همشهری آنلاین - حسن حسنزاده: نزدیک به چهار دهه از درگذشت «شاهحسین بهاری» میگذرد؛ اما هنوز هم عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) با نوحههای حماسی و توصیفهای غرورانگیزش از اهلبیت(ع) در هیأتها و تکایای تهران شور میگیرند. نام شاه حسین بهاری برای دلدادگان اباعبدالله با هنر چهارپایهخوانی گره خورده است؛ سبکی از نوحهخوانی سنتی که مرحوم شاه حسین در زمره بنیانگذاران سرشناسترین نوحهخوانهای این سبک قرار دارد. پیرغلام سینهسوختهای که پای روضه اهل بیت(ع) رشد کرد، نوحهخوان اباعبدالله شد و در مجالس خود به معنای واقعی شور و شعور حسینی را به هم پیوند زد تا پس از چهار دهه از درگذشتش هنوز هم هیئات بزرگ بازار تهران هر محرم که از راه میرسد یاد آن پیرغلام مخلص اباعبدالله را زنده نگه دارند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شاهحسین سرآمد هنر چهارپایهخوانی
پس از چهار دهه از درگذشت شاه حسین بهاری، هنوز هم اگر در مجلسی نوحهخوان با سوز صدایش بخواند: «حسین سرباز ره دین بود/ حسین قربانی آیین بود/ عاقبت حقطلبی این بود...» یاد شاهحسین برای مداحان و نوحهخوانهای قدیمی زنده میشود. شاگرد حاج مرزوق عرب حائری، از همان آغاز راه نوحهخوانی، مدحخوانی و نوحهخوانی را از اساتید بزرگ این حوزه یاد گرفت و با توانایی ذاتیاش در مخاطبشناسی، اقشار مختلف جامعه از طبیب، بازاری و فقها را جذب مجالس نوحهخوانی خود کرد. در روزگاری که مضامین شعری بیش از هرچیز دیگری برای نوحهخوانها اهمیت داشت، شاه حسین بهاری هم حساسیت ویژهای در انتخاب اشعار به خرج میداد. انتخاب اشعاری با مضامین شجاعت و مقام آزادگی اهلبیت(ع) و نیز نوحههای حماسی، از برجستهترین ویژگیهای جلسات منحصربهفرد او بود.
با وجود این، نام شاهحسین بهاری بیش از هر چیز دیگری با سبک خاص او گره خورده است. او یک چهارپایهخوان تمام عیار بود؛ سبکی از نوحهخوانی سنتی که هنوز هم در میان نوحهخوانهای قدیمی و برخی هیئات ریشهدارتهران جایگاه ویژهای دارد. هر سال محرم که از راه میرسید، جمعیت بسیاری در مراسم عزاداری هیأتهای بازار تهران شرکت میکردند. وقتی هرکدام از هیأتهای صنوف وارد بازار میشدند، کاسبان بازار مغازهها را تعطیل میکردند و به جمع عزاداران میپیوستند. جمعیت حاضر در مراسم عزاداری چنان زیاد میشد که اداره کردن هیأت و نوحهخوانی برای آن جمعیت کار آسانی نبود. در روزگاری که از دستگاههای صوتی خبری نبود، هنر چهارپایهخوانی در اوج بود. نوحهخوان روی یک چهارپایه میرفت و از میان جمعیتی که دورتادور او را احاطه کرده بودند، شروع به نوحهخوانی میکرد. شاه حسین استاد بلامنازع این سبک بود. چهارپایهخوانی بیش از ۱۰ دقیقه طول نمیکشید و مداح باید در همین زمان کم، شعر، نوحه، واحد و شور را اجرا میکرد؛ کاری بسیار دشوار که بدون دستگاه صوتی انجام میشد. شاهحسین در این سبک تبحر خاصی داشت و علاوه بر صدای گرم و رسا، به راحتی آن جمعیت عظیم را هم اداره میکرد. توانایی شاهحسین بهاری در چهارپایهخوانی بیمثال بود و نامش برای همیشه با این هنر و نوحههای حماسی به یادماندنی ماندگار شده است.
