همشهری آنلاین-ملیحه آرونی: او با کار خیری که هر روز انجام میدهد باعث عزت دادن به شغل شریف پزشکی شده است. این پزشک هر روز با نیت خدمت به خلق و با رفتار صادقانه و خالصانه در منطقه ما به شغل طبابت میپردازد. دکتر «منصور فرجی» پزشکی است که از طریق شهروندان منطقه از رفتارها و منش خیرخواهانهاش مطلع شدیم و با او به گفتوگو نشستیم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
طبآموزی به قصد خدمت
وقتی از فرجی درباره علت آموختن رشته پزشکی میپرسیم بیهیچ معطلی ما را با خود به سالهای دوران نوجوانیاش میبرد: «به نظرم یکی از انتخابهای مهم زندگی آدم، انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل است. این مسئله بهطور معمول در دوره نوجوانی و جوانی اتفاق میافتد. من هم سن و سال زیادی نداشتم. مانند بسیاری از دانشآموزان همرده خودم سالهای تحصیلی را با موفقیت پشت سر میگذاشتم. از ابتدا به رشته پزشکی علاقهمند بودم. اعتماد به نفسی که از خانوادهام میگرفتم باعث شد جسارت بیشتری بیابم و بتوانم بهطور جدی هدفم را دنبال کنم. پدرم در این میان نقش پررنگی داشت. با اینکه از لحاظ مادی در شرایط چندان قابل قبولی قرار نداشتیم پدر شبانهروز تلاش میکرد تا زمینه را برای حضورم در رشته پزشکی فراهم کند. بالاخره در سال ۶۱ در دانشگاه جندیشاپور اهواز پذیرفته شدم و علمآموزی در رشته پزشکی را آغاز کردم.»
«منصور فرجی» با اتمام دوران تحصیل با ادای سوگند و به قصد خدمت، متعهد به نجات زندگیها شد. از آن روزها مدتها میگذرد و پزشک دوست داشتنی منطقه ما در اوج رضایت با دریافت کمترین هزینه بیماران زیادی را درمان میکند.
خدمت زیاد در قبال هزینه کم
دکتر فرجی بعد از سالها طبابت با دستگیری از بیماران نیازمند روز به روز بر جایگاه معنوی خود میافزاید و در دل و قلب بیماران و اهالی منطقه سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. او جدا از ارتباط بیمار و پزشک توانسته روابط دوستانهای را با اهالی برقرار کند. سالهاست که دقیقهها و ثانیههای عمرش را در خدمترسانی به بیماران میگذراند و بیهیچ چشمداشتی زکات علماش را در این راه میپردازد. شاید برای افرادی که تا به امروز به مطب دکتر فرجی مراجعه نکردهاند چندان قابل باور نباشد. اما هزینه معاینه این پزشک متعهد و نیکوکار حدود یک دهم پزشکان همترازش است. در برخی از مواقع نه تنها از بیماران نیازمند حق معاینه نمیگیرد، بلکه هزینه داروی آنان را نیز پرداخت میکند. به عقیده بسیاری از اهالی منطقه این پزشک متعهد الگوی خوبی برای دیگر پزشکان است. این پزشک هممحلهای ما به سبب این شغل، در طول روز با افراد زیادی از گروههای مختلف مردم منطقه در ارتباط است. این افراد گرچه با هم فرق دارند اما پزشک خوشنام و حاذق محله همه را با یک نام مشترک یعنی بیمار میشناسد. صمیمیت، مهارت، حسن خلق، سخاوت و مداراکننده بودن از جمله صفاتی است که تک تک بیماران این مطب از ویژگیهای برجسته پزشک خیرخواه منطقه میدانند.
