همشهری آنلاین _ مریم قاسمی: در یک محله چند فضای سبز وجود دارد که میتوانید بدون هیچ هزینهای، ساعاتی را به آرامش در آنها بگذرانید. حتی بیشتر کوچههای منطقه۱۸ پر است از فضاهای سبزی که چندین و چند نیمکت برای نشستن دارد و درختانی که قد کشیدهاند و چمنی که میتوانید روح و جانتان را با تماشایش تازه کنید. حالا حتی اگر پولی هم نداشته باشید که خرج سفر چندساعته از این سوی شهر به آن سوی شهر کنید، چیزی از دست ندادهاید. چرا که آنقدری امکانات هست که بتوانید نفسی تازه کنید و برای لحظاتی به زندگیتان جانی دوباره ببخشید.
خواندنیهای بیشتر را اینجا بخوانید
یک بعدازظهر دلچسب
ساعت ۱۸ پنجشنبه است. یعنی یکی از شلوغترین زمانهای ممکن برای یک پارک یا یک فضایسبز در فصل تابستان که تا ساعت ۲۱شب به اوج شلوغی خود میرسد. پارک قائم(عج) که اینروزها عنوان بزرگترین پارک در منطقه۱۸ (قبلا بزرگترین پارک در خاورمیانه) را با خود یدک میکشد، آنقدر شلوغ است که جای سوزن انداختن ندارد، دور تا دور پارک را ماشینها و موتورها و صاحبانشان قرق کردهاند.
صدای جیغ و فریاد بچهها، پارک را پر کرده است. بوی دود زغال آدم را یاد روستاهای قدیم میاندازد. همهچیز مهیاست برای اینکه ساعاتی را خوش باشی و کنار خانه و خانواده، خوش بگذرانی. بلالفروشها پارک را تماشاییتر کردهاند. والیبال، بسکتبال و وسطی بازیهایی هستند که همه گروه به گروه مشغول آنها هستند. بعضی خانوادهها گازهای پیکنیکی روشن را کنار بساطشان دارند تا چای داغی بنوشند و گلویی تازه کنند. توپ است که پشت سر هم از این طرف به آن طرف پرتاب میشود و صدای خنده. یادت میآید که آمدهای گزارش بنویسی، نه اینکه بر و بر مردم را تماشا کنی!
در آغوش فضای سبز
خانواده «محمد زندی» که فهمیدیم از نوادگان کریمخان زند است و سالهای پیش به یافتآباد و باغهای اطراف آمدهاند، یکی از خانوادههای پرجمعیت است که در دلش ٧ خانواده را جای داده. از خانواده عمه گرفته تا دایی و عروس و داماد و... همگی آمدهاند تا ساعاتی را کنار هم، در آغوش فضایسبز سپری کنند و شب تعطیلشان را بگذرانند. «مرتضی زندی» که یکی از برنامهریزان این پیکنیکهای خانوادگی است و به نیابت از طرف کل خانواده، صحبت میکند، میگوید: «این کار هر هفته ماست. بهجای اینکه در خانه یک نفر دور هم جمع شویم، هر هفته به این پارک که نزدیکترین پارک و اتفاقا بهترین پارک این حوالی و خانه ماست میآییم. اصلا فضایسبز را برای همین ساختهاند. اگر قرار باشد در خانهها بمانیم و دائم زیر سقف باشیم، خیلی یکنواخت میشود. برای فرار از این یکنواختی، هفتهای یکبار به پارک میآییم! انصافا دست شهردار و شهرداری درد نکند که چنین فضاهایی را برای راحتی و آسایش مردم میسازند.»
سمیرا، عروس خانواده زندی میگوید: «زمانهای شده که ارتباط آدمها با طبیعت بهخاطر زندگی ماشینی در شهرها خیلی کمرنگ شده است. برای همین و برای اینکه طبیعت یادمان نرود به پارک میآییم. اصولا ساخت چنین فضاهایی در دل بافت مسکونی همیشه آثار مثبت دارد. به یاد دارم زمانی، اصلا این چیزها نزدیک خانههایمان نبود و مجبور بودیم راه دوری را طی کنیم تا به یک پارک برسیم. حالا وضع خیلی بهتر شده است. در خیابان ما ٣ فضایسبز کوچک هست. هر زمین خالی و بیمصرفی که در گوشهای از منطقه رها شده با همت و تلاش شهرداری به فضایسبز و پارک تبدیل شده،این برای ما بسیار مناسب و لازم است.»
