از آنجایی که این شعار مهم واقعیت مهمتری را در متن خود دارد از این روی تشریح و تحلیل اجمالی آن بهخصوص بهعنوان رویکردی برای ارتقاء بهرهوری ملی و مقابله با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی داخلی و بینالمللی ضروری است.
بهرهوری یعنی استفاده بهتر از امکانات موجود، یعنی با ورودی و هزینه کمتر، خروجی و درآمد بیشتر حاصل کردن، یعنی اینکه انجام کار درست به روش صحیح. بهرهوری به مفهوم کمتر مصرف کردن و یا خست به خرج دادن نیست بلکه به مفهوم منطقی و خردمندانه مصرف کردن و اجتناب از اسراف و هزینههای زائد و غیرضروری است که در نظام اقتصادی کشور، چه در سطح خانوارها و چه در سطح نظام اداری و فعالیتهای اقتصادی به فراوانی وجود دارد.
در سال 1388 بهدلیل اصلی رکود جهانی و آثار و تبعات آن بر اقتصاد ایران، طبق پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و نیز براساس پیشبینی مؤسسات داخلی، رشد اقتصادی ایران کمتر از سالهای گذشته و حدود 5 درصد خواهد بود، همچنین براساس بودجه مصوب سال 1388، با کاهش بودجه عمرانی و عدمتحقق درآمدها به میزان پیشبینی شده با کسر بودجه مواجه خواهیم بود. بالا بودن نرخ تورم، نرخ بیکاری و افزایش نقدینگی نیز از دیگر اهرمهای فشار اقتصادی در سال1388 میتواند محسوب گردد که همه آنها بهعنوان الزامات و پیشنیازهای اصلاح الگوی مصرف محسوب میشود.
در سال1388 همچنین انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران برگزار میشود. مجموعه فرایندهای 3 ماه قبل از انتخابات، برگزاری انتخابات و حداقل 3 ماه پس از انتخابات، شرایط مساعد و مطلوبی را برای رشد تولید کشور فراهم نمیکنند بهخصوص آنکه وعدههای انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری باعث میشود تا توقعات و انتظارات مردم و رای دهندگان از افزایش کاذبی برخوردار شود.
سال1388 همچنین آخرین سال برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است. طبق پیشبینی ماده 5 قانون برنامه چهارم توسعه، متوسط رشد سالانه اقتصاد ملی 8درصد و متوسط رشد بهرهوری معادل 2.5 درصد بوده که در 4 سال گذشته رشدهای مزبور تحقق نیافته و میزان عملکرد واقعی آنها کمتر از میزان پیشبینی شده بود و در سال 1388 نیز با توجه به موضوعات مطرح در بندهای 3 و 4 این گزارش، انتظار نمیرود که رشد تولید ناخالص داخلی و رشد بهرهوری فراتر از رشد سالهای87-1384 باشد.
سال 1388 همچنین سال بررسی نهایی، تدوین و تصویب برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (93-1389) در جهت تحقق سند چشمانداز 20ساله کشور است. یادآوری مینماید که در ماده اول سند چشمانداز پیشبینی شده است که «ایران در سال1404 کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل.»
همچنین یادآوری و خاطرنشان میگردد که مقام معظم رهبری در تبیین و ابلاغ سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه در 45بند، دستیابی به حداقل رشد سالانه 8 درصد و تأمین یکسوم آن از طریق ارتقاء بهرهوری در طول سالهای برنامه پنجم را مورد تاکید قرار دادهاند.
پیشبینی میشود که با تداوم روند رشد سالهای گذشته از یکطرف و با توجه به اقدامات و فعالیتهای روبه رشد کشورهای منطقه از طرف دیگر، هدف برنامه چشمانداز مبنی بر کسب جایگاه اول علمی، اقتصادی و فناوری در منطقه تحقق نیابد و از اینروی ضروری است که استراتژیها و رویکردهای مناسبتری برای سالهای برنامه پنجم توسعه اتخاذ شود تا حرکت رشد و توسعه کشور جمهوری اسلامی ایران را تسریع، تسجیل و تعمیق نماید. بهخصوص آنکه کشور ایران، خوشبختانه، از مواهب خدادادی، پتانسیلها و قابلیتهای بالقوه فراوانی مانند جمعیت جوان و با استعداد، منابع انرژی فراوان، اقلیم حاصلخیز و چهار فصل و... نیز برخوردار است.
ضرورت اصلاح الگوی مصرف
یکی از مهمترین، مناسبترین و اثربخشترین استراتژیها و رویکردهای اقتصادی و اجتماعی برای شرایط حاضر و روز ایران، انتخاب مدل اصلاح الگوی مصرف است که خوشبختانه بهعنوان شعار سال 1388 انتخاب و اعلام شده است. اگر این سیاستگذاری مهم و گرهگشا، به روشهای درست و علمی برنامهریزی، آموزش، اجرا، نظارت و اندازهگیری و پایشگردد اثرات بسیار مساعدی را برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی کشور فراهم خواهد ساخت. فراموش نکنیم که کلام خدا در قرآن این است که: «بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید» و شاعر ایرانی نیز میگوید: «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن» و برای اسراف نکردن و آهسته خرج کردن نیازمند طراحی الگوی مصرفی نوین در سطح خانوارها، دولت، شهرداریها، کارخانجات، مؤسسات و... هستیم.
