همشهری آنلاین، به تبع آن، سیاستهای فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت تا الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی کند. دیدگاه رژیم پهلوی درباره تغییر وضعیت زنان در جامعه، منطبق بر الگوهای غربی بود و هیچ مناسبتی با ارزشها و خواستههای دینی و بومی جامعه ایرانی نداشت. آزادی زنان فقط به این دلیل از سوی رژیم تأکید میشد که ایران شباهت بیشتری با غرب پیدا کند؛ بهعبارت دیگر، دولت پهلوی سعی داشت تا زن ایرانی را به زن غربی تبدیل کند. برای رسیدن به این هدف، دستگاههای ایدئولوژیک دولت پهلوی مبادرت به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف جامعه میکردند. رسانهها و بهویژه مطبوعات، در این میان نقش برجستهای در جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دههها، به ارائه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین اینگونه از نشریات، مربوط به بانوان دهههای ۴۰ و ۵۰ که در ارائه الگوهای موردپسند رژیم فعالیت داشت، هفته نامه «زن روز» بود.
زنان در برنامههای سکولار و مدرنیزهکردن جامعه ایرانی در دوره پهلوی، جایگاه ویژهای داشتند اما این حضور و دخالت آنان صرفا صوری و ظاهری بود. در واقع حکومت پهلوی از اجرای برنامههای تجددخواهانه در مورد زنان ۲ هدف اصلی را دنبال میکرد: زیر سؤال بردن نظام ارزشهای سنتی و اسلامی جامعه؛ ایجاد شباهتهای ظاهری بیشتر در بین جامعه ایرانی و غربی. دورهپهلویاول و دوم را باید بیش از همه دوره سلطه فرهنگ بیگانه بهحساب آورد. اگرچه در ظاهر آزادیهایی نیز به زن ایرانی داده شد، اما در این دوره بیش از همه به نقش زیبایی و افسونگری زن ایرانی تأکید و تلاش شد تا زن ایرانی مدلی از زن اروپایی و غربی باشد و تمام مشخصات یک زن غربی را داشته باشد. یکی از این الگوهای غربی که با معیارهای جوامع لیبرالیستی راهاندازی شده بود، رقابتهای جهانی «ملکه زیبایی» نام داشت که در ایران تحت عنوان «دختر شایسته» ترویج شد.
ملکه زیبایی، چگونه به ایران رسید؟
حکومت پهلوی بنا به سیاستهای غربگرایانه و استحاله فرهنگی جامعه ایرانی، قصد داشت تا این الگوی تماما غربی را به جامعه ایرانی تحمیل کند که این ماموریت به مجله «زن روز» که یکی از مجلات زیرمجموعه مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی کیهان بود، واگذار شد. انتشار مجله مزبور از ۸ اسفند ۱۳۴۳ با مدیر مسئولی و سردبیری «مجید دوامی» آغاز شد که از ابتدای شروع انتشار تا دوران پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت اداره و سردبیری آن را برعهده داشت.
اصلیترین اهداف گردانندگان مجله زن روز، ارائه الگویی خاص به دختران ایرانی بود تا براساس آن، اهداف موردنظر حکومت پهلوی در ترویج فرهنگ غربی و سکولار برآورده شود. به همین دلیل از شماره یکم این مجله، طرح «انتخاب دختر بهار» و بعدها «انتخاب دختر شایسته»، در دستور کار قرار گرفت که این طرح بهمدت ۱۴ سال اجرا شد. با شروع دهه ۵۰ شمسی و با فعالیت رسانهها برای هرچه بیشتر غربی کردن جامعه، مطبوعات و ازجمله مجله زن روز، قدم به قدم بهسوی سطحی شدن و ابتذال پیش رفت؛ بهطوری که در بیشتر صفحات این مجله، تصاویر برهنه زنان و طرحهای مبتذل و انبوهی از مطالب ترجمهای به چشم میخورد و در مقابل ملاکهای انتخاب دختر شایسته هم، بیشتر بهسوی ملاکهای جسمانی و زیبایی ظاهری پیش رفت.
در مقابل اعتراضات بیشماری که به این مسابقه صورت گرفت، مجله زن روز، سیاست دوگانه و متناقضی را در پیش گرفت. از یک طرف اعلام کرد که انتخاب دختر شایسته بهصورت کلی، ربطی به صرف زیباترین صورت و بدن ندارد، (هر چند که این دو مورد هم بسیار مهم است) و معیار اصلی با سلیقه بودن و روشنفکری و اصالت دختر موردنظر است. از طرف دیگر، این مجله در هر شماره، نمونههایی از معیارهای انتخاب «ملکه زیبایی» را که شامل سایز و قد و مهارتهای دیگر دختر شایسته چاپ میکرد و حتی گاهی داستان زندگی این دختران را که یک شبه ملکه شده بودند، منتشر مینمود.
هر چند زن روز بهخاطر جبههگیری مردم نسبت به مسابقات ملکه زیبایی در هر جلد، سعی میکرد تا با آوردن نمونه و معیارهای این مسابقه، به مردم تلقین کند که مسابقه دختر شایسته و ملکه زیبایی با هم فرق دارند، ولی مشخصا با صفحات زیادی که به معرفی نامزدها و زندگینامه زنان برنده در مسابقات ملکه زیبایی اختصاص میداد درصدد آماده کردن ذهن مردم برای شناخت و علاقهمند شدن به این ملکههای خوشبخت بود.
در خیلی از این مقالات، زنانی از برندگان مسابقات ملکه زیبایی جهان معرفی میشدند که در زندگی واقعی یک زن ساده از طبقه متوسط بودند و حتی بعضی از آنها در روستاها زندگی میکردند و تنها تفاوتشان با زنان دیگر این بود که در چنین مسابقهای حاضر به شرکت شده بودند.
