تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۵:۰۳

مجید مهرابی: مقابله حزب‌الله و حماس با نیروهای رژیم صهیونیستی در 2 جنگ 33 و22روزه‌ نشان داد که معادله پیروزی در جنگ‌های حال و آینده تغییر یافته و چیزی ورای بزرگی ارتش‌ها،‌ استعداد یگان‌ها یا پیچیدگی تجهیزات است.

در جنگ امروز صف‌آرایی پیاده‌نظام و سواره‌نظام در مقابل یکدیگر مفهوم خود را از دست داده است؛ جنگ‌ها از حالت منظم، خارج شده و شکل نامنظم  تاکتیکی به خود گرفته است. جنگ‌های آینده، جنگ‌های اطلاعاتی و جنگ‌های نرم‌افزاری است و بازیگران این جنگ‌ها نیز بالطبع ویژگی‌ها و خصیصه‌های خودشان را دارند یا بنا به گفته سرتیپ عزت‌الله غفورزاده، رئیس مرکز پژوهش‌ها و مطالعات راهبردی نیروی زمینی ارتش، ‌خلاقیت، دانایی و استفاده از فناوری سه  خصیصه دخیل در جنگ‌های آینده هستند و بازیگران این جنگ‌ها نیز باید خلاق، دانا و مسلط به استفاده از فناوری‌های نوین باشند و گرنه قافیه را باخته‌اند!

با رئیس‌مرکز پژوهش‌ها و مطالعات راهبردی نیروی زمینی‌ ارتش درباره ویژگی‌های جنگ‌های آینده به گفت‌وگو نشستیم و خصیصه‌های این جنگ‌ها را به صورت مصداقی در 2 جنگ 33 و 22روزه بررسی کردیم.

  • شما در عملیات‌های زیادی شرکت داشته‌اید. جنگ‌های امروز به نسبت جنگ‌های دیروز تفاوت‌های چشمگیری داشته اند. اگر بخواهیم مقایسه‌ای بین جنگ‌های گذشته با جنگ‌های امروز داشته باشیم مهم‌ترین این تفاوت‌ها در کجا هستند؟

جنگ‌هادو ماهیت دارند: نرم‌افزاری و سخت‌افزاری. در حوزه نرم‌افزاری بحث عملیات‌های روانی مطرح است. در واقع عملیات روانی ابزار جنگ‌های آینده است و کلیه رسانه‌های گروهی جزء این ابزار هستند. سخن گفتن از ماهیت نرم افزاری جنگ‌های آینده بحث مفصلی است که در این مقوله نمی‌گنجد. مهم‌ترین خصیصه سخت افزاری جنگ‌های آینده این است که دشمن از اهداف عمیق و راهبردی عملیات را آغاز می‌کند،در دیوگارسیا می‌نشیند و با موشک حمله می‌کند یا از اقیانوس هواپیما بلند می‌کند و اهداف خود را بمباران می‌کند.

باید توانایی مقابله با این نوع جنگ‌ها را داشته باشیم. به همین دلیل هم است که ما نیروی چهارم ارتش یا پدافند هوایی را تشکیل می‌دهیم. ما استراتژی‌های دشمن را خوب می‌شناسیم، دکترینش را هم می‌دانیم،تاکتیک‌ها و تکنیک‌هایشان را می‌شناسیم و لذا خودمان را با آنها تطبیق می‌دهیم تا به آنها بدل بزنیم. در جنگ‌های آینده،  دشمن توان زمینی خود را به‌صورت آفندی و مبتنی بر تحرک بالای نیروهای مکانیزه و سواره آرایش می‌دهد. شما دیدید در جنگ عراق و افغانستان به چه صورت عملیات آفندی انجام شد.

مانورهای جبهه‌ای در جنگ آینده جایگاه اندکی دارد و آن نفوذهای باریک و عمیق با استفاده از واحدهای پرتحرک اهمیت می‌یابد. مثلا در جنگ عراق ببینید، لشکر 101 هوابرد آمریکا در گروه‌های کوچک تقسیم شدند، از بصره شروع کردند و چه پیش‌روی در طول 10یا
 15 روز انجام دادند. در جنگ‌های آینده محیط عملیات؛ محیط آفندی، متوالی و شبانه‌روزی خواهد بود. در جنگ تحمیلی ما رزم شبانه انجام می‌دادیم. ولی الان دیگر اینگونه نیست. در جنگ‌های حال حاضر محیط عملیات شبانه روزی است و دشمن شب و روز عملیات انجام می‌دهد. آفندهای مسطح یا سطحی و حجیم یا سه بعدی به جای عملیات آفندی خطی استفاده می‌شود. یعنی چی؟ فرض کنید در هر متر مربع دشمن 3 نفر را مستقر می‌کند و با استفاده از این 3  نفر از فناوری‌های نوین استفاده کرده و عملیات را اجرا می‌کند.

