همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: «مهدی شیری» و «سمیرا قدبیگی» زوج خوشفکری هستند که برای پر کردن اوقات فراغت اهالی محله بهویژه نوجوانان و جوانان محله تاکسیرانی، پارکینگ خانهشان را به کتابخانه و پاتوق فرهنگی تبدیل کردهاند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
این کتابخانه متفاوت هرروز پذیرای اهالی و بچههای محل است که آمدهاند کتابی را به امانت ببرند یا همانجا از کتابهای مرجع موجود استفاده کنند. فضایی کوچک و گرم که همه داشتهاش یک میز و چند صندلی است. این گنجینه، حاصل گردآوری کتابهایی است که سالها «شیری» و همسرش برای ارتقاء دانش فرزندانشان آنها را خریده و اکنون رایگان در اختیار دیگران قرار دادهاند. «مهدی شیری» خود صاحب ۳ فرزند است و به همین خاطر دوست دارد کتابهایی را که فرزندانش مطالعه کردهاند و برایشان مفید بوده است در اختیار نوجوانان و جوانان محلهاش قرار دهد. شیری میگوید: «در محله ما پاتوقی برای جوانان و نوجوانان وجود ندارد. برای همین من و همسرم تصمیم گرفتیم پارکینگ خانهمان را به مکانی برای جمع شدن نوجوانان تبدیل کنیم. در این راه همسرم مشوق و همراهم بود. چون فرزندانم هم به کتابخوانی علاقه دارند، موضوع را با آنها در میان گذاشتم و استقبال کردند. به هر حال این کتابها که یک ثروت معنوی است که باید آن را با اطرافیانمان به اشتراک بگذاریم. اکنون بیش از ۴ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب در این کتابخانه موجود است که بیشتر کتاب ها را خودم تهیه کردم. همچنین اهالی و آشنایان هم اگر کتاب اضافی داشتند به کتابخانه هدیه دادند. به جزء حدود ۳۰۰ جلد که کتابهای مرجع است مانند تفسیر نمونه و میزان، مابقی را میتوانند به امانت بیرون ببرند.»
سهم کتابخانه محلی ما در نبود سرانه
جلسات دورهای قرآن مدتهاست که در خانواده و آشنایان شیری دایر است و به نوعی جرقه شکلگیری این کتابخانه از این محفل زده شد و استفاده کنندگان از این کتابها هم برخی از آنها هستند. او می گوید: « اغلب موضوعهای مطرح شده در جلسات، حول محور کتابهای رهبر معظم انقلاب است. به همین خاطر در این جلسات کتاب معرفی و براساس آن کتاب جشنواره برپا میکنیم.» شیری معتقد است این روزها نسل جوان و نوجوان گرایش زیادی به استفاده از فضای مجازی دارد و کتابخوانی و مطالعه فرهنگی در جامعه ما کم رنگ شده است. البته مسئولان فرهنگی ما مرتب درباره خواندن کتاب توصیه میکنند اما این موضوع زمانی اثربخش است که امکانات مطالعه برای آنها فراهم شود. در محله ما متاسفانه کتابخانه ای وجود ندارد. برای همین کتابخانه محلی ما توانسته تا حد قابل ملاحظه ای نیاز بچهها را جبران کند. »
کتاب و کتابخوانی، راهکار مقابله با تهاجم فرهنگی
این ساکن محله تاکسیرانی، هدفش را از راهاندازی این کتابخانه، دغدغه داشتن برای ارتقاء فرهنگ جامعه عنوان میکند و میگوید: «هرفردی باید برای فرهنگ جامعهاش دغدغه داشته باشد و من فکر میکنم به جای مراجعه کردن به شبکههای اجتماعی، این کتابها گنجینه و سندهای معتبری محسوب میشوند که میتوان برای توسعه فرهنگ از آنها بهره گرفت. دغدغه درست.
همچنین دومین موضوعی که باعث شد در این راه مصمم تر قدم بگذارم، متاسفانه فرهنگ ماست که مورد تهاجم فرهنگ غربی قرار گرفته است و به راحتی روی جوانان و نوجوانان ما اثر میگذارد. در واقع جوان و نوجوان ما به داشتههای خودش پشت کردهاند. ثروت خودشان را نمیبیند و همین مشکلاتی را در جامعه به وجود اورده است. کتابهای ما نشان دهنده فرهنگ کهن ما و والاترین ثروتی است که در دستمان داریم. به همین خاطر باید از آن بهتر استفاده کنیم.»