تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۸۷ - ۰۴:۳۹

نگار پدرام: سالن 3500 نفره وزارت کشور، جمعه و شنبه میزبان نوازندگانی بود که به درستی نمی‌توان آنها را در دو گروه مدرن یا سنت گرا قرار داد

 نوازندگانی که هر کدام در دوره‌ای راه خود را از دیگران جدا کرده و با وجود مخالفت‌هایی، در حوزه فعالیت خود به تجربه پرداخته‌اند تا موسیقی ایران را از گنجه‌ها درآورده و همزیستی مسالمت آمیز سازها را امکانپذیر کنند. تبحر و تسلط هر کدام بر موسیقی اصیل ایرانی از یک‌سو و میل و توجه به نوگرایی و هماهنگی با سایر فرهنگ‌ها از سوی دیگر،  آنها را به آزمون و خطا واداشته و برخلاف تصور عده‌ای، این نوگرایی در بستر سنت، دراغلب موارد به نتایج مثبتی رسیده است.

همکاری مشترک محمدرضا درویشی و حسین عیلزاده در دو بخش جداگانه روی صحنه رفت. قسمت اول سوییت کلیدر بود که توسط بخش زهی ارکستر سمفونیک ملی اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو اجرا شد.

کلیدر:برداشت آزاد برای موسیقی

 این سوییت، هشت قسمت به نام‌های سوگنامه دشت نیشابور، پگاه نیشابور، دروی زمین دیمی و سوزن ده، پشت دروازه بیهق، رویارویی سید شرضا تربتی با گل محمد، وداع گل محمد، نعش کشتگان و خاتمه، داشت که در حدود 50 دقیقه اجرا شد. همه قطعات در دستگاه حزن آلود و زیبای نوا با مدلاسیون‌هایی به دستگاه شور، آواز دشتی، دستگاه همایون و آواز بیات اصفهان توسط محمدرضا درویشی نوشته شده بود که از نظر خودش، کلیدر تلخ‌ترین اثر او و برداشتی آزاد از این رمان برجسته است. از طرفی انتخاب دستگاه‌های نوا، همایون و شور و آوازهای آنها و ازسوی دیگر ریتم کند قطعات، غم و حزن اثر را تشدید می‌کرد. قطعه پایانی کلیدر با رجوع به قطعه اول که در دستگاه نوا بود، به پایان رسید.

اما به‌طور قطع شنیدن این قطعه همراه با صدای محمود دولت آبادی تاثیر بیشتر آن را ممکن می‌کند‌ چرا که در حال حاضر سوییت کلیدر قطعه‌ای است در فضای موسیقی ایرانی که با سازهای ارکستر زهی نواخته شده و تصویری کلی از این رمان بزرگ است. بنابراین ترکیب صدای نویسنده همراه با موسیقی ‌ درک سوییت کلیدر را برای مخاطب عادی موسیقی، آسان‌تر می‌کند. این آلبوم قرار است با صدای محمود دولت آبادی توسط انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شود.

بخش دوم به اجرای قطعات «شیشه رنگی»، «عصیان»، «نی نوا» و «ترکمن» اختصاص داشت.

شیشه رنگی: مشابه در نوگرایی

هوشیار خیام که دکترای آهنگسازی و رهبری ارکستر را دارد، در این بخش اثری را با اجرای پیانوی خودش و ارکستر زهی ارائه داد که به درستی نمی‌توان گفت پیانو زیر صدای ارکستر است یا برعکس. این قطعه با عنوان مناسب شیشه رنگی بیانگر تکنیک و توانایی خاص خیام به‌عنوان نوازنده و آهنگسازی نوگرا نیز بود. شاید یکی از وجوه تشابه او و حسین علیزاده نیز همین نوگرایی باشد که همکاری مشترک آن دو را برای اجرای ارکسترال ترکمن و عصیان رقم زده است.

عصیان: زیبا بدون تاریخ مصرف

قطعه «عصیان» را حسین علیزاده در سال 1363 برای هارپ و ارکستر زهی نوشته و در سال 1370 توسط ارکستر فیلارمونیک استراسبورگ و با رهبری ایرج صهبایی آن را اجرا کرده است. این قطعه در آلبوم «آوای مهر» با نوازندگی هارپ فرزانه نوایی ضبط و منتشر شده است.« عصیان» شاید یکی از مهم‌ترین آثاری است که در دهه 60 با الهام از موسیقی غربی اما براساس موسیقی ایرانی نوشته و اجرا شد. در آخرین اجرای قطعه عصیان، علیزاده و خیام تغییراتی در آن ایجاد کرده و پیانو را به جای ساز هارپ انتخاب کردند که نتیجه آن مثل سایر آثار علیزاده مشخص است و نشان می‌دهد که‌ زیباست و تاریخ مصرف ندارد.

