همشهری آنلاین، آیا از طولانی شدن عمرتان استقبال نمیکنید؟ این رویا شاید چند دهه بعد و شاید حتی زودتر محقق شود چون آبری دوگری (Aubrey de Grey) و همکارانش سخت در حال کار کردن روی پروژه ضدپیری انسانها هستند.
میتوانیم جوان بمانیم
با بررسی فهرست دوگری متوجه میشویم که بدن ما با گذر زمان به سطل زباله تبدیل میشود و ما به همین خاطر پیر و چروکیده میشویم. سلولهای از بین رفته پوست، آنزیمهایی از خود ترشح میکنند که به بافتهای بدنمان صدمه میرسانند. بدنمان در معرض خطر مولکولهای دیانای فرسوده و پروتئینهای آسیبدیده است که میتوانند تولید سرطان کنند. همچنین سلولهای مورد نیاز مغز، ماهیچهها و دیگر اندامها عادت بد فرسوده شدن را دارند. در این زمینه دوگری پیشنهاداتی ارائه داده که قبلا استفاده شده است؛ مثل تزریق سلولهای بنیادی که قدرت احیای بافتها و تحکیم آنها را دارند.
اما او پا را فراتر گذاشته و در تلاش است برنامه زیستدرمانی ایجاد کند که به موجب آن به ژنهای افراد، ژن باکتریهای موجود در خاک را تزریق نمایند. این باکتریها حشرات را قادر به هضم و سوخت و ساز مواد چرب غیرقابل حل میکنند. او معتقد است به وسیله ژندرمانی میتوان از شر مولکولهای خراب و حلنشدنی که در سلولها جمع میشوند راحت شد.
او همچنین میگوید باید طرح سلولهای اصلاح شدهای را بریزند که بتوانند جلوی صدمه مولکولهای فعال رادیکالهای آزاد را بگیرند. اکثر دیانای ما درون هستههای بدنمان واقع شده اما بخش کوچکی نیز بیرون از سلول و در ساختاری به نام «میتوکندری» قرار دارند.
در واقع «میتوکندریها» انرژی مورد نیاز سلولها را فراهم میکنند اما مشکل آنها این است که مرتب در بدن تولید رادیکالهای آزاد میکنند و این مولکولها به مرور زمان با از بین بردن انرژی سلولها به بدن صدمه میرسانند. دوگری پیشنهاد میدهد با استفاده از نسخههای کاربردی و اصلاحشده دیانای میتوکندریها، آنها را درون هستههای حفاظتی سلولی قرار دهند تا صدماتشان به حداقل برسد.
راهی برای ریشهکن کردن سرطان
سختترین موضوع پیر شدن که دوگری به دنبال راهحلی برای آن میگردد، سرطان است. در انتهای هر کروموزوم بدن نوعی پروتئین به نام تلومر وجود دارد. وقتی سلول یک بار تقسیم میشود تلومر آن کوتاهتر شده و پس از چندبار تقسیم سلولی تلومر، آنقدر کوتاه میشود که دیگر نمیتواند به تقسیم سلولی ادامه دهد اما گاهی اوقات آنزیم تلومراز که برای فعالیت تلومر ضروری است دست از کار نکشیده و به بلند کردن تلومر میپردازد و بدین وسیله تقسیم سلولی به موقع متوقف نمیشود و «سلولهای غده» به وجود میآیند و تولید سرطان میکنند.
بنابراین اگر بتوان جلوی این فعالیت غیرعادی تلومراز را به وسیله دارو گرفت میتوان از رشد ناهنجار سلول جلوگیری کرد. ژندرمانی پیشنهاد دوگری مناسب درمان این نوع فعالیت سلول است اما اجرای آن دههها وقت میطلبد. مشکل دیگری که در این میان پدیدار میشود این است که ممکن است با این روش جلوی روند تولید سلولهای دیگر بدن مانند سلولهای خونی، پوست و... گرفته شود و یا برعکس روند آنها را سرعت بخشد و بدین ترتیب سرعت فرتوتشدنشان را بالا ببرد اما دوگری در اینجا راهحل دیگری پیشنهاد میدهد: «کاشت دوباره.»
یعنی با کمک سلولهای بنیادی و تزریق دورهای آنها بافتهای بدن بازسازی شوند. این کار به نظر بعید میآید اما یک شکل محدود از این فرایند در حالحاضر انجام میشود و آن هم پیوند مغز استخوان برای درمان سرطان است که به وسیله آن سلولهای قرمز و سفیدی که بر اثر مصرف زیاد داروهای شیمیدرمانی از بین رفتهاند مجددا تولید میشوند. دوگری میگوید کاشت دوباره فقط ده سال یک بار لازم است.
در این تنظیمهای دوره ای فرد میتواند به درمانگاه رفته و سلولهای بنیادی را به صورت وریدی دریافت کند. یا به وسیله آندوسکوپی، سلولهای بنیادی رودهای را در بدن قرار دهند و یا روشی مثل قرار دادن فولیکولهای مو در کل بدن جهت احیای پوست به کار گیرند. برای جلوگیری از سرطان صرفا لازم است سلولها به صورت ژنتیکی دستکاری و فقط به تعداد محدودی تقسیم شوند.
این یک رویا نیست
دوگری مدعی است که این راهحلها دستیافتنیاند و چه بسا بسیاری از آنها را ما درطول حیات خود خواهیم دید. او میگوید درحال حاضر با مصرف دارو جلوی پیشرفت بیماری آلزایمر گرفته میشود و برای درمانهای دیگر باید بودجهای مناسب تخصیص داد. وقتی محققان توانستهاند عمر موش را ده سال بیشتر افزایش دهند پس در مورد انسان هم دور از ذهن نخواهد بود.
