حالا که یکی دو برنامه مفصل درباره نحوه مصرف بنزین در کشور ترتیب داده، بد ندیدیم در این‌باره با او هم گپ بزنیم.
- آقای حیدری، شما تا حالا با این جوان‌هایی که با ماشین توی خیابان بالا و پایین می‌کنند، برخورد کردید؟
بله. خیابان ولی‌عصر، خیابان جردن و شهرک غرب.
- طبیعتا رفت و آمد بی‌دلیل این حجم ماشین در بحث مصرف بنزین ضرر قابل توجهی به همراه دارد. شما که در زمینه بهینه‌سازی مصرف سوخت مطالعات زیادی انجام داده‌اید فکر می‌کنید چطور می‌شود جلوی این پدیده را گرفت؟ مثلا گران کردن بنزین فایده‌ای دارد؟
گران کردن در مورد این پدیده خاص هیچ تأثیری ندارد. چون اینها همه بچه پولدار هستند و همه‌شان بنز 280 میلیونی و 140 میلیونی سوارند. دیگر پایین‌ترین ماشینشان پرادو و زانتیا و ماکسیما است. بنابراین گران کردن بنزین، هیچ تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی در این پدیده ندارد.
- خب پس چه‌کار کنیم؟
من فکر می‌کنم برای قشرهای مختلف باید سرگرمی‌ها و تفریحات متناسب با خودشان درست کرد.
- منظورتان چیست؟
ببینید، مثلا تلویزیون در طول چهار روز تعطیلی همزمان با عید فطر، تعدادی فیلم سینمایی پخش کرد. این کار برای قشری که توان سینما رفتن ندارند و مسافرت هم نمی‌روند و توی خانه نشسته‌اند و تلویزیون تنها سرگرمی‌شان است، خوب است؛ ولی آن‌هایی که اهل مسافرت رفتن هستند و دستشان به دهنشان می‌رسد، هم می‌توانند فیلم‌های خیلی بهتری ببینند و هم اصلا بروند بیرون خانه تفریح کنند.
- یعنی تقاضا برای تفریح زیاد است، ولی تنوع چندانی در این زمینه نیست. بله؟
بله. اصلا این علم بازاریابی است. در این علم، بازار را بخش‌بندی می‌کنند و برای هر بخش یک هدف تعیین می‌کنند و آن وقت برای هر کدام از این بخش‌ها یک برنامه‌ریزی انجام می‌دهند. یک راه‌حل مناسب برای این آدم‌ها، ایجاد تفریحات مناسب با موقعیت اقتصادیشان است.
- مثال می‌زنید؟
مثلا الان هواپیمای شخصی بین 40 تا 150 میلیون تومان قیمت دارد می‌شود استفاده از اینها را توسعه داد. آن وقت یک جوان به جای خیابان‌گردی و خرد کردن اعصاب مردم می‌تواند برود پرواز با این هواپیماها را یاد بگیرد. این‌جوری هم یک جور تفریح باکلاس انجام داده، هم از این معضل ترافیک جلوگیری شده. تازه برای یک عده مهندس جوان هم اشتغال‌زایی شده است.
- آقای حیدری، فکر می‌کنید برخورد با این آدم‌ها فایده‌ای داشته باشد؟
نه. مسلما ممنوعیت و برخورد فایده‌ای که ندارد هیچ، نتیجه عکس هم میدهد.
شما توی برنامه‌هایی که در گفت‌و‌گوی خبری داشتید، در این زمینه بحثی مطرح نکردید؟
مسأله این است که تأثیر این‌جور چیزها در مسأله بنزین بسیار ناچیز است. اگر تعداد تمام این ماشین‌های علاف توی خیابان را جمعا 100 هزار تا فرض کنیم به نسبت 8 میلیون خودرو، تقریبا عددی حدود یک هزارم میدهد که تأثیر معناداری در زمینه مصرف سوخت ندارد. به نظرم باید به این پدیده از جنبه دیگری نگاه کرد.
- از چه جنبه‌ای؟
ترافیک، وقت‌کشی، مزاحمت. بزرگ‌ترین مسأله این است که اینها بطالت جوان‌ها را به رخ می‌کشند. فرض کنید توی منطقه جردن، دو هزار جوان زندگی می‌کند و اینها نهایتا 150 تا از جوان‌های منطقه هستند که توی خیابان، علاف می‌‌چرخند. اما همین 150 تا به آدم این‌طور القا می‌کنند که توی این محل همه جوان‌ها این‌‌جوری‌اند. در حالی که ممکن است بقیه همان موقع مشغول کار یا درس خواندن باشند.