تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۸۷ - ۰۷:۰۰

منیره پنج تنی: بررسی نتایج حاصل از پژوهش و اندیشه محققان و متفکرانی که در حوزه‌های مختلف فکری و علمی ممارست می‌کنند و دامنه معرفت انسان‌ها را گسترش می‌دهند

از سوی کسانی شکل می‌گیرد که با تسلط بر حوزه مورد بحث، زوایای اثر را می‌کاوند و غالبا نتایج این واکاوی، هم برای مولفان و مترجمان و هم برای مخاطبان و خوانندگان آثار، محل تامل بیشتر است. این فرآیند واکاوی را نقادان با توجه به اصول اساسی نقد انجام می‌دهند. سنت نقد اگر به قصد دانایی بیشتر صورت گیرد،‌ نه تنها سنتی نیکوست که در غرب نیز نتایج آشکاری در پیشبرد دانش بشری از خود به جا گذاشته است بلکه انگیزه‌های مهمی را برای پژوهش‌های بعدی فراهم می‌آورد.

کتاب «در جست‌وجوی کبریت احمر» طرحی از زندگینامه و اندیشه ابن عربی (638-560ه.ق)، شیخ اکبر، عارف بزرگ مسلمان است که به قلم خانم «کلود عداس» فرانسوی، استاد فلسفه دانشگاه سوربن پاریس نگاشته و توسط آقای فرید‌الدین رادمهر از روی ترجمه انگلیسی به فارسی برگردانده شده است.

کتاب را انتشارات نیلوفر در تابستان 87 روانه بازار کرده است؛ به همین منظور و برای استمرار سنت نیکوی نقد، در روز یکشنبه 8دی ماه جاری، جلسه نقد این کتاب با حضور دکتر نصرالله حکمت در مقام منتقد و همچنین فریدالدین رادمهر، مترجم کتاب برگزار شد که کوتاه شده‌ای از آن  از نظرتان می‌گذرد.

نشست در جست‌و جوی  کبریت احمر  این گونه آغاز شد. دبیر جلسه، آشنایی ایرانیان را با خانم «کلود عداس» فرزند «میخائیل خوتکیویچ» ابن‌عربی شناس معاصر، به کتاب «سفر بی‌بازگشت» که زندگینامه‌ای از ابن‌عربی است، برگرداند. این کتاب را آقای رادمهر به فارسی ترجمه کرده و در آن زندگینامه‌ای از خانم عداس ارائه داده است. دبیر جلسه همچنین از آقای رادمهر خواست که در چند مورد اساسی  از قبیل معرفی اجمالی کتاب، علت ترجمه کتاب، برجستگی‌های آن، کارآمدی اندیشه ابن‌عربی در دوران معاصر و رویکردهای متعدد به او، توضیحاتی بدهد.

رادمهر پس از حمد و ثنای خدا به شیوه‌ ابن‌عربی در معرفی مولف کتاب کبریت احمر چنین سخن گفت: «خانم عداس از 5سالگی در محضر پدرش، خوتکیویچ- ابن‌عربی شناس معاصر، زبان عربی را مانند زبان مادری‌اش آموخت؛ چنان‌که توانست از عهده ترجمه زبان غامض ابن‌عربی به خوبی برآید. وی اکنون در آستانه 45سالگی،  استاد فلسفه دانشگاه سوربن فرانسه است. از سه کتاب مهم او در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی، دو کتاب مربوط به ابن عربی و کتاب دیگر به «ابوالمدین» یکی از شیوخ اصلی محیی الدین مربوط است. عداس کتاب «در جست‌وجوی کبریت احمر» را که در واقع رساله دکترای اوست در 1989 به پایان می‌برد و در 1990 نیز این کتاب منتشر می‌شود. مولف در این کتاب کوشیده است تا شرح جامعی از دیدگاه‌ها و همچنین زندگی ابن‌عربی ارائه دهد. کتاب بلافاصله در 1993 به انگلیسی ترجمه شد. ترجمه انگلیسی مزایای فراوانی بر متن اصلی به فرانسه دارد، چنان‌که دارای افزوده‌هایی است که از چشم مولف دور مانده بود.»

رادمهر، یکی از نواقص کار خود را نپرداختن به مترجم انگلیسی کتاب آقای «پیتر کینگزلی» استاد فلسفه اسلامی دانشگاه آکسفورد، عنوان کرد و رفع چنین نقصی را منوط به تجدید چاپ کتاب و توجه به پژوهشگر و مترجم انگلیسی دانست. وی بخش اعظم آثار کینگزلی را به حوزه تالیف مربوط کرد و ترجمه کتاب «کبریت احمر» از سوی کینگزلی را ناشی از عظمت اثر دانست و گفت: «کتاب خانم عداس یک مبحث بسیار مهم دارد و آن هم رجوع مستقیم به منابع اصلی و آثار ابن‌عربی است. وی حتی به نسخ خطی و کهن منحصر به فردی چون «دیوان المعارف» مراجعه کرده است. این امر نشانگر تسلط او بر ابن‌عربی است.»