پیشتاز در مصرف
آمارهای داخلی و بینالمللی نیز نشان میدهند که مصرف سرانه اقلام زیادی مانند: انرژی، نان، شیرینی، روغن، شکر، آب، سیگار، دارو و... در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان، و بهخصوص با توجه به میزان درآمد سرانه آنها، بالا و زیاد است که البته بخش قابل توجهی از مصارف مزبور ناشی از ضایعات کالاها و خدمات در مراحل تولید، انتقال، توزیع، فروش و مصرف آنها است که قابل اصلاح است. بهعنوان نمونه مصرف سرانه برق، بنزین، گازوئیل در کشور در رتبههای اول در جهان قرار دارد. نمونه دیگر اینکه سطح زیربنای یک واحد مسکونی در مناطق شهری ایران حدود 130متر مربع و در شهر توکیو پایتخت ژاپن حدود 65 متر مربع است. با توجه به اینکه سطح زیربنای بیشتر نیازمند مصالح ساختمانی بیشتر، نور و انرژی بیشتر برای گرمایش و سرمایش، فرش و پرده بیشتر و هزینههای نگهداری بیشتر است، با توجه به درآمد سرانه ژاپنیها ( حدود 5 برابر درآمد سرانه ایرانیها) است، بدیهی است که الگوی مصرفی موجود غیرمنطقی و غیرقابل ادامه است.
بهطور کلی نتایج مطالعات کاربردی گروه کارشناسان ایران در ترکیب هزینههای نظام اداری و اقتصادی کشور نشان میدهد که بین 20 تا 40 درصد صرفهجویی منطقی از طریق اصلاح الگوی مصرف، اصلاح و بهبود فرایندها و بکارگیری سیستمهای مدیریت وجود دارد. بهعنوان نمونه تحقیقات کاربردی انجام شده توسط گروه کارشناسان ایران در سال 1383 در چارچوب نظام دولت سبز نشان داد که با تعویض لامپهای روشنایی ادارات دولتی معادل 1718میلیارد ریال صرفهجویی، با تعویض شیرهای آب معمولی با شیرهای پدالی و هوشمند معادل 10448 هزار متر مکعب، با استفاده از کاغذهای 4A یک رو سفید معادل 6.7 هزار تن کاغذ (94000 اصله درخت) و با رفع نواقص خودروهای دولتی معادل 82.5 میلیون لیتر بنزین صرفهجویی میشود. نمونههای مزبور نشانگر آن است که با اصلاح الگوی مصرف در نظام اداری به روش درست و بکارگیری مدلهای علمی، دستاوردهای مهمی میتواند حاصل شود.
نقش رسانهها
ضمن آنکه نقش صدا و سیما و رسانههای عمومی در فرهنگسازی اصلاح الگوی مصرف و معرفی روشهای کاهش منطقی و خردمندانه هزینهها و مصارف مهم و تاثیرگذار است نقش وزراء، نمایندگان مجلس، استانداران، معاونین وزراء، مدیران کل و مدیران عامل شرکتها بهعنوان الگوهای اثربخش در اصلاح الگوی مصرف سازمان و جامعه بسیار مهم است.
اصلاح الگوی مصرف یک سیاستگذاری جامع و کلان و مهم است که تحقق آن نیازمند طراحی و تدوین الگوها و مدلهای مناسب مدیریتی، سازگار با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران است. بسیاری از مردم، خانوارها، مدیران و کارکنان نیز اعتقاد دارند که مصارف زائد و غیرضروری فراوانی، چه در سطح خانوار خود و چه در سطح سازمان خود دارند اما بهدرستی نمیدانند که برای کاهش منطقی و خردمندانه مصارف غیرضروری، بدون اینکه به کمیت و کیفیت محصولات و خدمات لطمهای بزند، از چه روشها و ابزارهایی استفاده کنند.
اصلاح الگوی مصرف با موضوعات و عوامل مهمی مانند قیمت کالاها و خدمات، یارانههای پرداختی دولت، قوانین و مقررات، ساختارها و فرایندها و رویهها، رسم و رسومات رایج در جامعه مانند چشمهمچشمی و فخرفروشی و تجملگرایی و... مرتبط و عجین است که بدون اصلاح و یا تعدیل آنها بستر مساعد برای اصلاح الگوی مصرف هموار نمیشود. در عین حال اصلاح الگوی مصرف به شاخههای مختلفی مانند الگوی مصرف غذا، آب، دارو، مسکن، حملونقل و... تقسیم میشود که برای هر یک از آنها بایستی مدل مناسب طراحی شود.
بهطور کلی شعار «اصلاح الگوی مصرف» را بایستی بهعنوان «چی بشود» تلقی نمود و برای «چگونه بشود» آن با کمک اساتید دانشگاه و مشاوران مدیریت و بهرهوری مدلهای مناسب و سازگار با شرایط بومی جامعه ایران، طراحی، آموزش، اجرا و اندازهگیری و پایش کرد تا بهتدریج شاهد اصلاح و تعدیل الگوی مصرف نامناسب جامعه خود باشیم. در عین حال ضرورت دارد که مدل کلی اصلاح الگوی مصرف جامعه در تدوین برنامه پنجم توسعه کشور مورد توجه و تاکید جدی قرار گیرد.