ما نباید با 10 نفر در مقابل این 3 نفر بایستیم؛ در اصل باید با 3 نفر یا تعداد کمتر بایستیم؛  یعنی باید این توانایی را داشته باشیم. جنگ آینده براساس کوتاه بودن زمان، شدید بودن قدرت آتش و وسیع بودن جغرافیا طراحی می‌شود. اینگونه نیست که به فرض جنگ از مرز ایران و عراق شروع شود و در همان‌جا هم تمام شود. وقوع یک جنگ ممکن است دامنه تمام کشورها یا منطقه را درگیرد. در جنگ‌های گذشته فرماندهان درگیر بوده‌اند ولی در جنگ‌های فعلی همزمان هم فرماندهان و هم رهبران سیاسی درگیرند.

جنگ آینده جنگ غلبه تصمیم است. هرکس زود تصمیم گرفت پیروز می‌شود. این ماهیت سخت‌افزاری جنگ‌های آینده است. جنگ‌های حال تفاوت‌های زیادی با جنگ‌های گذشته دارند. ضمن اینکه تکامل یافته جنگ‌های گذشته هستند و جنگ‌های آینده هم بالطبع تکامل یافته جنگ‌های حال خواهند بود. جنگ‌های آینده به‌نظر با محوریت دانایی، خلاقیت و فناوری انجام خواهد شد. جنگ‌هایی که با این ویژگی‌ها صورت می‌گیرد بازیگرهایشان هم باید دانا، خلاق و آشنا با فناوری‌های نوین باشند.

  • 2 جنگ نابرابر در منطقه بین نیروهای حزب‌الله با رژیم صهیونیستی و نیروهای حماس با رژیم صهیونیستی رخ داد. این دو جنگ بازیگران خود را داشت و ویژگی‌های خاص خود را. اگر بخواهیم به‌صورت مصداقی ویژگی‌های جنگ‌های حال را به لحاظ بازیگرانشان در این دو جنگ بررسی کنیم آیا می‌توانیم بگوییم که پیروزی حماس و حزب‌الله در مقابل ارتش اسرائیل متاثر از دانایی، خلاقیت و آشنایی نیروهای حماس و حزب‌الله با جنگ‌های نوین بود؟

اجازه دهید مقایسه‌ای داشته باشیم بین بازیگران این دو جنگ. اگر بخواهیم ساختار نیروهای حزب‌الله و حماس را در مقابل نیروهای رژیم‌صهیونیستی بررسی کنیم می‌توانیم به این موارد اشاره کنیم: حزب‌الله یگان زرهی ندارد ولی رژیم صهیونیستی داشت. حزب‌الله و حماس فاقد هواپیما هستند در حالی که رژیم صهیونیستی هواپپما دارد. حزب‌الله و حماس فاقد واحدهای متعدد زمینی‌هستند و بدون قاعده و نامنظم می‌جنگند در حالی که نیروهای رژیم صهیونیستی منظم می‌جنگند. بر همین اساس رفتار حزب‌الله و حماس غیرقابل پیش‌بینی است و رفتار ارتش اسرائیل قابل پیش‌بینی می‌شود.

حزب‌الله و حماس دارای قدرت سیال، نامرئی و غیرقابل اندازه‌گیری هستند ولی قدرت رژیم صهیونیستی قابل اندازه‌گیری و غیرسیال است؛ یعنی می‌توان به راحتی تخمین زد که ارتش اسرائیل چقدر نیرو، چقدر تانک و در کل چقدر تجهیزات دارد. اقدامات حزب‌الله غیرمتمرکز است؛ یعنی نظام آنها سلسله مراتبی نیست. فرمانده ارتش اسرائیل اگر دستوری می‌دهد از مرکز کنترل می‌شود ولی حزب‌الله و حماس در تیم‌های کوچک 10نفره، 5 نفره یا 15 نفره (بسته‌به نوع عملیات) پراکنده هستند و خودشان، خودشان را کنترل می‌کنند.

