همشهری آنلاین - زهرا بلندی: اگر بخواهیم دقیقتر ماجرا را شرح بدهیم باید بگوییم که خریداران رادیو باید سراغ نمایندگیهای فروش رادیو در میدان سپه میآمدند، مدل رادیوهایی را که بعضی لامپی و بعضی نفتی بودند انتخاب میکردند، رادیو را به صاحب فروشگاه سفارش میدادند و هزینه را پرداخت میکردند، اما امکان آوردن رادیو به خانه را نداشتند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
در واقع، فاکتور را خریدار باید میگرفت، میرفت شهربانی، مدارک شناسایی و فاکتور خرید را به نظمیه میداد و آن وقت بود که بعد از دریافت مجوز میتوانست برگردد و رادیو را بزند زیر بغل و به خانه ببرد.
گرفتن مجوز البته کار سادهای نبود و خیلیها در میانه راه عطایش را به لقایش میبخشیدند و از داشتن این دستاورد تکنولوژی صرفنظر میکردند. هرکس خواهان کسب مجوز و نصب آنتن بود باید به ساختمان شهربانی مراجعه میکرد تا مجوزهای قانونی برایشان صادر شود و بعد از آن، با مراجعه به خیابان لالهزار یا خیابان پشت شهرداری، سند خرید رادیو را میگرفت. در گام بعدی برای پر کردن فرمی حاوی مشخصات کامل خودش و نشانی محل کار و اقامتش باید به شهربانی مرکز میرفت. بعد از اینکه رادیو را به خانه میآورد هم باید مأمور شهربانی را خبر میکرد که به خانهاش مراجعه کند و ضمن تأیید رادیو از صاحبخانه تعهد کتبی بگیرد که حق انتقال رادیو از این خانه به خانه دیگر را ندارد.
پس از آن حتی اگر فرد دارنده رادیو میخواست آن رادیو را به شهرستان ببرد یا بفروشد، باید از شهربانی اجازه میگرفت. جالب است که از متقاضی تعهد گرفته میشد که فقط «رادیو تهران» گوش کند، نه هیچ موج دیگری، چون برخی از افراد امواج رادیو بیگانه را دریافت میکردند و این کار به نوعی جرم و ترویج بیعفتی بهحساب میآمد. افرادی که رادیو میخریدند حتی تعهد میدادند که امواج رادیوی خارجی را نگیرند. این قانون احتمالا به دلیل شرایط خاص دوران جنگ جهانی دوم تصویب شده بود و نهایتاً در سال ۱۳۳۱ لغو شد.