پس از استقرار مشروطیت اولین بلدیه قانونی تهران در۱۲ خرداد سال ۱۲۸۶ شمسی، یعنی حدود ١١٦ سال قبل، در عمارتی واقع در سبزه‌میدان تهران تاسیس شد و به‌مرور زمان خدماتش را با راه اندازی اداره اطفائیه افزایش داد.

همشهری آنلاین _ رضا نیکنام : اولین ایستگاه اطفاء حریق “اطفائیه” در تهران سال ١٣٠٣ شمسی توسط «کریم‌خان بوذرجمهری» اولین شهردار دوران پهلوی، در گاراژ حسینی نزدیکی سه‌راه امین‌حضور به مدیریت «وربا» ژنرال بازنشسته روسی که بعضی‌ها از وی به نام «کلنل وربا» یاد می‌کنند به همراه ١۵ پرسنل آموزش دیده نظامی و با چهار دستگاه اتومبیل با مارک «نف» با نام اطفائیه زیر نظر بلدیه یا همان شهرداری شروع به‌کار کرد.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

انتخاب «سه راه امین‌حضور» بی‌دلیل نبود

یکی از دلایل مهمی‌ که باعث شد اداره اطفائیه در محل «سه‌راه امین‌حضور» ساخته و تاسیس شود وجود چشمه‌های متعدد و پرآبی بود که در نزدیکی آن یعنی چهارراه سرچشمه وجود داشت و منبع ماشین‌های آبپاش از این چشمه‌ها پر می‌شد تا در اطفای حریق صرف شود. دومین ایستگاه اطفائیه پس از تسطیح قبرستانی در شمال میدان حسن‌آباد که قبرستانی متروکه بود، ساخته شد. این ایستگاه هنوز هم در این‌ محل فعال است.

البته بعدها با توجه به‌گسترش روزافزون شهر تهران و ازدیاد جمعیت، ایستگاه‌های‌ اطفائیه به‌مرور زمان افزایش یافت و شمیران، بهجت‌آباد و چهارراه مولوی صاحب ایستگاه شدند. امروزه‌ غیر از انجام اطفای حریق، کمک به حادثه‌دیدگان سیل، زلزله، آواربرداری، زنده‌گیری حیوانات درنده جزء مسئولیت‌ آتش‌نشانان است. 

وقتی سینما زنانه خاکستر شد

در واقع نخستین اداره آتش‌نشانی تهران با استخدام شوفرهایی از قشون و گروهبان‌هایی از هنگ بهادران و آهنین رسماً در همین ایستگاه تشکیل شد. جالب است بدانید که یکی از آتش‌سوزی های بزرگی که توسط مأموران این اداره خاموش شد، هشتم مهر سال ۱۳۰۸ رخ داد. در این آتش‌سوزی وسیع، سالن سینمایی که به بانوان تعلق داشت و به صنعتی مشهور بود، در لاله‌زار طعمه حریق و با وجود همه تلاش‌ها، در نهایت این سالن تازه‌تأسیس خاکستر شد. بعدها با افزایش امکانات در محله‌های شمیران، بهجت‌آباد، چهارراه مولوی و شهباز، ایستگاه‌های آتش‌نشانی راه‌اندازی شد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 

منبع : کتاب «این اتولی که من می‌گم»، نوشته عباس حسینی، نشر نامک