همشهری آنلاین- ثریا روزبهانی : تاریخ محله افسریه را که ورق بزنید حوالی دهه ۵۰این محدوده بیابان برهوت بود و سربازانی که مشق نظامی میکردند. اهالی وقتی این محله را برای سکونت انتخاب کردند هنوز سربازان پادگان قصرفیروزه در این محدوده حضور داشتند و بیابان پر بود از سنگرهای کوچک و بزرگی که برای سربازان و تانکها درست شده بود. در واقع پادگانی که اکنون بهعنوان نیروی مقاومت بسیج فعال است، مرکز آموزش و پادگان گارد شاهنشاهی بوده و سربازان در این محدوده همه نوع مانوری میدادند از چتربازی گرفته تا جنگهای فرضی.
۱۵۰خانه با ۲نانوایی
سالهای پایانی دهه ۵۰ بود که کمکم در این محدوده خانههای کوچک و بزرگی قد علم کردند. البته هیچ نوع کسبوکاری وجود نداشت و اهالی برای کار به نقاط دیگر شهر میرفتند. پای صحبتهای قدیمیهای محله که بنشینی از روزهای سختی صحبت میکنند که خیابانهای محله آسفالت نشده و دسترسی دشوار بود. عباس خاکسار تعریف میکند: «در محدوده میدان کلاهدوز کارخانه یخی بود که برخی از اهالی ازجمله من آنجا کار میکردیم. کنار این کارخانه جاده باریکی بود که اهالی با پرداخت ۵ریال با مینیبوسی به خانههایشان در افسریه برمیگشتند.» بهگفته اهالی شاید اگر حساب میکردند، صد تا۱۵۰خانه در افسریه نبود و ۲نانوایی هم برای اهالی نان میپختند. البته اغلب یکی از آنها تعطیل بود. اما از دهه۶۰به بعد کمکم خانهها به شکل فشرده در کنار هم ساخته شد و بعدها در زمینهای خالی که باقی مانده بود، نیروی هوایی هم برای کارکنانش ساختمانهای قصرفیروزه یک را ساخت که اکنون به نام شهید شجاعی شناخته میشود.
محلهای خارج از محدوده شهری
محمد قنبری از اهالی قدیمی محله افسریه درباره هویت تاریخی این محله میگوید: «طبق اسناد سال ۱۳۵۰، حکومت وقت، افسریه را خارج از محدوده شهر تهران اعلام کرده بودند. برای همین هرچند وقت یکبار شهرداری به اینجا میآمد و خانههایی که مردم ساخته بودند را خراب میکرد. ساکنان اولیه اغلب مهاجر بودند و هرکسی میآمد شبانه یک آلونکی میساخت و چند روز بعد خراب میشد.» بهگفته قنبری حتی برخی از اهالی با کانکس خانه درست میکردند، اما شهرداری همه را خراب میکرد. تا اینکه از سال ۵۹به بعد کم کم شهرداری برای ساخت خانه در این محله جواز داد.»
موتور آب و میراب
در محله افسریه از هر شهر و قومیتی سکونت دارند. از خراسان گرفته تا سمنان و سبزوار و شهرهای شمالی از ترک، کرد تا لر. خلاصه هرکدام از اهالی قدیمی افسریه اهل یک جایی هستند، آنها دست بهدست هم دادند و خیابانها و کوچههایشان را ساختند. در گذشته آب مصرفی محله از موتور آب که در قسمت شمالی محله و کنار پادگان قرار داشت، تأمین میشد. میراب محله، آب را نوبتی و شبانه در جویها میانداخت و آب به سمت کوچهها هدایت و نوبت هرخانه که بود، راه آبانبارش را باز و آن را پُر میکرد. اکنون شهرداری از این آب برای آبیاری درختان و فضای سبز استفاده میکند.
ردپای قاجار در محله افسریه
اما چرا نام این محله را افسریه گذاشتند. گویا هویت این محله یک جورهایی به فردی به نام افسرالملوک علم گره خورده است. منوچهر والیزاده، صداپیشه پیشکسوت از قصه نام این محله برایمان تعریف میکند: زمان قاجار این زمینها را وثوقالدوله نخستوزیر اواخر دوره قاجار، به نام خودش کرده بود. بعد هم در سالهای ۴۷و ۴۸برای اینکه بتواند آنها را بفروشد با خواهران علم که از درباریان بودند، شریک شد. آنها زمینها را به قطعات ۱۲۵متری تقسیم کردند و فروختند. سردسته خواهران علم، اسمش افسرالملوک بود و برای همین اسم این زمینها را گذاشتند افسریه.»
دومین استادیوم مهم تهران
استادیوم ۱۱۳هکتار تختی، دومین استادیوم مهم تهران است. این ورزشگاه در گذشته به نام «فرحآباد» شهرت داشت و زمین فوتبال آن برای مسابقات مهم و تیمهای فوتبال مطرح کشور آماده است. زمین چمن استادیوم تختی فوتبالیستهای مهمی را بهخودش دیده و میزبان طرفداران ۲ تیم استقلال و پرسپولیس هم بوده است. استادیوم فوتبال این مجموعه گنجایش حدود ۲۴هزارنفر تماشاچی را دارد. چمن این استادیوم دارای استانداردهای بینالمللی و به تأیید کارشناسان AFC رسیده است.
هر قومیت یک حسینیه
کوچه پسکوچههای محله پُر از مسجد و حسینیه است؛ مثل مسجد امام جعفرصادق(ع) و حسینیه حضرت ابوالفضل(ع). جالب است که هرکدام از قومیتهای این محله، یک حسینیه برای خودشان دارند. مثل حسینیه میانداریها، اما مسجد جامع مهمترین مسجد محله افسریه است. در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و دفاعمقدس این مسجد یکی از پاتوقهای اصلی مبارزه و اعزام رزمندهها به جبهههای نبرد بود و خیلی از شهدای محله افسریه از این مسجد به جبهه اعزام شدند.
۳۲۰شهید از محله افسریه تقدیم انقلاب شدند که تصاویر برخی از این غیورمردان را میتوانید روی دیوارهای محله ببینید.
۱۳۰هزار نفر در محله افسریه زندگی میکنند و مراکز آموزشی این محله مانند مدرسه متناسب به جمعیت است.