گرچه رابطهای میان خودکشی و اختلالات روانی به خصوص افسردگی وجود دارد، اما بسیاری از خودکشیها ممکن است به صورت تکانهای یا آنی در لحظات بحرانی با فروپاشی توانایی فرد در کنار آمدن با استرسهای گوناگون زندگی از مشکلات مالی گرفته تا جداییها و بیماریهای مزمن رخ دهند.
دچار شدن به جنگ، بلایا، آزارگری یا فقدان عزیزان و حس انزوا به طور قوی با رفتار خودکشی ارتباط دارد. خودکشی در برخی از گروههای آسیبپذیر که تبعیض را تجربه میکنند، مثلا آوارگان شایعتر است.
قویترین عامل خطرساز برای خودکشی اقدام قبلی به خودکشی است.
اما در مجموع امروزه خودکشیها به عنوان پدیدهای چندعاملی شناخته میشوند که عوامل خطرساز و آغازگر متعدد زیستشناختی، روانشناختی و اجتماعی- محیطی دارند که با یکدیگر هم در تعامل هستند، در آن دخالت دارند. خودکشی را نمیتوان با یک علت یا دلیل واضح توضیح داد، بلکه باید به ترکیبی از عوامل متعدد توجه کرد که میزان اهمیت و تعامل آنها از شخص به شخص دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت است. برای همین است که شناخت و پیشگیری از خودکشی نیاز به راهبردی فراگیر و چندرشتهای دارد که پیچیدگی و گوناگونی این پدیده را در نظر داشته باشد.
خودکشیها قابلپیشگیری هستند
خودکشیها که هر سال به قیمت جان حدود یک میلیون نفر در جهان تمام میشوند، قابلپیشگیری هستند
میتوان با مداخلاتی مانند محدود کردن دسترسی به ابزارهای خودکشی مثلا سلاحهای گرم یا سموم، تعامل با رسانهها برای اینکه آنها را واداشت تا به صورتی مسئولانه اخبار خودکشی را گزارش دهند، توقیت مهارتهای اجتماعی و عاطفی در نوجوانان و بالاخره شناسایی زودرس، ارزیابی، درمان و پیگیری هر کسی که رفتارهای خودکشی بروز داده است، از خودکشیها پیشگیری کرد.
پیشگیری از خودکشی همچنین به هماهنگی و همکاری بخشهای متعدد جامعه از بخش بهداشت و آموزش گرفته تا رسانهها و سیاستمداران دارد تا بتوان تاثیری از لحاظ کاهش رخ دادن پدیدهای پیچیده و چندعاملی مانند خودکشی ایجاد کرد.
انگزنی است که پیرامون اختلالات روانی و خودکشی وجود دارد و باعث میشود بسیاری از افرادی که به فکر پایان دادن به زندگیشان افتادهاند یا قبلا به خودکشی دست زدهاند به جستجوی کمک رفتن نروند و بنابراین کمک مورد نیازشان را دریافت نکنند. نبود آگاهی در این باره که خودکشی یک مشکل عمده بهداشت عمومی است و نیز تابو بودن بحث آشکار درباره خودکشی در بسیاری از جوامع است.
یک مشکل دیگر در دسترس نبودن دادهها یا دادهها باکیفیت درباره خودکشیها و اقدام به خودکشی است که تخمین زدن میزان آنها را مشکل میکند. با توجه به حساسیت موضوع خودکشی و غیرقانونی بودن اقدام به خودکشی در برخی کشورها- نسبت به سایر عوامل مرگها احتمالا موارد خودکشی کمتر از حد واقعی گزارش میشوند.
برای آنکه بتوان راهبردهای موثر پیشگیری از خودکشی را به اجرا درآورد، لازم است که نظام پایش و نظارت بر موارد خودکشی و اقدام به خودکشی در جوامع بهبود یابد.
نکات مهم درباره خودکشی
- تقریبا هر کسی که دست به خودکشی میزند، قبلا هشدار یا شاهدی از انجام این کار بروز داده است. نباید این ارجاعهای غیرمستقیم به مرگ یا خودکشی را نادیده گرفت. جملات غیرمستقیمی مانند «وقتی من از میان شما رفته باشم، متاسف خواهید شد» یا «راهی برای رهایی از این وضعیت نمیبینم»- بدون توجه به اینکه به طور اتفاقی و مزاحآمیز بیان شوند- ممکن است بیانگر افکار خودکشی باشند.
- حتی فردی به شدت افسرده دارای احساسات متناقضی درباره مرگ است و میان خواست به ادامه زندگی و خواست مردن در نوسان است. در واقع افرادی به خودکشی دست میزنند، مرگ را نمیخواهند، آنها فقط میخواهند درد و رنجشان متوقف شود و میل آنی برای پایان دادن به زندگی برای همیشه ادامه نمییابد.