حزب‌الله و حماس هیچ ترسی از مرگ ندارند و مرگ را شهادت می‌دانند ولی اسرائیل به‌شدت از مرگ و تلفات هراسان است. حزب‌الله و حماس دارای فاکتورهای انسانی بسیار قوی هستند؛ یعنی انسان‌ها برایشان مهم هستند، درصورتی که دیدیم رژیم اسرائیل آنچه جنایات جنگی است و جنایات انسانی، انجام می‌دهد و واهمه‌ای از کشتار انسان‌های بی‌گناه ندارد. حزب‌الله هم دیسیپلین دارد، هم ندارد. دیسیپلین نمی‌تواند مانع از عملیات حزب‌الله شود، آنها دارای روحیه نامحدود هستند. چرا؟ چون جنگ‌شان هدف دارد و براساس باورهای دینی می‌جنگند. دارای مدیریت‌پذیری و یا قابلیت بالا در اداره مردم هستند. شما ببینید 1.5 میلیون نفر مردم غزه اینقدر بمب و توپخانه بر سرشان شلیک می‌شد ولی باز هم مدیریت می‌شدند و از حماس حمایت می‌کردند.

ولی می‌‌بینیم که تا 2 تا موشک به شهرک‌های اسرائیلی می‌خورد نمی‌توانستند مردم خودشان را مدیریت کنند. این خصلت در آمریکایی‌ها هم وجود دارد؛ یعنی کلا واهمه از تلفات در بین کسانی که انگیزه مذهبی برای جنگ ندارند وجود دارد. جنگنده حماس و حزب‌الله خود را فدای فرمانده می‌کند. دقیقا در جمهوری اسلامی ‌هم در طول جنگ بارها این موضوع را مشاهده کردیم. حزب‌اللهی‌ها هم پیوسته و هم ناپیوسته هستند. طولانی شدن جنگ برای حزب‌الله و حماس مهم نیست  ولی برای اسرائیل طولانی شدن جنگ مهم است و نمی‌توانند بپذیرند.

  • ‌با توجه به این خصیصه‌هایی که فرمودید آیا می‌شود گفت که جنگ‌های حال حاضر از حالت منظم خارج شده و شکل غیرمنظم اما تاکتیکی گرفته است؟

دقیقا. اصلا اشاره شد که اسرائیلی‌ها منظم می‌جنگند و حزب‌الله و حماس نامنظم. باید با توجه به شرایط روز جنگید. مطمئن باشید اگر در جنگ 22روزه حماس می‌خواست همان شیوه‌ها و تکنیک‌هایی را به کار ببرد که حزب‌الله در جنگ 33 روزه به کار برد، نمی‌توانست در جنگ توفیقی به دست آورد. ما اگر بخواهیم با نیروهای فرامنطقه‌ای در یک نبرد ناهمگون وارد شویم ممکن است خیلی از این شیوه‌ها را به کار بریم ولی این شیوه‌ها دانایی، خلاقیت و آشنایی به فناوری خاص خود را درون خود خواهد داشت. اگر قرار باشد با همان شیوه‌هایی بجنگیم که قبلا استفاده شده است ما را شناسایی کرده و از بین می‌برند.

  • ‌ پس تکنیک‌هایی که حماس استفاده می‌کرد با تکنیک‌های حزب‌الله فرق می‌کرد؟

  فرق می‌کرد. در آینده هم اگر جنگی بین حزب‌الله و اسرائیل در بگیرد مطمئن باشید تکنیک‌هایشان با تکنیک‌های سابق فرق خواهد کرد. ممکن است ماهیتا با این خصیصه‌ها که گفتم تلفیق داشته باشد اما قطعا تفاوت‌هایی کلی خواهد داشت. حال می‌خواهم که از این بحث‌ها نتیجه بگیرم. ما امروز یاد گرفتیم که با یک دشمن ناهمگون آنگونه که او می‌خواهد نجنگیم و آنگونه که خودمان می‌خواهیم بجنگیم. دشمن را بکشانیم به مکان و شرایطی که خودمان می‌خواهیم.

  • گفتید که جنگ‌های آینده جنگ‌های کوتاه مدت است. اشاره کردید به جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه. آیا کوتاه بودن این جنگ‌ها به خاطر ماهیت آنها بود یا به خاطر خصیصه واهمه اسرائیلی‌ها از طولانی شدن جنگ؟

من این سؤال را از شما می‌پرسم: اگر اسرائیل ادامه می‌داد با توجه به وضعیت خودش آیا می‌توانست توفیقی به دست بیاورد؟ اسرائیل اگر می‌دانست به هدفش دست می‌یابد ادامه می‌داد. اسرائیل در جنگ 33 روزه هدف‌هایی داشت: خلع سلاح مقاومت، نابودی حزب‌الله، گرفتن جنوب لبنان. در جنگ 22 روزه  هدف چه بود: از بین بردن حماس، خلع‌سلاح حماس و استقرار یک گروه سازشکار در غزه. اسرائیل نمی‌توانست با توجه به ماهیت جنگ و خصوصیاتی که بازیگران آن دو جنگ داشتند ادامه دهد. اگر اسرائیل به فرض حماس را خلع سلاح می‌کرد و موفق می‌شد رهبران حماس را هم دستگیر کند نیروهای حماس قدرت انتشار داشتند.

