همشهری آنلاین - بهاره خسروی :با گل دادن درختهای آلوچه در نیمههای اسفندماه، خانهتکانی اهالی قلعه به پایان میرسید. بعد نوبتی هم که بود نوبت رونق کاسبی آقا یحیی، فروشنده دورهگرد قلعه میشد که با آواز مخصوص میگفت: «بیایید که یحیی آمده» زنان قلعه، بار آقا یحیی را که بیشتر پارچه بود به هوای پیداکردن وسیلهای دندانگیر برای شب عید اهل خانه ورانداز میکردند. بچهها هم کنجکاوانه به ذوق خرید عید، گوشه چادر مادر به تماشا میایستادند. اینها بخشی از حال و هوای نوروز در قلعه جی علیا به روایت ریش سفیدان محله جی است.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
سفیدکاری دیوارهای قلعه
وقتی وارد کوچه شهید «مسعود رضوان» (محدوده قلعه جی علیا سابق) میشویم با وجود تمام تغییرات و از میان رفتن فضای گذشته آن، هنوز هم حس و حال همان روزهای قلعه را میتوان حس کرد. هرچند که دیگر خبری از آن قلعه بزرگ و برج و بارو نیست و فقط خاطرات شیرین آن در حافظه شفاهی اهالی باقی مانده است.«زهرا رمضانعلی» یکی از بانوان قدیمی محله به روایت از مادرش از حال و هوای قدیمی نوروز روایت می کند:« «ما در این محله یک قلعه بزرگ داشتیم که همه اهل آن با هم فامیل بودند. ابتدای خیابان در ورودی قلعه و همین مدرسه دخترانه شهید «صیاد شیرازی» خانه نگهبان قلعه بود. برای حفظ امنیت، معمولاً شبها در قلعه را میبستند. بیشتر زمینها، کشاورزی و گاوداری بود و همه طایفهای زندگی میکردند. یادش بهخیر! دیوارهای کوتاه کاهگلی داشتیم که با آمدن بهار، آنها را با گچ، سفید میکردیم.»
شستوشو رفت و روب از جمله کارهای مهم خانه تکانی بود که در گذشته روندی تکراری داشت. این هممحلهای توضیح میدهد: «آن موقع آب گرم نداشتیم. اسفند ماه خانه تکانی را شروع میکردیم. نخستین کار گذاشتن ملحفه در تشت یا دیگ آب روی اجاق گاز بود. اگر حرارت آب زیاد بود با کمی آب حوض دمایش را کم و با پودر رختشویی ملحفههای پرچرک و سیاه را تمیز میکردیم.»
نان توتک و سمنوپزان خانه آقای عبدی
یکی از رسم جالب خانم های قلعه پخت سمنو و نان توتک برای ایام نوروز بود. خانم ها خیالشان که تهیه و دوخت لباس اهل خانه راحت میشد سراغ تهیه شیرینی و آجیل و سینهای هفتسین میرفتند. این بانو با دست کشیدن برای گرد و غبار خاطرات به یادگار مانده از مادرش ادامه می دهد:«خیلی چیزها از خاطرم رفته، حرف خیلی سال پیش است. از روغن و شکر و شیر، شیرینی مخصوصی به نام توتک برای شب عید درست میکردیم. خانوادههایی که برای عروس عیدی میبردند باید زودتر از بقیه برای پخت شیرینی دست به کار میشدند.»
تهیه سمنو، یکی از خوراکیهای اصلی و مهمترین سین سفره هفتسین در قلعه جی ماجرای جالبی داشت. او تعریف می کند: « خانواده آقایان حیدرعلی عبدی و حاجیان رسم سمنوپزان برای شب عید داشتند. همه به نذر سمنو اعتقاد داشتند. یک آسیاب سنگی در خانه همه اهالی بود.معمولاً گندمها را خیس میکردند و بعد از جوانه زدن، پخت وپز آداب و رسوم خاصی داشت، گاهی در خانه یا آسیاب خارج از قلعه، جوانههای گندم را برای سمنوی شب عید آماده میکردند.»
آقا یحیی پارچه فروش و لباسهای شب عید
خانهتکانی زنان خانه باید قبل از روزهای پایانی اسفند ماه به پایان میرسید تا با خیال راحت سراغ بقیه مقدمات نوروزی میرفتند. رمضانعلی از سرعت و دقت زنان قدیمی در مدیریت خانه تعریف میکند: « همه زمین امروز اطراف قلعه جی بیشتر بافت روستایی داشت و خرید از بازار تهران برای اهالی حکم سفر به شهر بود. امکان رفت و آمد به شهر آسان نبود. بههمین دلیل معمولاً بیشتر مایحتاج خانه را از فروشندگان دورهگرد داخل قلعه میخریدند. اهالی اغلب با صدای آقا یحیی پارچه فروش دورهگرد برای خرید پارچه از خانه بیرون میآمدند. آقا یحیی به جز پارچه سفارشهای دیگر اهالی را هم انجام میداد و شبهای عید اجناس متنوعی مانند کفش و کیف و تنقلات هم داشت.»
خیاطی در گذشته مثل آشپزی مهمترین هنر کدبانوی هر خانه محسوب میشد و تهیه لباس شب عید هم برعهده مادران بود.این بانو میگوید: «پوشیدن لباس آماده مرسوم نبود و کار خیاطان، حسابی سکه بود. البته بیشتر زنان هم از خیاطی سررشتهای داشتند و لباس شب عید و پرده و ملحفه را خودشان میدوختند. معمولاً برای شب عید برای دختران، پیراهن پرچین و برای پسران، کت و شلوار میدوختند.»
نوبرانه خوشمزه سفره هفت سین
یکی از بخشهای جالب دید و بازدید عیدانه پرخوریهای آن بود که رمضانعلی یادی از آن می کند: «آن موقع بیشتر تغذیهها سالم و کم بود. به دلیل وجود باغها، بیشتر میوه از داخل قلعه تأمین میشد و معمولاً از شکوفه زدن همین درختان به آمدن بهار دلخوش میشدند. درختان آلوچه زودتر شکوفه میزدند. برای تهیه آجیل، گندم را تفت میدادند؛ کشمش، تفت دادن شاه دانه را از یک دورهگرد که میگفت: «آی شاه دونه برای شب عید» میخریدند. کشمش، گردو، بادام و فندق را همه از باغ خودشان به ظرف آجیل اضافه می کردند.»
به گفته رمضانعلی کمک به افراد نیازمند بهعنوان پیشکش میوههای باغ به رسم نوبرانه از مهمترین کارهای اهالی بود که باید قبل از سال نو انجام میدادند.
آداب پذیرایی از مهمانان نوروزی
معمولاً با صدای توپ و صدای خوش اذان چند نفری از اهالی، متوجه لحظه تحویل سال میشدند و دید و بازدیدها شروع میشد. اول کوچکترها به دیدن بزرگترها میرفتند. معمولاً هر خانه یک مهمانخانه داشت که این اتاق را برای نوروز سفید میکردند و همانجا هم سفره هفتسین را تا پایان نوروز میچیدند. مهمان با استکانهای کم باریک قرمز بلوری و دور طلایی مخصوص عید با نعلبکی همرنگش پذیرایی میشدند. استفاده از لیوانهای بزرگ را توهین به مهمان میدانستند. برای پذیرایی، سفرهای مخصوص جدای هفتسین گوشه اتاق پهن میکردند و بزرگترها یا صاحبخانه متناسب با وضعیت مالی خود به برخی مهمانان پول و به بعضی لباس عیدی میداد.