یک تیم پانزدهنفره
برای «امید صائبی» که ١٦ساله است و به فضایسبز و زمین بازی و... نیاز دارد سخت است که در محلهای زندگی کند که یک فضایسبز امن در آن نباشد، اما او حالا راحت است، چون درست سر کوچه میلان ٣، فضای سبز بزرگ وجود دارد که که از ٤ بعدازظهر تا ساعات پایانی روز را همراه دوستان همسن و سالش در آن میگذراند. امید معتقد است : «فضایسبز برای بازی و درس خواندن روحیه آدم را تازه میکند. ما هر روزمان را در پارک قائم(عج) میگذرانیم. حتی وقتی که میخواهیم درس بخوانیم هم به پارک میآییم. اینجا خیلی خوب است ما از پارک استفاده میکنیم، چون تردد اضافی در آن نیست و در آن کسی کاری بهکارمان ندارد. تا دلمان بخواهد بازی میکنیم و جیغوداد راه میاندازیم. راستش اینجا اسکیتبازی هم میکنیم. یک تیم تشکیل دادهایم که من و مهران میرزاده، آن را میچرخانیم. درواقع مربی بچههای کمسن و سالتر شدهایم. الان ١۵ نفر هستیم که هر روز جمع میشویم و تمرین و بازی میکنیم. این پارک به درد همین کارها میخورد.»
جایی برای بازی پیرمردها!
آنها که حوالی پارک قائم(عج) ساکن هستند و هر روزه در مسیرشان از آن میگذرند میبینند که در تمام ساعات روز و گاهی تا نیمههای شب این پارک، یکی از شلوغترین پارکهایی است که میتوان در این منطقه دید. حاج قدرتالله صالحی همراه دیگر دوستان مسنش، روی نیمکتی نشسته و بیتوجه به شلوغی و سروصدای دوروبرش، تا دلش بخواهد حرف میزند. اینکه در این شلوغی و با کمشنوایی که دارد، چطور حرف دوستانش را میشنود، بماند. مهم این است که چرا پارک را به همهجای دنیا ترجیح داده و از آن استفاده میکند.
خودش به این سوال چنین پاسخ میدهد: «از خانهنشینی خستهایم. اینجا خیلی خوب است، چون به راحتی یکدیگر را پیدا میکنیم. هیچیک از ما ۵ نفر شاید خانه دیگری را بلد نباشد، اما هر روز و سر یک ساعت مشخص اینجا دور یکدیگر جمع میشویم، حرف میزنیم، درددل میکنیم(لبخند میزند) دوز بازی میکنیم؛ تا دلمان باز شود. جایی جز اینجا نداریم. این پارک به خانههای ما نزدیک است و بیشتر پاتوق ما پیرمردها شده است. به اینجا عادت کردهایم. اگر اینجا نباشد، بعید است ما باشیم.»
میتوانیم فرهنگ بسازیم
اکبر همراه مرتضی که داش مُری صدایش میکنند موتوسیکلتهایشان را گوشهای پارک کرده، روی نیمکتی نشستهاند و با هم در فضای مجازی به مدد گوشیهایشان میچرخند یا سرشان به گیم گرم است. اما اینکه چرا در پارک این کار را میکنند از زبان خودشان شنیدنی است. اکبر میگوید:«راستش خیلی وقت ندارم. گاهی برای رفع خستگی و بهجای اینکه سر کوچهها بایستیم، به پارک قائم(عج) پناه میبریم. اگر قرار بود ما توی کوچه و خیابان و سر کوچهها بنشینیم پس چه نیازی بود این پارکها ساخته شوند؟ درست است که هنوز خیلیها، فرهنگ استفاده از فضاهای سبز و پارکها را ندارند، اما هنوز دیر نشده است. خودمان میتوانیم فرهنگسازی کنیم و به آنها یاد بدهیم که پارک برای چه ساخته شده است و فقط برای بازی و تفریح نیست، بلکه میتوان در آن استراحت کرد، قدم زد، دوید و حتی میشود در آن درس خواند. ما میآییم اینجا فقط و فقط برای استراحت و تفریح خودمان.»
احساس امنیت خیلی مهم است
سارا و مهدیه و لیلا که همگی نوجوان ١٦ _١٧ سالهاند و بیشتر اواخر هفته همراه یکی از بزرگترها، سری به بوستان قائم(عج) می زنند. اما جالب اینکه دوست ندارند به پارک نزدیک محل زندگی خود بروند، چرا که به گفته مهدیه:«هربار به پارک رفتیم تا کمی نفسی تازه کنیم احساس ناامنی میکنیم. با وجود مزاحمتهایی که در پارکها برای افراد بوجود میآید، خانوادههایمان اجازه رفتن به پارک را به ما نمیدهند. فقط در صورتی میتوانیم از پارکهای محله استفاده کنیم که پدرومادر یا یکی از بزرگان خانواده یا برادرمان همراهمان باشد، حتی اگر برادرمان کوچکتر از خودمان باشد. یکبار وسط روز در یکی از پارکها دزد میخواست موبایل یکی از بچهها را ببرد. اگر گشت انتظامی سرنمیرسید معلوم نبود که دخترک چه میکشید. اگر همه پارکها امنیت داشته باشند، ما هر روز از راه دور به اینجا نمیآمدیم.»
گشت چند ساعته ما در بوستان قائم(عج)، بزرگترین بوستان حال حاضر منطقه۱۸، در حالی به پایان میرسد که امیدواریم همه بوستانهای شهر و محلهمان چنان باشند که مردم شهر بدون دغدغه از این امکانات استفاده کنند.