مخالفتهای همهجانبه
مجموعه رسانههای فرهنگی ازجمله رادیو و تلویزیون و سینما در حرکتی همسو، ارزشهای غربی را رواج میدادند. ازجمله این رسانههای مکتوب میتوان به «تهران مصور» اشاره کرد. مجلات دیگری همچون «اطلاعات بانوان» به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی «قدسی مسعودی»، مجله «اطلاعات جوانان» و «رستاخیز جوانان» که وابسته به بنگاه رسانهای حزب رستاخیز بود، از مروجان بیبندوباری و اباحهگری در کشور محسوب میشدند.
البته استحاله فرهنگی موردنظر رژیم تنها با ابزار رسانه پیش برده نمیشد، بلکه تلاشهایی در سایر حوزهها ازجمله حوزه حقوقی هم مکمل آن بود. در سال ۱۳۴۵ «سازمان زنان ایران» تشکیل شد. با این همه، خطمشی حکومت پهلوی درباره زنان، در واقع معطوف به نشان دادن تصویری تبلیغی از زن ایرانی مدرن بود؛ بنابراین نهتنها دگرگونی شگرفی در وضعیت زنان ایجاد نکرد، بلکه به سبب همگام نبودن با نیازها و واقعیات جامعه ایران در آن عصر و ناسازگاری با باورهای فرهنگی ـ مذهبی زنان ایرانی، نتوانست از حمایت اکثریت آنان برخوردار شود.
در طول سالهای مبارزه مردم ایران علیه رژیم پهلوی، بارها عملکرد و جهتگیری مجله «زن روز» مورد اعتراض متدینین و بهویژه بدنه روحانیت قرار گرفت که جدیترین آن بر سر دفاع همهجانبه زن روز از «لایحه حمایت از خانواده» بود. لایحهای که در آن، بر غربیسازی حقوق زن در قانون اساسی، تأکید شده بود و مطرحکنندگان آن درصدد حذف حقوق و قوانین اسلامی، همچون قوانین شرعی مربوط به طلاق بودند. با مطرح شدن این لایحه برای تصویب در مجلس شورای ملی در فروردین ۱۳۴۶اعتراضها بیشتر شد. البته جالب است که از همان اواخر سال ۱۳۴۵ تا پاییز ۱۳۴۶ استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری اعتراض خود را به مطالب ضددین و خلاف واقع زن روز درباره حقوق زنان در اسلام، در قالب ۳۲ مقاله با عنوان «نظام حقوق زن در اسلام» که برای مجله زن روز مینوشت، نشان داد. بعدها در سال ۱۳۵۳ این مقالات به شکل کتابی مستقل، تحت عنوان «حقوق زن در اسلام» منتشر شد.
پایاننامه ۵۷
با اوجگیری روند انقلاب اسلامی و مشخصشدن تأثیرات ۱۵ سال کار فرهنگی یاران امام خمینی (ره) در کشور، در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست فسادگستری رنگیننامهها، کاملاً از رونق افتاد؛ زیرا در آن زمان، اکثریت جامعه منتقد سبک زندگی غربی، محتواهای مستهجن و مطالب غیراخلاقی شده بودند و از طرف دیگر، گرایش به داشتن حجاب و تفکرات مذهبی در میان جوانان و زنان، بسیار فراگیر شده بود. مجله اطلاعات بانوان در واکنش به وضعیت بهوجود آمده، در شماره ۱۱۱۰، مورخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ با اختصاص تصویر جلد مجله به شرکت بانوان محجبه در تظاهرات، در صفحات ۴ و ۵ خود و در مطلبی با عنوان «غروب زن عروسکی و طلوع زن انقلابی»، مجبور شد به نفی لوکسگرایی و غربی منشی از سوی عموم مردم اشاره کند و رویکرد عمومی جامعه اسلامی را به رسمیت بشناسد.
شایسته بودنت را با این معیارها محک بزن
یکی از سوژههای اصلی زن روز، گزارش با آبوتاب مسابقه «دختر شایسته» است؛ مسابقهای که این مجله با کپیبرداری از نوع فرنگیاش، مبدع آن است و دختران ایرانی را تشویق میکند شایسته بودنشان را با معیارهای این مسابقه محک بزنند. بیشتر این معیارها البته بر اساس استانداردهای فرنگی است؛ چه به خاطر غربی بودنِ خود مسابقه و چه در ادامه خودباختگی عجیبی که آن سالها در مقابل فرنگیها وجود دارد.
زن را به ولنگاری کشیدیم
پروژه غربی شدن جامعه ایرانی در زمان پهلوی با سرعت و عمق بیشتری دنبال میشد. طرحهایی چون راه اندازی باشگاهها و کاخهای جوانان، انتخاب ملکه زیبایی، مسابقههای دختر شایسته و... ازجمله این فعالیتها بود. جلال آل احمد در اینباره مینویسد: « آدم غربزده، قرتی است. بهخودش خیلی میرسد، با سر و پزش خیلی ور میرود همیشه انگار از لای زرورق باز شده است یا از فلان مزون فرنگی آمده است.» او در نقد سیاست پهلوی دوم مبنی بر آزادی دادن به زنان مینویسد: «به زن تنها اجازه تظاهر در اجتماع را دادهایم. فقط تظاهر، یعنی خود نمایی، یعنی زن را که حافظ سنت، خانواده، نسل و خون است به ولنگاری کشیدهایم، به کوچه آوردهایم. بهخودنمایی و بیبند وباری واداشتهایم که سر و صورت را صفا دهد و هر روز یک مد تازه را بهخود ببندد و ول بگردد. ما در کار آزادی صوری زنان سالهای سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل مصرفکنندگان پودر و ماتیک-محصول صنایع غرب- نداریم.»