امروزه کسانی که عقیدتی می‌جنگند در سراسر دنیا منتشر می‌شوند و عملیات خود را انجام می‌دهند. اینها اعتقادی و ایدئولوژیکی می‌جنگند. علاوه بر این جنگ، گویی حزب‌الله و حماس در همه زمینه‌ها تخصص دارند. دیده بانی می‌کنند، پزشک هستند، خمپاره‌اندازی می‌کنند، تک‌تیرانداز هستند. بازیگران جنگ‌های آینده، بازدارندگی‌ناپذیر هستند. در جنگ‌های قدیم اگر ناوگان آمریکا وارد خلیج فارس می‌شد شاه یک مملکت سقوط می‌کرد. چرا آمریکا نتوانسته با هزاران نیرو در عراق کاری انجام دهد؟‌ بازیگران جنگ‌های آینده ارعاب‌ناپذیرند. سیاست چماق و هویج برای آنها اثری ندارد. اینکه بیایند بگویند اگر این‌کار را نکنید تحریم می‌کنیم هیچ اثر تهدیدی نخواهد داشت. نمونه‌اش در کشور خودمان رخ داده است.

می‌گوییم شما 30سال است که تحریم کرده‌اید ما ماهواره و جنگ افزار خودمان را خودمان می‌سازیم. بازیگران امروزی ترمیم پذیرند. یعنی چی؟ یعنی اگر فرمانده‌شان از بین رفت بلافاصله یک فرمانده دیگر جایگزین می‌شود. آنها از سلاح و تجهیزات بسیار ارزان استفاده می‌کنند. خاصیت تغییر‌پذیری دارند و از همه مهم‌تر درون کشور خود دارای خاستگاه اجتماعی هستند؛ یعنی مردم از آنها پشتیبانی می‌کنند. در ایران در جنگ تحمیلی دیدید که تمام اقوام از بلوچ و ترک و عرب و لر و فارس از هر قومی از مملکت‌شان دفاع کردند. نظام ما خوشبختانه پایگاه مردمی‌ دارد و اگر پایگاه مردمی ‌نداشت نمی‌توانست 8 سال از مملکت دفاع کند.

  • ‌با توجه به خصیصه‌هایی که برشمردید توانایی کنونی ما برای مقابله با دشمن درصورت وقوع جنگ احتمالی چقدر است؟

  خوشبختانه نیروهای مسلح همگام با مردم به آنچنان آمادگی دفاعی رسیده‌اند که توان دفاع از خودشان را داشته باشند و بتوانند علیه آن بازیگر یا دشمن اقدام کنند. اینگونه نیست که ما دستمان را بالا ببریم و دشمن هم هرکاری خواست انجام دهد. ما قدرت دفاعی را به حدی رسانده‌ایم که دشمن نمی‌تواند برای ما تهدیدی باشد. لذا آنها از طریق نرم وارد می‌شوند. به‌عنوان کسی که در امور نظامی‌پژوهش می‌کنم می‌توانم بگویم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی‌ به آنچنان آمادگی رسیده‌اند که بتوانند با تمام توان از نظام دفاع کنند.

  • در بین خصیصه‌هایی که برشمردید گفتید از تجهیزات ارزان استفاده می‌کنند. سؤال این است آیا تجهیزات در جنگ‌های آینده نقش کمتری دارد و 2 مقوله دیگر - خلاقیت و دانایی- نقش اصلی را بازی می‌کند؟

ببینید عده‌ای می‌گویند جنگ تجهیز محور است، عده‌ای هم می‌گویند جنگ انسان محور است. ما معتقدیم که اگر نیروهای انسانی  دارای اعتقاد و انگیزه باشند و دارای خلاقیت، آشنا به فناوری‌های نوین و متعهد، می‌توانند بر تجهیزات غلبه کنند. شما ببینید در جنگ 8 ساله همسایه‌های ما حتی اجازه ندادند سیم خاردار وارد کشور ما شود. ما متکی به ابزار نبودیم اما از ابزار خوب استفاده کردیم. ما تکیه100درصد به ابزار نداریم. پشتوانه اعتقادی و مردمی ‌با تکیه به ابزار،برگ برنده ماست.

برچسب‌ها