رونق اگر نیست صفا هست
حضور در مناطق جنوبی شهر که جمعیت بیشتری از افراد ضعیف و کم بضاعت جامعه را در خود جای داده برای «منصور فرجی» دلگرمکننده و نشاطآور است. برای ما هم خیلی ستودنی بود وقتی از اهالی یافتآباد شنیدیم پزشک محله با وجود آنکه وسیله نقلیه ندارد و با تاکسی و اتوبوس رفت و آمد میکند؛ باز هم حاضر نیست کمترین فشاری را متوجه بیمارانش کند و بابت معاینه روزانهاش هزینه بیشتری بگیرد. هر روز از ساعت ۱۷ تا ۲۱:۳۰ به این بخش از پایتخت میآید تا التیامدهنده درد بسیاری از افراد بیبضاعت منطقه باشد. علاقه و ارتباطی که بین او و مردم منطقه شکل گرفته باعث شده تا انگیزهاش برای حضور و خیرخواهی بیش از گذشته شود. او در اینباره میگوید: «مردم خونگرم این منطقه را دوست دارم، گویا دعای خیرشان است که برکت زندگیام شده، به قولی در کلبهشان رونق اگر نیست صفا هست.» «فرجی» بزرگترین معضل و بیماری منطقه را اعتیاد میداند و آرزو دارد که این بلای خانمانسوز روز به روز کمرنگتر شود و سلامتی و نشاط جایگزین آن در بین اهالی شود.
حضور در آخرین دقایق
پزشک خیّر منطقه ما به خاطرهای اشاره میکند که حدود ۴ سال از آن میگذرد. او میگوید: «یکی از بیمارانم که وضعیت مالی ضعیفی داشت از بد روزگار دچار سرطان معده شده بود. برای اطلاع از روند بیماری بهطور مداوم به من مراجعه میکرد.» او ادامه میدهد: «بعد از مدتها بیخبری مطلع شدم که بیماری بهطور کامل بر او غلبه کرده و در حالت احتضار قرار دارد. بر بالین او رفتم. در حالی که رو به قبله قرار داشت صدای اذان در منزلش میپیچید. با دیدن وضعیتش خیلی متأثر شدم. به سرعت سرمی را به او تزریق کردم، هرچند که میدانستم تلاشم بیفایده است. مشاهده وضعیت احتضار بیماری که همیشه برای مداوا در مطبم رفت و آمد داشت برایم بسیار دشوار بود. با وجود شرایط سختی که از آن رنج میبرد اشهدش را به زبان آورد و از دنیا رفت. بیتابی و بیقراری خانواده او بهخصوص همسرش نشان از وابستگی زیاد آنها به یکدیگر داشت. در این حین فشار خون همسرش از مرز ۲۶ درجه گذشته بود. برای رفع وضعیت اضطراریاش او را به سرعت به بیمارستان منتقل کردیم و با همیاری همکارانم در بخش آی. سی. یو بستری کردیم.»
معاینههای صلواتی
«به دلیل ارتباط با طیف وسیعی از بیماران، میتوانم بگویم هر روز یک خاطره شیرین در ذهنم نقش میبندد و زمانی که بعد از سالها به آنها رجوع میکنم، انرژی میگیرم و با نشاط به فعالیتم ادامه میدهم.» این را پزشک خیّر منطقه میگوید و به بیان یکی از این خاطرات میپردازد: «یادم میآید زمانی که تازه با کمیته امداد همکاریام را شروع کرده بودم. مسئول کمیته، درباره هزینه معاینه پزشکی از من پرسید. گفتم به بیماران کمیته بگویید که در قبال هزینه معاینه، صلوات بفرستند. یک روز که برای طبابت راهی دفتر شده بودم تعدادی از بیماران را دیدم که در جلوی مطب منتظرم نشستهاند. با دیدن من یکی از آنها بلند گفت دکتر صلواتی آمد، صلوات بفرستید. یک باره همگی از جا برخاستند، با صدای بلند شروع به فرستادن صلوات کردند و برای ورود به مطب مشایعتم کردند. هرگاه به یاد این خاطره میافتم از صمیم قلب خوشحال میشوم. گویی از این خاطره روحیه میگیرم. براستی که اهالی منطقه ۱۸ مردم قدرشناس و محبتپذیری هستند. وقتی به آدمها و افرادی که در اطرافت هستند خوبی کنی قدرت را میدانند و قطع به یقین ارتباطی لذتبخش شکل میگیرد.»
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۰۹