نی نوا: نوا برای نی

«نی نوا» همچون «سرود ای ایران» مرحوم خالقی یا «تصنیف سپیده» محمدرضا لطفی، در تاریخ موسیقی ایران بی‌نظیر و ماندگار شده است. با این تفاوت که «نی نوا» بدون کلام توانسته برای مخاطبانی که معمولا با کلام ارتباط برقرار می‌کنند نیز خاطره انگیز باشد. «نی نوا» اولین بار با تکنوازی نی جمشید عندلیبی در 5 قسمت درآمد، نغمه، جامه دران، نهفت(فرود) و رقص سماع در دستگاه زیبای نوا، اجرا شد.استاد علیزاده خود درباره این قطعه گفته است:«نمی‌گویم که این قطعه را برای جنگ ساختم ولی در شرایطی بود که در جنگ زندگی می‌کردیم. یادم هست یکبار یک نفر از من پرسید که نینوا چه رنگی است؟ گفتم یک افق تیره‌ای است که رنگ قرمزش غالب است چرا که ساخت این قطعه در نگاهم به افق در یک غروب اتفاق افتاد...»

در اجرای سالن وزارت کشور، پاشا هنجنی به‌عنوان نوازنده نی، ارکستر سمفونیک اوکراین را همراهی کرد. نی نوا هم از آن قطعاتی است که نمی‌توان به درستی تشخیص داد که آیا ارکستر زهی مؤثر‌تر است یا نی؟ شاید بتوان گفت که «نی نوا» یک اثر منحصر به فرد است که علیزاده آن را در دوران جنگ کامل کرده و با توجه به شرایط اجتماعی آن دوران هر ساز را همچون شخصیت اول یک درام پرافت و خیز با اهمیت جلوه داده است، اگرچه اجرای ارکستر اوکراین به‌ویژه تکنوازی ویولن آن، حال و هوای آشنا و ایرانی این قطعه را به خوبی منتقل نکرد.

حتی خود ولادیمیر سیرنکو در مصاحبه‌ای اجرای این اثر را به‌دلیل آشنایی مردم با این قطعه بسیار سخت توصیف کرده بود:« آشنا بودن مردم ایران با این قطعات کار هر رهبر و ارکستری را دشوار می‌کند.این اجرا یکی از دشوار‌ترین اجراهای ارکسترما خواهد بود.»اما پاشا هنجنی توانست با توانایی خودش، مخاطب را به خاطرات اصل اثر وصل کند. او در قسمت پایانی «نی نوا» با عنوان رقص سماع از وفا مصباحی کمک گرفته بود و شیوه اجرای او تاثیر خودش از نی نوا را نشان می‌داد.

ترکمن: برای سه تار

حسین علیزاده در سال 67 آلبوم ترکمن را با اجرای یک سه تار منتشر کرد. اما صدای حاصل، تنها صدای یک سه تار نبود. او در حقیقت سه تار را به‌عنوان‌سازی‌ ارکستری در نظر گرفت و توانست تکنوازی همنوازگونه‌ای را ارائه دهد که در آن سال‌ها بدیع و بی‌نظیر بود. علیزاده ترکمن را با ریتم کند و تند در دستگاه راست پنجگاه اجرا کرده و در بخش‌هایی به مدگردی و مرکب نوازی نیز پرداخته است.

امسال در این کنسرت، علیزاده ساز‌ شورانگیز را به جای سه تار انتخاب کرد و همراه با
 مسعود شعاری(شورانگیز و سه تار) و بهداد بابایی(سه تار) و ارکستر سمفونیک اوکراین، اجرایی جدید ارائه داد. این سه نوازنده به خاطر تبحر و تجربیاتی که در همکاری با ارکستر‌های پر حجم (از نظر صدادهی) و نوگرایی‌ها و آزمون و خطاهایی که در زمینه موسیقی کلاسیک ایرانی و غربی داشته اند، توانستند به خوبی با ارکستر سمفونیک اوکراین هماهنگ شوند. اما تک مضراب‌ها و ریزهای شورانگیز و سه تار این نوازندگان که صدای شفاف سازها را به گوش مخاطب می‌رساند، به تنهایی آنچنان جذاب هست که آرشه کشی‌های ویولن‌ها، در کنار آنها کمرنگ جلوه کند.

البته نکته مهم دراین اجرا به همان سابقه شنیداری مخاطب مربوط می‌شود. به‌نظر می‌رسد گاه مخاطب به‌دلیل خاطره شنیداری‌ای که دارد، ترکمن را اثری کامل و بی‌نیاز از همراهی ارکستر می‌داند. از طرفی از آنجا که علیزاده ابتدا، ترکمن را برای سه تار و ارکستر زهی نوشته است، نمی‌توان از وسوسه شنیدن این قطعه زیبا همراه با ارکستر صرف‌نظر کرد.