مجالس شاه حسین، کلاس درس اخلاق بود
چهارپایهخوانی، صدای گرم و رسا و مهارت در اداره مجلس، تنها هنر شاهحسین بهاری نبود. او مثل بسیاری از پیرغلامان و نوحهخوانهای همعصر خود، وارد هر مجلسی که میشد، با گفتار و رفتارش درس اخلاق میداد. شاهحسین، نوحهخوانی بود که علاوه بر تواناییهای خاص نوحهخوانی و مدحخوانی، از افراد تحصیلکرده جامعه محسوب میشد و به زبان فرانسوی هم تسلط داشت. شغلش مداحی نبود و در اوج روزگار شهرت و محبوبیت، در میدان ترهبار به عنوان حسابدار کار میکرد. مجالس منحصربهفرد او برای حاضران در مجلس درسهای بسیاری داشت. چنانکه حمیدرضا بهاری، فرزند شاهحسین که خود نیز از مداحان و نوحهخوانهای بنام است در وصف یکی از درسهای پدر میگوید: «یکی از کسبه بازار، خاطرهای از پدرم نقل کرد که او را برای مجلس دهگی همراه با کاروان زیارتی به مشهد برده بودند. بعد از حدود ۶ روز پاکتی به پدرم میدهند. او سوال میکند وعده ما هنوز تمام نشده چرا پاکت را زود دادید؟ مدیر کاروان میگوید پولی که از زائران بابت خرج سفر گرفته بودیم، تمام شده و دیگر نمیتوانیم سفر را ادامه بدهیم. برای همین بنا داریم سفر را زودتر تمام کنیم یا سادهتر ادامهاش دهیم تا کمخرج به پایان برسد. چون با شما وعده کرده بودیم، پاکت ۱۰ روز را برای شما فراهم کردیم. پدرم زمانی که این را میشنود، پاکت را پس میدهد و میگوید خرج زائران هم با من، سفر را به همان شکل که برنامهریزی کرده بودید، ادامه بدهید.» به گواه اهل خانواده، دوستان و نزدیکانش، شاه حسین شخصیتی بسیار مقتدر و پرجذبه داشت. با وجود این، هرگز کسی به یاد نداشت که این پیرغلام سینهسوخته با کسی تندی کرده باشد. حتی معروف است که او جذبه و اقتداری را که در نگاهش بود با بذلهگوییها و شوخیهایش تلطیف میکرد و جوانها طالب مجالس او بودند.
تشیع باشکوه
تکایا، هیئات و مجالس روضه این شهر هم هرگز نام شاهحسین را از یاد نمیبرند. او برای همه قشری در تهران نوحه خوانده؛ از مجالس بهیادماندنیاش در هیئات پرجمعیت بازار تهران تا هر مجلس کوچکی که نام اباعبدالله در آن برده میشد. با این وجود، شاهحسین را با مجالس پرشور بازار تهران میشناسند. در روزگاری که هیأتهای بازار قدیم تهران با شکل امروزی هیأتها تفاوت داشت و در واقع هریک از صنوف بازار، هیأتی به نام خود داشتند، شاهحسین با هنر چهارپایهخوانیاش در کانون مجلس بود. او مداح رسمی صنف کفاش، اتاقساز و چند هیئات دیگر در بازار تهران بود و به گواه نوحهخوانهای بزرگ آن دوران میتوانست با هنر چهارپایهخوانی چند هیئات را به صورت همزمان اداره کند. هرچند برخی نوحههایش چنان ماندگار شد که نه تنها در هیئاتهای تهران بلکه در شهرستانهای دور هم چهارپایهخوانها از نوحههای شاهحسین استفاده میکردند.
پسکوچههای بازار تهران روز تشییع پیکر آن پیرغلام برجسته را خوب به خاطر دارند. سیل جمعیت عاشقان اباعبدالله (ع) پیکر شاهحسین را از حسینیه اتاقسازها در خیابان ۱۵ خرداد به خیابانری، میدان قیام و سپس به مسجد حاج ابوالفتح که پاتوق مداحان آن روزگار بود تشییع کردند. میگویند چنان جمعیتی برای وداع با شاه حسین آمده بودند که جمعیت فاصله میدان قیام تا خیابان ۱۵ خرداد را پر کرده بود؛ همان کوچهها و خیابانهایی که میشد از در و دیوارش هم صدای نوحههای ماندگار شاهحسین را شنید. پیکر این پیرغلام مخلص اباعبدالله(ع) در ابنبابویه به خاک سپرده شده و هنوز هم میعادگاه عاشقان اباعبدالله(ع) است.