بی برو برگرد با دروغ های متعدد، قیافه حق به جانبی به خود خواهد گرفت تا از مهلکهای که خودش را در آن اسیر کرده، نجات پیدا کند.
اعتیاد به شریک عاطفی
داشتن حریم خصوصی، یک درخواست طبیعی است که وجود آن به معنی مرزهای سالم و احترام متقابل بین طرفین رابطه است و اتفاقا، پایههای رابطه را تقویت میکند.
دکتر چاوشی درباره دلایل اهمیت حریم خصوصی میگوید همه ما در شروع یک رابطه نیازمند شکل دادن به یک «ما» هستیم. اما قرار نیست که به وجود آمدن این «ما» به معنی از دست رفتن هویت شخصی دو طرف باشد. چون اگر این هویت انفرادی از بین برود نوعی وابستگی در رابطه به وجود میآید که باعث میشود تصور نبود طرف مقابل یا جدایی، نابود کننده و غیر قابل تحمل به نظر برسد.
احساس ناامنی شدید و ترس از طرد شدن
افرادی که خودشان را به واسطه رابطه خود تعریف میکنند یا برای پر کردن خلاءهای درونی شان، گزینه ازدواج را انتخاب میکنند، به همین دلیل از تماشای حریم خصوصی طرف مقابل دچار وحشت میشوند و احساس ناامنی شدید و ترس از طرد شدن تمام وجودآنها را فرا میگیرد.
فراموش نکنید تنها دو «من» کاملکه قادرباشند برای حریم خصوصی همدیگر، فضای کافی در نظر بگیرند، میتوانند رابطه سالمی داشته باشند.
حریم خصوصی سالم
به گفته دکتر چاوشی بعضی افراد میتوانند به خوبی از پس فضا دادن به طرف مقابل برای داشتن یک حریم خصوصی سالم بر بیایند. در تعریف حریم خصوصی سالم میتوان گفت حریم خصوصی سالم یعنی اینکه هر دو نفر در یک رابطه بتوانند دوستان غیر مشترکی هم داشته باشند که به تنهایی و بدون حضور شریک عاطفی خود نیز گاهی باآنها وقت بگذرانند و رفت و آمد داشته باشند.
در محدوده حریم خصوصی سالم هر دو نفر در یک رابطه میتوانند سرگرمیها و علایقی خارج از رابطه دو نفره هم برای خودشان داشته باشند و ساعاتی را در خلوت خودشان به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.
همچنین میتوانند با اطلاع همدیگر، مثلا یک آخر هفته به تنهایی و برای تجدید روحیه خود سفر بروند و مراقبت از فرزندان یا بخشی از وظایف خود را به همسر شان بسپارند. البته این شامل حال دو طرف میشود چون در یک رابطه سالم هر دو طرف رابطه از چنین امکانی برخوردار هستند.
به مرزهای یکدیگر احترام بگذاریم
فراموش نکنیم تنهایی وقت صرف کردن اصلا به معنای بی توجهی و نادیده گرفتن طرف مقابل نیست و در واقع میتواند به شناخت بیشتر افراد از خودشان کمک زیادی کند؛ چیزی که از ملزومات موفق بودن در یک رابطه به حساب میآید. ضمنآنکه وقتی افراد احساس رهایی داشته باشند احساس بهتری هم از بودن در یک رابطه خواهند داشت.
چاوشی میگوید به طور کلی حریم خصوصی یعنی اینکه قرار است ما در راستای حضورمان در زندگی مشترک، بدون مداخله، مشارکت و حتی مشاهده طرف مقابل ولی «با اطلاع کامل» از او به اموری بپردازیم که به ما احساس خوبی از زندگی میدهد.
به این ترتیب دو طرف کاملا آگاه از فعالیتهای یکدیگر در مورد تصمیمات و معاشرتهایشان حرف میزنند و نظر همدیگر را جویا میشوند. ضمنآنکه هرگز چیزی را به طرف مقابل تحمیل یا در آنها دخالت نمیکنند.
به گفته این روانشناس در واقع ما باید این حق را برای همدیگر قائل شویم و به مرزهای یکدیگر احترام بگذاریم.
طبیعتا حفظ این حریم به ماندگاری، اشتیاق و جذابیت دو نفر برای ادامه رابطه کمک زیادی خواهدکرد و اجازه نمیدهد که خیلی زود از همدیگر خسته شوند.
مرز باریک پافشاری بر وجود حریم خصوصی با پنهانکاری
دکتر چاوشی میگوید توجه داشته باشیم تاکید بیش از اندازه بر حریم خصوصی میتواند به پنهانکاری ختم شود. یادتان باشد در یک رابطه صمیمانه سالم، طرفین رابطه زمان زیادی را برای معاشرت با هم و سپری کردن اوقات دونفره اختصاص میدهند و قطعا در بسیاری موارد از فعالیتها، علایق و دوستان مشترک خود هم صرفنظر نخواهند کرد.
برقراری تعادل بین حریم خصوصی و توجه مطلوب به رابطه
حفظ تعادل بین این دو مفهوم، یعنی اجتناب از پنهان کاری، برقرار کردن شفافیت و صداقت، در عین حفظ حریم خصوصی طرف مقابل، کار دشواری به نظر میرسد. اما به طور خلاصه میتوانیم بگوییم اگر روزی بیان نکردن موضوعی باعث ایجاد احساس ترس یا شرم شد و شما عمدا برای اجتناب از رویارویی با خشم یا غم طرف مقابل خود، پنهانکاری را انتخاب کردید، بدانید که کیلومترها از مرزهای حریم خصوصی فاصله گرفته و در واقع وارد دنیای پنهان کاری شدهاید.
چاوشی توصیه میکند اگر همسر شما در رابطه با موضوعی سوال میکند در نهایت صداقت و شفافیت به او پاسخ دهید. این ایده که «آن اتفاق مربوط به گذشته است و قرار نیست دوباره تکرار شود، پس چرا بیخودی باعث ناراحتی تو بشوم، بعضی چیزها ناگفته بماند بهتراست.» یا «اگر آن قدر به من شک دارد که میخواهد رمز تلفن من را داشته باشد، اصلا با من نماند بهتراست!» همه و همه باعث شک و ابهام بیشتر، دوری و بیاعتمادی و همچنین ناامنی در فضای رابطه خواهد شد.
واقعیت را انکار نکنید
به گفته این روانشناس بالینی، بهترین کار آن است که نه واقعیت را انکار کنید و نه از مفهوم حریم خصوصی سوء استفاده کنید. در برابر پاسخ به پرسشها و ابهامات شریک عاطفی خود صبور باشید.
یقین داشته باشید که این صرف زمان و صبر و حوصله به خرج دادن؛ سرمایهگذاری مطمئنی برای ساختن بنای رابطه شماست. در بستری که اعتماد و صمیمیت شکل گرفته باشد، طرفین رابطه نه به داشتن رمز گوشیهای همدیگر نیازی دارند و نه به چک کردن مداوم یکدیگر و پرس و جوهایی که فضای رابطه را تیره و تار خواهد کرد.
البته پایههای اعتماد را باید بر شناخت عمیق، دقیق و صادقانه بنا کرد. شکل گرفتن اعتماد نیز بدون صرف هزینه امکانپذیر نخواهد بود.