به گزارش همشهری آنلاین، «ایمان صفا» علاوه بر سینما و تلویزیون و سریال‌های شبکه خانگی، در صحنه تئاتر هم فعال است. گفت‌وگوی نوروزی ما را با این هنرمند در ادامه بخوانید:
اسفندی که گذشت برای شما چه ویژگی داشت؟
همیشه تکاپوی مردم را در ماه آخر سال خیلی دوست داشته‌ام. اینکه پیش از عید همه در جنب‌وجوش هستند، شهر به تکاپو می‌افتد، کسب و کارهای اختصاصی این ایام و خانه‌تکانی و کمک همه اعضای خانواده در کارها حال و هوای متفاوتی می‌سازد که لذت‌بخش است. اگرچه ترافیک نیمه دوم اسفندماه آزاردهنده می‌شود اما در کل هیجان و تکاپوی پیش از عید را خیلی دوست دارم تا به بهار دلنشین برسیم.
در خانه‌تکانی مشارکت می‌کنید؟
خانه تکانی به نظر من مقوله بسیار جالبی است که جزء آداب پیش از نوروز محسوب می‌شود. هرچند خیلی سخت است اما با داشتن مدیریت به خوبی می‌توان آن را انجام داد. البته هر کسی به گونه‌ای این کار را انجام می‌دهد. مثلاً مادر من همه وسایل خانه را وسط خانه می‌ریزد و هرکدام را تمیز و پاک می‌کند و سر جای خود می‌چیند اما من در خانه خودم این‌طور نیستم. هر روز را برای نظافت یک قسمت اختصاص می‌دهم تا کم‌کم انجام شود. در هر حال خانه‌تکانی را دوست دارم و برخلاف زحماتش، میانه خوبی با آن دارم.
معمولا نخستین تبریک عید را به چه کسی می‌گویید؟
مسلماً اگر در کنار خانواده باشم حتماً نخستین تبریک را به مادرم بعد پدر و خواهر و برادرم می‌گویم.
هفت‌سین هم می‌چینید؟ کدام سین آن را دوست دارید؟
بله، بی تردید یکی از زیبایی‌های این ایام چیدن سفره هفت‌سین و برای من سیب بهترین سین در سفره است.
اهل عیدی دادن هستید و به چه کسانی عیدی می‌دهید؟
از زمانی که دستم به جیب خودم بوده، عیدی داده‌ام. عیدی به پدر و مادر و خانواده هم می‌دهم و پس از آن چند دوست نزدیک دارم که به همدیگر پول می‌دهیم تا متناسب باسلیقه خودشان خرید کنند.
بهترین نوروز برای‌تان چه سالی بوده است؟
من تا سال۱۳۷۶ از داشتن خواهر محروم بودم. اما سال ۱۳۷۶ خدا به من یک خواهر خوب داد و بهترین سال را قطعاً سال ۱۳۷۷ می‌دانم که من عید آن سال خواهردار بودم و خواهرم کنار هفت‌سین با ما بود. شاید باور نکنید، از شنیدن صدای خواهرم جان می‌گیرم.
نوروز با چه خاطره‌ای برای شما توأم است؟
در سال‌های اخیر تهران بوده‌ام و نتوانستم به خارج از شهر بروم برای همین خاطره خاصی ندارم. اما الان که فکر می‌کنم یادم می‌آید در همه ۳۶۵ روز سال فقط ۲هفته تهران خلوت است و حال و هوای خوبی دارد که همین می‌تواند برای خودش خاطره‌ساز باشد.
یعنی تاکنون در نوروز سفر نرفته‌اید؟
چند باری رفته‌ام. یکی از بهترین سفرهایم به زمانی برمی‌گردد که ۱۰ساله بودم و به اتفاق مادربزرگ و پدربزرگ و عمو و عمه‌ها که حدود چهل نفر بودیم همگی با هم به کرمانشاه سفر کردیم و واقعاً خیلی خوش گذشت. البته الان مادربزرگ و پدربزرگم به رحمت خدا رفته‌اند و فقط خاطراتشان را در ذهن دارم.
در ایام نوروز تهران می‌مانید یا به سفر می‌روید؟
معمولا بیشتر سال‌ها در ایام نوروز اجرا داشته‌ام و تهران بوده‌ام.
می‌توانید یک دروغ سیزدهی بگویید؟
متأسفانه با دروغ گفتن مشکل دارم. سعی می‌کنم دروغ نگویم، چه برسد سراغ دروغ سیزده بروم. البته این دروغ سیزده یک شوخی است که یک استرس به دوستان می‌دهد و بعد می‌گویید که دروغ است. من هیچ‌وقت دروغ سیزده نگفته‌ام.
به نظر شما حاجی‌فیروز و عمونوروز با هم تفاوت دارند؟
اتفاقاً در این زمینه مطالعه کوتاهی داشتم. خیلی‌ها فکر می‌کنند این دو شخصیت یکی هستند، اما این‌طور نیست و هرکدام شخصیت خودشان را دارند. حاجی‌فیروز نوید آمدن عمونوروز را می‌دهد. حاجی‌فیروز با صورت سیاه می‌آید و به ننه‌سرما می‌گوید که برود و خبر آمدن بهار را به عمونوروز بدهد و عمونوروز هم برای بچه‌ها هدیه می‌آورد. هر دو شخصیت برای من جالب هستند و از دیدن افراد در لباس حاجی‌فیروز در چهارراه‌ها حس خوب می‌گیرم و خوشحال می‌شوم.
آرزوی‌تان در سال نو چیست؟
از آنجایی که هموطنان ما در ایام نوروز به سفرهای زیادی می‌روند در سال‌های گذشته شاهد اتفاقات ناگوار و تصادفات بسیاری بوده‌ایم، بزرگ‌ترین آرزوی نوروزی من این است که اتومبیل‌های حادثه‌سازی که منجر به مرگ هموطنانمان می‌شود از ایران پاکسازی شود و مردم قانونمدارتر رانندگی کنند و به حقوق هم احترام بگذارند.