دوگری معتقد است با انجام چنین درمانهایی میتوانیم سرعت پیر شدن را بسیار کم کنیم و اگر دچار حوادث مرگبار نشویم حتی تا ۵ هزار سال زندگی کنیم. او میگوید هدف من داشتن عمری جاودانه نیست بلکه به دنبال پیری باکیفیت هستم و اینکه یک فرد کهنسال بتواند همچون جوان ۲۹ یا ۳۰ ساله از زندگیاش لذت ببرد اما بسیاری از مراکز بودجهبندی تمایلی به سرمایهگذاری در این مقوله ندارند و آن را آب در هاون کوبیدن میدانند و بسیاری از محققان از ترس اینکه مبادا به آنها انگ دیوانگی یا رویایی بودن بخورد سراغ تحقیقات ضدپیری نرفتهاند. دوگری بودجه مربوط به این دست تحقیقات را چیزی حدود ۱۰۰ میلیون دلار پیشبینی کرده و معتقد است این رقم در برابر هزینه سالانه بیش از ۲۸میلیون دلار درمان بیماریهای مختلف رقم ناچیزی است.
مخالفان چه میگویند
اما آیا دنیا واقعا آماده درمان پیری است؟ منتقدان این نوع تحقیقات میگویند در آن صورت با ازدیاد جمعیت بازنشستگانی که یا سالهای سال هزینههای اضافی بر دوش دولت میگذارند یا تمایلی به بازنشستگی ندارند چه باید کرد؟ و درمورد افزایش جمعیت چه تدبیری باید اندیشید و مهمتر از همه کوتاه بودن زندگی است که به آن مفهوم میبخشد و اگر عمر بشر طولانی شود آیا اخلاق راهش را گم نمیکند و مفهوم زندگی از بین نمیرود؟
پاسخ دوگری به این اعتراضها این است: «بله ممکن است که درمان پیری چنین مشکلاتی با خود داشته باشد اما شما که مرگ دهها نفر را به سبب پیری و دردهای آن میپذیرید آیا رفتاری اخلاقی از خود نشان میدهید؟ بهعلاوه ما میتوانیم راه حلهای مناسبی برای آن مشکلات پیدا کنیم؛ مثلا در خصوص ازدیاد جمعیت، ۲۰۰ سال پیش که دانشمندان سعی داشتند مرگ و میر نوزادان را با به کاربردن بهداشت مناسب به حداقل برسانند با اعتراضهایی مربوط به افزایش جمعیت روبهرو شدند ولی امروز میبینیم نوزادان بیشتری زنده میمانند و ما هنوز هم دچار انفجار جمعیت نشده ایم. زیرا مردم تنظیم خانواده را یاد گرفتهاند. پس انسان به راهحلی مناسب در این مورد دست پیدا خواهدکرد.»
و پاسخ دوگری به منتقدانی که نگران مفهوم زندگیاند خیلی ساده است: «خوب هرکس که دوست ندارد عمر طولانی را امتحان کند، میتواند به درمانهای جوانسازی سلولهایش نپردازد و بگذارد همه چیز زود تمام شود.»
چرا پیر میشویم؟
دوگری میگوید هفت اتفاق در بدن ما باعث پیری مهلک میشود:
جهش کروموزومی
جهشهای کروموزومیبه دلیل جهشهای هستهای رخ میدهند و سرطان را به وجود میآورند همچنین این جهشها پروتئینهای ضعیف و ناکارآمد در بدنمان به وجود میآورند.
جهش میتوکندری
میتوکندریها بخشی از سلولهای ما هستند که انرژی مورد نیاز سلول را تامین میکنند و جهش در دیانای آنها موجب عملکرد نامناسب آنها شده و در واقع سرعت تحلیل سلولها را بالا میبرند و در نتیجه پیری رخ میدهد.
آت و آشغال درون سلولی
سلولهای بدنمان به طور دائم در حال خرد کردن پروتئین و دیگر مولکولهاییاند که دیگر فایدهای ندارند و حتی میتوانند مضر هم باشند. این مولکولها بهراحتی هضم نمیشوند و درون سلولها باقی میمانند. بیماریهایی چون تصلب شرایین، تحلیل بینایی و آلزایمر ناشی از این اتفاقاند.
آت و آشغال برون سلولی
این مولکولهای مضر و بیفایده ممکن است بیرون از سلولهای بدنمان نیز جمع شوند و تولید بیماری کنند.
از دست دادن سلول
برخی از سلولهای بدنمان جایگزین نمیشوند و یا به کندی بازسازی میشوند. وقتی تعداد سلولها به شدت کم شوند طی گذر زمان به قلب و دیگر اندامها آسیب رسانده و آنها را ضعیف میکنند. همچنین بیماری پارکینسون و یا نقص سیستم ایمنی بدن به سبب از دست رفتن تعداد بالای سلولی به وجود میآید.
تعداد زیاد سلول
این پدیده زمانی رخ میدهد که سلولها آنقدر بلند میشوند که دیگر نمیتوانند تقسیم شوند اما نمیمیرند و به سلولهای دیگر اجازه تقسیم میدهند. در واقع بیماری دیابت نوع دوم در نتیجه این فرایند به وجود میآید.
پیوند متقاطع پروتئینهای خارج سلولی
سلولها به وسیله پروتئین به هم متصلاند و وقتی پیوندهای بینسلولی بیش از حد در بافتی از بدن رخ دهد، بافت، خاصیت ارتجاعی خود را از دست میدهد و موجب مشکلاتی مانند سخترگی و یا پیرچشمی میشود.