در روزهایی که خیابانها و اتوبانهای شهر به پارکینگ شبیهترند تا محلی برای تردد اتومبیلها، شنیدن خبری از ایجاد شهرالکترونیک آن هم در تهران میتواند خبری خوش برای شهروندان باشد.
حتی اگر شنیدن این خبر خوش هم تنها به برگزاری دومین کنفرانس شهرالکترونیک در اردیبهشت 88 مربوط شود.
متولیان برگزاری این کنفرانس «توانمندسازی شهروندان» را شعارشان قرار دادهاند و از آنجاییکه بزرگان در تعریف شهر الکترونیک آوردهاند:«شهری که همه خدمات مورد نیاز مردم در بخش دولتی و خصوصی بهصورت 24 ساعته برای همه افراد در همه جا قابل دسترسی باشد» توانمندسازی مردم بهطور یقین شرط لازم برای ایجاد این شهر است.
مردم بهعنوان کاربران این خدمات باید آمادگی لازم را برای استفاده از تسهیلات الکترونیکی ارائهشده داشته باشند.در این میان اما «اما و اگرهایی» به چشم میآید که با میزان خوشبینی ما نسبت به عملی شدن وعده الکترونیکی شدن تهران نسبت عکس دارد.
ضریب نفوذ30 درصدی اینترنت در ایران، تفاوت چشمگیر میزان پهنای باند در کشور با آنچه برای استفاده از سرویسهای اینترنتی مختلف چون آموزش مجازی، تجارت الکترونیکی و... مورد نیاز است، سرعت پایین و کیفیت نامناسب اینترنت به همراه مشکلاتی چون چگونگی احراز هویت و امنیت اطلاعات از جمله موانع پیش روی اجرایی شدن طرح شهر الکترونیک در ایران به شمار میرود.
موانعی که بسیاری از آنها بیشتر از آنکه مربوط به کاربران و جامعه هدف استفاده از خدمات شهر الکترونیک مربوط باشد، به دیدگاه مسئولانی مربوط است که باید ارائهدهنده این خدمات باشند.
ما وزارتخانهای به نام ارتباطات و فناوری اطلاعات داریم که مطابق قانون برنامه چهارم توسعه و مصوبات مجلس، متولی فناوری اطلاعات در کشور است و از قضای روزگار برنامهریزیهای همین وزارتخانه بزرگترین مانع بر سر راه ایجاد یک شهر الکترونیک است.
توسعه شبکه مخابرات با استفاده از فیبر نوری بدون نصب تجهیزات لازم برای ارائه سرویس ADSL در پستهای مخابراتی منطقهای از جمله این برنامهریزیهاست که باعث شده بسیاری از ساکنان مناطقی چون زعفرانیه، سعادتآباد، پونک، حکیمیه و... از اینترنت پرسرعت محروم شوند.
به این ترتیب 40 درصد مشتریان اینترنت پرسرعت در تهران بهعلت اینکه خطوطشان فیبر نوری و یا اشتراکی (PCM) است، برگشت میخورند.
اگر اظهارات گاه و بیگاه مسئولانی چون دکتر ریاضی معاون IT وزارت ارتباطات که سرعت 56کیلو بایت را برای کاربران ایرانی کافی میداند را در کنار نحوه خدماترسانی زیرمجموعههای این وزارتخانه قرار دهیم، تراژدی کاملی خواهیم داشت: قبضهای تلفن همراه یکدوره در میان و بهصورت کاملا تصادفی به دست مشترکان میرسد، پیامکهای هشدار نمیرسد و باعث میشود مشترک بختبرگشته مسیر خانه یا محل کار به دفتر خدمات مشترکین، دفتر خدمات به بانک و سپس بانک به دفتر خدمات را طی کند و علاوه بر اتلاف وقت بسیار، دستکم 3 سفر درونشهری اضافی به مجموع ترافیک شهری اضافه شود.
در چنین شرایطی برگزارکنندگان کنفرانس شهر الکترونیک بخشی از این کنفرانس را به توانمندسازی مسئولان اختصاص دادهاند: «مردم آمادگی دارند از هر سرویسی که به آنها ارائه میشود بهصورت الکترونیکی استفاده کنند.
مشکل اصلی این است که به لحاظ فرهنگی و دانایی آگاهی لازم وجود ندارند. ما تصمیم داریم با برگزاری میزگردهایی با حضور مسئولان و نهادهای حساس دولتی این فرهنگسازی را ایجاد کنیم و مسئولان نخستین گروه مورد نظر ما در این همایش هستند.»
شاید بد نباشد برگزارکنندگان کنفرانس برای توانمندسازی مسئولان، «متولیان IT کشور» را در اولویت قرار دهند