 مولف کتاب «فضیل عیاض» کار خانم عداس را یکی ازمهمترین آثار مربوط به ابن‌عربی دانست و هدفش از ترجمه این کتاب را بهره‌مند کردن زبان فارسی از این اثر مهم برشمرد. وی رئوس موارد پرداخت شده از سوی عداس را چنین خلاصه کرد:

«1)ما در لابه‌لای این کتاب همواره درباره ابن‌عربی می‌آموزیم، به گونه‌ای که مولف هیچگاه ابن‌عربی را از جغرافیای فکری او دور نمی‌دیده است و منکر ارتباط شیخ اکبر با وقایع و ارتباطات سیاسی –  اجتماعی زمانه‌اش نیست.

 2) وی کاملا به جزئیات زندگی ابن‌عربی می‌پردازد به گونه‌ای که ما با ابن عربی از این حیث که ابن عربی است، آشنا می‌شویم و او را صرفا در مقام قداست و پذیرش مطلق افکار و سخنانش قرار نمی‌دهد.

 3) مورد دیگر روبه‌رو شدن با 2 مسئله اصلی درباره ابن‌عربی است؛ یعنی اینکه ابن عربی کی  نوشت؟ و چه نوشت؟ دغدغه عداس این است که آثار ابن‌عربی را به عنوان یکی از پرکارترین نویسندگان عرب، مشخص کند. مسئله مهم دیگر درباره ابن‌عربی، این است که اصول اعتقادات ابن‌عربی چیست. ما این امر را در بخشی از کتاب که مربوط به احیای اصول دین است می‌بینیم.»

فریدالدین رادمهر سخنانش را با تاکید بر این مسئله که«اثر خانم عداس برای ما بیش از هرچیزی طرح سؤال درباره ابن‌عربی است» جمع‌بندی کرد. دبیر جلسه آقای هدایتی با اشاره به فقدان منابع فارسی در زمینه ابن‌عربی مهمترین آثار مربوط به او را در حوزه زبان عربی دانست و مهمترین و کانونی‌ترین مسائل مورد نقد و بررسی را؛ 1) شخصیت ابن‌عربی به عنوان چهره بزرگی که حتی در بعضی کشورهای اسلامی آثارش حرام اعلام شده است و از سوی دیگر احیا کننده دین لقب گرفته است 2) مولف کتاب و 3) مترجم کتاب، عنوان کرد. آقای نصرالله حکمت، که به عنوان منتقد در جلسه حضور داشت با اشاره به مشکلات و سختی‌های کار نقد دو موضوع محوری را سر سلسله بحث خود قرار داد که عبارتند از:

 1) مسئله مطالعات مستشرقان2) کتاب «در جست‌وجوی کبریت احمر» و گفت:«من در رابطه با مطالعاتی که از ناحیه مستشرقان روی فرهنگ کشور ما از ایران باستان تاکنون صورت می‌گیرد، چندان خوشبین نیستم و در گامی فراتر حتی بدبین هستم و برای صحبت‌هایم شواهد و ادله دارم. از طرفی معتقدم که مستشرقان در فلسفه و عرفان ما تخریب‌های وسیعی به وجود آورده‌اند. این مسئله نیاز به زمان و پژوهش بیشتری دارد. من امروز فقط برای ورود به کار خانم عداس این مسئله را طرح کردم. به هر حال همواره این پرسش برای من وجود دارد که چرا غربی‌ها روی «ما» مطالعه می‌کنند؟!

من فکر می‌کنم جواب این مسئله هرچه باشد، قطعا این نیست که آنها می‌خواهند جنبه‌های برجسته فرهنگ ما را به جهانیان عرضه کنند. من چند ماه پیش ابراز خوشحالی کردم که هنوز مطالعات ابن‌عربی  مستشرقان در ایران اشاعه پیدا نکرده است.»

استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، به لزوم وجود مطالعات داخلی و فراهم کردن زمینه آن در کنار ترجمه کتاب‌های مستشرقان تاکید کرد و کتاب خانم عداس را بیشتر در بردارنده زندگینامه ابن‌عربی و بعضا تفکرات او دانست و به یکی از کلیدی‌ترین تفاوت‌ها میان آنچه در زندگینامه ابن‌عربی با دیگر متفکران وجود دارد اشاره کرد:«ابن‌سینا به شاگردش ابوعبید جوزجانی، زندگینامه‌اش را دیکته کرده است و بقیه را هم ابوعبید نگاشته است. بنابراین ما درباره ابن‌سینا یک زندگینامه خود نوشت داریم. در مورد بعضی دیگر از فیلسوفان مثل فارابی چیزی نداریم زیرا او به هیچ چیز درباره زندگی خود اشاره نکرده است. اما در مورد ابن‌عربی تقریبا همه چیز داریم، زیرا او اکثر جزئیات زندگی خودش را گفته است و خانم عداس تقریبا تمام مطالب را از آثار خود ابن‌عربی درآورده است.

