همشهری آنلاین- بهاره خسروی : خاندان قندچی از بازاریهای اصیل تهران بودند و پدر اصغر وکیل دادگستری بود. اصغر فرزند سوم و پسر ارشد در میان ۵ پسر و ۳ دختر بود. بالطبع پدر و مادر برای پسر ارشد خانواده آرزوها و برنامههای زیادی داشتند تا او هم راه پدر را ادامه دهد و حرفه پدر را انتخاب کند و وکیل سرشناسی شود. درس خواندن و تحصیل برای خانواده قندچی یک ارزش بود. اما بر خلاف این دیدگاه خانواده، اصغر از درس و مدرسه حسابی گریزان بود، اما به همان اندازه شیفته کار بود.
او در کودکی پدرش را از دست داد و پدربزرگ و عموها عهدهدار مخارج خانواده آنها شدند. به همین دلیل به اجبار تا کلاس هفتم بیشتر درس نخواند و خیلی زود درس و مدرسه را رها کرد و وارد بازار کار شد. او روزی از سر کنجکاوی با مستأجر خانه پدریاش به محل کار آقای همسایه که گاراژ مکانیکی بود، میرود و از همانجا شیفته پیچ و مهره و آچار و حرفه مکانیکی میشود. مرحوم قندچی در یکی از مصاحبههایش تعریف میکرد: «برخلاف علاقه پدرم به درس و تحصیل علم، من علاقهمند کارهای فنی بودم و درس و مدرسه را رها کردم.»
اوستا اصغر پرآوازه شد
او بعد از مدتی شاگردی، در کارگاه بزرگتری با تکنسینهایی از جمهوری چک و روسیه و آلمان همکاری کرد. اما درپایان جنگ جهانی دوم زمانی که هنوز ۱۶ سال بیشتر نداشت، کارگاه تعطیل شد. تعطیلی کارگاه فرصت خوبی شد تا اصغر نوجوان با راهاندازی گاراژ کوچکی در خیابان قزوین همه آموختههایش را روی دایره بریزد و مکانیکی منحصربهفردش را راهاندازی کند.
بعد از جنگ جهانی دوم خودروهای اسقاطی امریکایی استفادهشده در جنگ که در کشورهای هند، پاکستان، مالزی، چین، و ژاپن رها شده بودند، پس از اوراقشدن، بهدست واسطهها و دلالها به ایران فرستاده میشدند. بخشی از این خودروها از خرمشهر و آبادان راهی پایتخت و گاراژ «اوس اصغر» در خیابان قزوین میشدند. اصغر مکانیک سرشناسی بود و آهنگری را هم در کنار مکانیکی آموخته بود و به واسطه مهارتی که داشت، بعضی از قطعات را میساخت یا کیفیت آنها را ارتقا میداد. آوازه هنر و گاراژ اوستا اصغر حسابی همه جا پیچید و گاراژ اوستا اصغر پاتوق ماشینهای سنگین تصادفی و چپکرده شد.
راه اندازی خط تولید کامیون
در اوایل دهه ۴۰ شمسی دولت وقت برای اجرای برخی سیاستهای اقتصادی و توسعه کشور به فکر راهاندازی خط تولید کامیون در کشور میافتد. اما کلید شروع کار دست استاد اصغر بود تا با مهارتی که در طراحی و ترکیب قطعات کامیون داشت، فوت کوزهگری را برای راهاندازی کارخانه بدمد. «رضا نیازمند» معاون وقت وزیر صنایع و مسئول اجرای پروژه، با هیئتی راهی خیابان قزوین و راسته تعمیرکاران کامیون میشود. انگشت اشاره همه به سوی استاد اصغر قندچی جوان میرود و آنها پرسانپرسان به مهره اصلی ماجرا میرسند.
حالا نوبت استاد اصغر است تا با شرح هنرش باعث تحسین و حیرت معاون وزیر صنایع و هیئت همراهش شود. همین موضوع بهانهای میشود تا قندچی جوان یک کارخانه تولید کامیون را در کشور مدیریت و راهاندازی کند. شرکت ایرانکاوه در واقع کارخانه تولید کامیونهای ماک مناسبسازی شده با شرایط ایران بود.
نشان افتخار
پدر صنعت کامیونسازی ایران، اصغر قندچی، در ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ به پاس خدمات ارزنده حرفهای در روزهای سخت کشور و خدمت به صنعت، تندیس و نشان کارآفرین برتر موسوم به «امینالضرب» را از دست معاون اول رئیسجمهور وقت حسن روحانی دریافت میکند. او در دوران جنگ تحمیلی در انتقال تانک و ماشینآلات سنگین به جبهه خدمات ارزشمند و حیاتی برای رزمندگان انجام داد.
مرحوم قندچی بنیانگذار شرکت ایرانکاوه در هفتم مرداد ۱۳۹۸ در سن ۹۱ سالگی به آسمان ابدیت پرواز میکند، اما نام و خدمات او در صنعت کامیونسازی ایران همیشه ماندگار است.