همشهری آنلاین - محمد حسینی: حاجی ۷۵بهار را تجربه کرده و هنوز هم محرم و صفر مهمترین دغدغه اوست. این را میشود از گرد و غبار نشسته بر اجناس مغازه الکتریکیاش فهمید که در آخرین روزهای ماه صفر وقتی کلید میاندازد و در مغازه را به رویمان باز میکند همه چیز حکایت از یک عشق دیرین دارد. عشق به مولا که با تعلقات دنیایی جور در نمیآید. برای همین است که حاجی از اول محرم کرکره مغازهاش را پایین میآورد تا مبادا دودو تا چهارتاهای زندگی او را از اصل و علاقهاش دور کند.
با بالا رفتن کرکره مغازه حاج حسین، همسایهها و اهالی محله یک به یک از راه میرسند و با حاجی احوال پرسی میکنند و حاج حسین همانطور که به پرسشهای ما جواب میدهد گوشه چشمی هم به مراجعانش دارد با هریک به زبان خودش و با کمی چاشنی شوخی صحبت میکند. خیلیها حاج حسین را با اخلاق خوشش میشناسند. نوکری اهلبیت(ع) میراث خانوادگی حاج حسین است. پدر، عمو، دایی و پسر دایی پدرش هم از سلسله مداحان اهلبیت(ع) بودند، به این بهانه در ایام عزایسالار شهیدان(ع) با او به گفتوگو نشستیم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
حسینیه و هیئت موسی بن جعفر(ع)
حاج حسین مهدینیا ۴سال است مسئولیت هیئت را بعد از فوت بزرگان و بنیانگذاران آن برعهده گرفته است. هیئت و حسینیهای قدیمی در روبهروی در شماره ۹ حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) که حالا گنجینه خاطرات بسیاری از اهالی ری است. حاج حسین میگوید: «هیئت موسی بن جعفر(ع) در سال ۱۳۳۶ از هیئت قرائت قرآن منشعب و توسط آقای کمال معماری و دوستانش تأسیس شد. این هیئت ابتدا درآمد چندانی نداشت و شبی یک ریال از کاسبان در طول سال جمع و درآمد حاصله را صرف عزاداری سیدالشهدا(ع) میکردند. شبهای پنجشنبه جلسات سیار در خانهها برگزار میشد و در ایام محرم هم عزاداری این هیئت در کاروانسرا دوقلو و دالان آن برگزار میشد. این هیئت حدود ۲۰ سال در کاروانسرا دوقلو برگزار میشد تا اینکه یکی از اعضای متمکن هیئت به نام حاج صادق، حسینیهای در میدان کوچک ساخت و وقف حضرت موسی بن جعفر(ع) کرد و از آن به بعد برنامههای هیئت در این حسینیه برگزار میشود. زمینی که امروز حسینیه موسی بن جعفر(ع) در آن ساخته شده متعلق به ۲نفر به نامهای حاج سید آقا و خانم رئیسی بود که وقتی متوجه شدند قرار است حسینیهای در زمین آنها ساخته شود، هر کدام ۱۰۰ هزار تومان از پول زمین را نگرفتند و مقدمات خرید زمین و ساخت حسینیه با اقدام خیرخواهانه آن ۲نفر فراهم شد و حاج محمود و حاج مرتضی صادق حسینیه را بنا کردند.»
آغاز مداحی
حاج حسین میگوید: «در روزگار کودکی من یعنی حدود ۷۰ـ ۶۰ سال قبل رسم بود خانمها در کوچه دورهم مینشستند، سماور زغالی روشن میکردند، تخمه بو میدادند و سبزی پاک میکردند. در یکی از همین روزها من که خیلی کمسن و سال بودم در جمع بانوان کوچه شروع کردم به خواندن. اشعار دست و پا شکستهای را با صدای بلند میخواندم که پدر از راه رسید و من با نخستین تشر او به طرف زیرزمین خانه رفتم و تا شب آنجا ماندم. شب همین که وارد اتاق شدم پدرم گفت من و عمویت چراغ پدرمان را روشن کردیم، تو نمیخواهی چراغ ما را روشن کنی؟ بعد نوحه ۷۲تن را به دستم داد و گفت تا شب تمرین کن. امشب با هم به تکیه میرویم. سپس نوحه ۷۲ تن را برای نخستین بار به من داد و مرا با آن سن و سال کم شب به دفتر تکیه نفرآباد برد و خواندنهای ما از همانجا و همان شب آغاز شد و تا امروز بیش از ۶۷ سال است که برای اهلبیت(ع) میخوانم و به قول پدرم چراغ مداحی را در خاندان مهدینیا روشن نگه داشتهام.»
شاطر رحیم
حاج حسین یادی میکند از گذشتگانش و میگوید: «مرحوم پدرم و بسیاری از مردم قدیمی شهرری تعریف میکردند که شاطر رحیم، پدربزرگ من در بازار نانوایی سنگکی داشته و از میانداران زمینهخوانی تکیه نفرآباد بوده است که هیچگاه بدون وضو، پاروی نانوایی دست نمیگرفت. در شهرری مشهدی قربانعلی، دایی محمد آقا و دایی کریم حرف اول را در زمینهخوانی میزدند و کسی را ندیدم پیش اینها و مثل اینها زمینهخوانی کند. آنها سواد نداشتند ولی حافظه بینظیری داشتند. کافی بود قصیده ۷۰ خطی را ۲مرتبه برایشان بخوانی، بار سوم همان قصیده را از حفظ برایت میخواندند. جالب است که میگویند خانه پدربزرگ ما در نفرآباد و کنار مسجد خضرالنبی(ع) بوده که آن زمان نمیخواسته آن خانه را بخرد چراکه پول کافی نداشته است اما صاحب آن خانه، به اصرار خانهاش را به پدربزرگ من میفروشد و میگوید بقیه پول خانه را نان میبرم! یک روز در تکیه نفرآباد در حین برگزاری عزاداری زلزلهای میآید و پدربزرگ ما ظاهراً که عادت به دم در ایستادن داشته است، هنگامی که همه سراسیمه بدون کفش قصد فرار داشتند، شاطر رحیم داد میزند که برای چه کسی عزاداری میکنید؟ همه میگویند امام حسین(ع). میپرسد: پس چرا ترس و واهمه دارید؟ که سپس یکی یکی مردم کفشهایشان را میپوشند و تکیه را ترک میکنند که با خروج نفر آخر طاق فرو میریزد که این باز هم نشان از اعتقادات خالص قدیمیها دارد.»
------------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰در تاریخ ۱۳۹۵/۰۹/۰۱