اما تفاوت اساسی و بنیادینی وجود دارد میان آنچه ابن‌سینا و آنچه ابن‌عربی نگاشته است؛ ابن‌عربی به تناسب مباحثی که در عرفان مطرح کرده است، به بازگویی گوشه‌ای از زندگی خود می‌پردازد و آنچه از زندگی‌اش بیان می‌کند کاملا در یک فضا و بستر معنایی مشخص است. مثلا در بحث طواف بیت‌الله، به مناسبت اولین طوافی که کرده و اتفاقی که برایش افتاده است، سخن می‌گوید. یا در فتوحات مکیه، او به طور منفک از زندگی خود سخن نمی‌گوید بلکه ضمن بحثی مثل اکابرالله سرگذشت دایی خود را بیان می‌‌کند.»

نگارنده کتاب «فاربی» ترجمه کتاب را شیوا و روان معرفی کرد و ارجاعات به منابع و مآخذ فراوان را از مزایای کار مترجم فارسی کتاب دانست که بعضا حتی بسیاری از آنها از سوی مولف کتاب نیامده است و صرف ارجاع بوده در حالی که رادمهر متن عربی را در پاورقی ضمیمه کرده است. وی سپس به اشکالات ترجمه کتاب پرداخت و چنین گفت:« کتاب بسیار بی‌دقت تصحیح شده است، چنانکه، حتی نمی‌توان صفحه‌ای را یافت که خالی از غلط نباشد که البته این اشکال عموما به ناشران و ویراستاران کتاب‌ها وارد است. مسئله مهم دیگری که باعث می‌شود ایراد بسیار جدی به ترجمه کتاب وارد شود این است که مترجم گاه از عبارات عربی غیر متداول در فارسی استفاده کرده است که خواننده معانی آنها را نمی‌د‌اند برای مثال می‌توانم به کلمه «بغتی و وطید» اشاره کنم.

اشکال و نقد مهم دیگری که به ایشان وارد است استفاده از ترکیبات غیریکدست است. چنانکه در فارسی می‌گوییم«ملک ظاهر» در حالی که مترجم این ترکیب را به اشکال مختلف استفاده کرده است مثل؛ الملک الظاهر، ملک الظاهر و ‌الملک ظاهر. چنانکه در عربی تنها «الملک الظاهر» صحیح است.»

مولف کتاب «حکمت و هنر نزد ابن عربی» در گامی فراتر مستقیما به سراغ ترجمه کتاب رفت. وی با اشاره به تطبیق ترجمه با متن عربی، به مواردی اشاره کرد که به کرات با آنها مواجه بوده است و آشکارا ترجمه غلط است و افزود:«از آنجا که من متن انگلیسی را نداشتم، نمی‌دانستم مترجم انگلیسی اشتباه ترجمه کرده،یا خانم عداس در برگردان متن عربی به فرانسه اشتباه کرده است؟ به هر حال باید 4 متن فرانسه،‌ انگلیسی،‌ عربی و  فارسی در اختیار ما باشد تا مشخص شود مواردی که قطعا غلط است از ناحیه چه کسی سرزده است. در مواردی مطلب از قول ابن‌عربی نقل شده است در حالی که کاملا برخلاف رای اوست و موارد بسیار زیادی است.»

مولف کتاب «ایمان درمانی» آوردن قطعات عربی از سوی مترجم فارسی را در پاورقی کتاب ناشی از آگاهی وی از عدم تطابق میان متن انگلیسی و عربی دانست و چنین مثال زد؛ «در صفحه 344 کتاب در پاورقی آمده است «اطلعنی علی جمیع اسمائی و فعرفت نفسی و غیری» اولین اشکال میان اسمائی و فعرفت است که البته به کرات چنین اشکالاتی یافت می‌شود. دومین اشکال در مورد ترجمه است که در کتاب چنین آمده«او به جمیع اسماء بر من نازل شد و من به خویشتن خویش و درون خویش معرفت یافتم.»

در حالی که ترجمه صحیح این است که «مرا بر تمام اسماء خودم آگاه کرد.» انسان اسماء دارد و مسئله اسماء در ابن‌عربی بسیار مبسوط پرداخته شده است. و در ادامه چنین ترجمه می‌شود «بر اثر این آگاهی هم خودم و هم دیگران را شناختم» بنابراین ترجمه کاملا غلط است و من فکر می‌کنم اشکال از متن انگلیسی است و هدف آقای رادمهر نیز از آوردن متن عربی نشان دادن اشکال ترجمه متن انگلیسی است.»