همشهری آنلاین- زهرا سرویان: هر چیزی که توسط یک انسان به وجود آمده،از او به یادگار مانده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است، میراث ناملموس نامیده میشود. میراث فرهنگی یعنی هر چیزی که از قدیم باقی مانده و نسل امروز را از آداب و سنن و شیوه زندگی گذشتگان باخبر میکند. میراث فرهنگی به ۲ دسته عمده تقسیم میشود: میراث فرهنگی ملموس شامل محوطهها، بناها و آثار تاریخی همچون تخت جمشید، لباسهای محلی، ظروف سفالی قدیمی و... و میراث فرهنگی ناملموس یعنی لمس نشدنی، یعنی چیزی که نمیتوان آن را دید یا به آن دست زد. این میراث عبارت است از مهارتها، دانشها، رقصها، جشنها،مراسمها، هنرهای اجرایی، هنرهای نمایشی، ادبیات شفاهی، موسیقی، بازیها، گویشها، زبانها، اصطلاحات و آداب و رسوم جوامع مختلف. اهمیت حفظ و ثبت میراث ناملموس از مباحث مهم مطرح شده در ششمین نشست موسسه تهران شناسی موسسه همشهری بود که با حضور دکتر«آتوسا مومنی» سرپرست مرکز مطالعات منطقهای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی تحت نظارت یونسکو و دکتر «مرتضی رضوان فر» عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و «محمود منیعی» تهران شناس به عنوان کارشناس مجری و جمعی از دوستداران تهران برگزار شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
میراث تکرارناپذیر نسلها
مهم ترین ویژگی میراث ناملموس به دلیل غیر قابللمس و غیر قابلتکرار بودن تکیه بر تعاملات انسانی و طبیعت است. در واقع میراث ناملموس مولود اندیشه و خلاقیت دانش انسان است و همین وجه تمایز آن محسوب میشود. دکتر آتوسا مومنی با بیان این مطلب در باره چیستی و ماهیت میراث ناملموس در میان جوامع توضیح می دهد: « میراث ناملموس خلق اثر بدیع در طول تاریخ نیست. میراث ناملموس به انسان ها و نسل ها کمک میکند تا راه های رفته که عمری برای آن در حوزه کسب مهارتها و هویتها صرف شده برای نسل های بعد تکرارپذیر نکنیم. بلکه حاصل تجربیات و مهارت هایی که اگر جنسش را بشناسیم،می توانیم به این فکر کنیم چطور آن را برای نسلهای آینده تدبیر کنیم تا حداقل بهرهوری را از آنچه به عنوان میراث به یادگار مانده، داشته باشیم .»
نیازی که در رقابت فرهنگی جوامع احساس شد
موضوع حفظ و ثبت میراث ناملموس در پی دغدغه جوامع برای پاسخگویی به نیازهای فرهنگی روز جامعه در عصر رقابت های فرهنگی میان ملت ها مطرح شد؛ چرا که بسیاری از مفاد مطرح شده در این حوزه از عرفها، دانشها و مهارتها به آیینهای فرهنگی هر ملتی گره خورده است. مومنی با اشاره این موضوع می گوید: «میراث ناملموس بیشتر در بعد اقلیمی و سنتی در طول تاریخ بازآفرینی شده است. در واقع میراث ناملموس پاسخگوی نیازهای روز هر جامعه با توجه به مقتضیات زمانی آن است. برای مثال نوروز و سفره هفتسین که هنوز در فرهنگ ایرانی حفظ شده پاسخگوی نیازی بود که در گذشته در جامعه ایرانی احساس میشده هر چند به مرور زمان با توجه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی اجرای مراسم آن هم حسابی تغییر کرد، اما همچنان به عنوان یک سنت ایرانی پا برجاست و به عنوان میراث ناملموس در یونسکو به ثبت رسیده است.»
به گفته دکترمومنی، امروز جهان در مسیر رقابت حوزه فرهنگی میان ملت ها گام برمیدارد و ملتها دنبال این هستند که هویتشان را به عرصه ظهور بگذارند. برای مثال در دنیای گذشته تا نیم قرن پیش غرب خودش را داعیهدار تمدن می دانست و آسیا و آفریقا را عقب افتاده میدانست. اما امروز ورق برگشته و همه کشورها سعی میکنند، به واسطه میراث فرهنگی ناملموس حرفی برای گفتن در جامعه جهانی داشته باشند و با کنکاش در گذشته ها و میراث به جای مانده از آنها در حوزه اقتصاد ، فرهنگ و تعامل با طبیعت پا در این رقابت های تنگاتنگ بگذارند که ما هم سبقه درخشانی داریم . امروز باید بدانیم که میراث فرهنگی صرفا یک اثر مادی فریز شده نیست.
کنوانسیون ۲۰۰۳ و میراث فرهنگی ناملموس
اعضا و اندیشمندان کشورهایی که عضو سازمان علمی،آموزشی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) هستند، در سال ۱۹۸۹ توصیهنامهای با عنوان سند حفاظت از فرهنگهای بومی،محلی و سنتی جوامع تصویب کردند که در آن به صیانت از بخشهای مختلف میراث فرهنگی ناملموس توصیه شده بود. به دلیل نبود الزام در این سند، این توصیهنامه موفقیتی کسب نکرد و تقریبا با شکست روبرو شد تا اینکه پس از دو دهه تلاش و تشکیل جلسات متعدد و برپایی سمینارهای مختلف، در سال ۲۰۰۱ در سی و یکمین جلسه یونسکو، قرار بر این شد که معاهدهای جامع، کامل و استاندارد که البته اجرایی هم باشد در این سازمان تدوین و اجرا شود. به این ترتیب پس از دههها تلاش بی وقفه اندیشمندان و متخصصان،کنوانسیون ۲۰۰۳ برای آشنایی مردم جهان با میراث فرهنگی ناملموس و حفظ و صیانت از آن تدوین و دستور اجرای آن به کشورهای جهان داده شد، اکثر کشورها نیز با این معاهده موافقت کردهاند. ایران در سال ۲۰۰۶، به عنوان چهلمین عضو، به کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس پیوست. در ۲۸ آوریل ۲۰۱۰، توافقنامهای برای تأسیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی تحت نظارت یونسکو، میان دولت ایران و یونسکو امضا شد.
یکپارچگی جامعه جهانی؛ زنگ خطر نابودی میراث ناملموس
میراث ناملموس با اینکه مهمترین رکن هویتی هر جامعه یا ملتی محسوب می شد اما تا همین چند وقت پیش بیشتر مردم و روشنفکران برای رسیدن به مدرنتینه از آن فرار می کردند و به نحوی مایه آبروریزی و کهنهپرستی محسوب شد. اغلب جوامع دنبال یکپارچه و یک شکل شدن در همه امور زندگی بودند و همین ماجرا زنگ خطری برای میراث ناملموس یا همان شفاهی شد. دکتر «مرتضی رضوانفر» عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی از دیگر کارشناسان نشست مرکز تهرانشناسی همشهری با بیان این مطلب توضیح می دهد: «چیزی که باعث حساسیت جوامع و یونسکو برای گام برداشتن به سوی میراث ناملموس شد، زنگ خطر نابودی آن بود. اغلب جوامع مادر حافظ میراث آیین و فرهنگ به ویژه زبان مادری است. اما در چند سال اخیر شاهد تغییر سبک زندگی از سوی مادران به ویژه در جوامع روستایی هستیم. برای مثال مادران به تن فرزندانشان لباس های شهری میکنند یا گویش با زبان و لهجه پایتخت دارند. سعی دارند پیتزا و ماکارونی و...جایگزین غذاهای سنتی کنند. همه این موارد باعث کمرنگ شدن هویت بومی محلی در جوامع میشود که همین ماجرا باعث کم رنگ شدن میراث نامملوس در میان مردم و جامعه فرهنگی می شود.»
دکتر رضوانفر در ادامه به یکپارجه شدن جامعه جهانی در فرهنگ و الگویهای رفتاری اشاره میکند و میگوید: « ماجرای این تغییرات در جامعه جهانی هم به شکل دیگری نمود پیدا کرد. اروپا در تلاش رساندن خود به غرب از لحاظ فرهنگ و سبک زندگی و تکنولوژی بود . برای مثال همه شلوار جین و تیشرت می پوشیدند یا کروات میزدند یا اینکه همه آرزوها یک شکل شد. کم کم پوچ گرایی، نهلیسم و بسیاری از ایدئولوژیهای عجیب و غریب شکل گرفت، مرزهای فرهنگی و اجتماعی از جامعه اروپایی از میان رفت و یک باره جهان به سمت خشونت با شکلگیری گروههای القاعده،داعش و... شکل گرفت در واقع هرچه زمان پیش میرفت خردهفرهنگ که نقش مهمی در شکلگیری جامعه جهانی داشتند رو به فراموشی می رفت و برای کسی مهم نبود که اروپاییها شبیه آمریکاییهایی شدند. از همین جا بود، یونسکو و روشنفکران جامعه جهانی برای حفظ میراث ناملموس حساس شدند. تا اینکه پس از سال ها مطالعه کنوانسیون ۲۰۰۳ برای حفظ میراث ناملموس تشکیل شد.»
توریسم؛ دشمن میراث ناملموس
یکی از موارد مهم در حوزه حفظ هویت میراث ناملموس توجه به بحث توریسم است. یونسکو معتقد است گردشگر و توریست دشمن حفظ هویت اصلی میراث ناملموس است. دکتر رضوانفر در بخشی از صحبتهایش با اشاره به این موضوع توضیح میدهد: «حفاظت از میراث ناملموس نباید کنترل شده یا شرطی باشد . برای مثال در نمایش آیینی پیر شالیار اورمان که در آن رقص سما اجرا می شود زمانی باعث ایجاد چالش میان پیران روستا با جوانان بر سر اجرای رقص سما ایجاد کرد. جوانها معتقد بودند حتما باید توریستها در روستا حاضر شوند و پیرها معتقد بودند که نمایش با حضور توریستها بیارزش شده است. یا برای مثال در صنایع دستی روستایی، توریست از رنگ صورتی خوشش میآید و فقط سفارش همان رنگ را میدهد که عملا به مرور هویت همه رنگها و قایچه محلی از میان میرود. در واقع به همین دلایل است که یونسکو وجود توریست را آسیبرسان به حفظ میراث ناملموس میداند. البته در حفظ این میراث ارزشمند مردم نقش مهم و اثرگذاری دارند و میتوانند بهتر از دولتها و قوانین دستوری، آن را حفظ کنند.»
به گفته دکتر البته برای میراث ناملموس و حفظ آن نمی توان مرز بندی یا حریمی تعیین کرد؛ چرا که هر جغرافیاو جامعه ای با توجه به مقتضیاتش و هویت فرهنگی اش تعریفی از میراث ناملموس دارد. البته در بحث صنایع دستی و راهاندازی نمایشگاهای بین المللی ورود کند.