همشهری آنلاین- بهاره خسروی : در سیزدهمین نشست تهرانشناسی همشهری، «سعید وزیری»، معلم قدیمی، پژوهشگر و نویسنده کتاب «آموزش و پرورش شهرری»، به این اصول اشاره میکند: «معلم باید برای رضای خدا به کار تعلیم و تربیت بپردازد و طمع به مال و مقام نداشته باشد. در برپاساختن دین و آداب مذهبی بکوشد و خرافات را از بین ببرد. در ساعتهای فراغت به کارهای پست مانند حجامت و دباغی اشتغال نورزد. در لباس، غذا و محل سکونت خود قناعت کند و تا آنجا که میتواند از مداخله در کار بزرگان، حکام و پادشاهان دوری کند. بدنش تمیز و لباسش پاکیزه و ناخنهایش کوتاه باشد، به علوم مفید عنایت داشته باشد و تا زمانی که شایستگی ندارد به این کار نپردازد.»
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
وزیری ادامه میدهد: «هرگز شخصاً برای تعلیم به خانه شاگرد نرود، هر چند شاگرد دارای مقام بزرگی باشد. شاگردان را دوست بدارد و تا میتواند نگذارد آزار بدنی به آنها برسد. تقصیر و گناه شاگردان را ببخشد و در صورت استحقاق مجازات فقط از پند و نصیحت استفاده کند. چون شاگردان به محضر او میروند با چهرهای گشاده با آنها برخورد کند و جواب سلام آنها را بدهد. اگر چیزی از او پرسیدند و او نمیدانست آشکارا بگوید که نمیدانم یا بگوید الله اعلم(خدا داناتر) است. سطح فهم همه شاگردان را بشناسد و نسبت به قدر و فهم آنها رفتار کند. در صورت نگرانی، خستگی، بیماری، گرسنگی یا خشم به سراغ تدریس نرود. معلم باید خلیفه یا دستیاری باهوش و مودب انتخاب کند.»
به گفته وزیری، هر چند درباره مکتب و مکتبخانهها و روشهای تنبیهی در تهران قدیم روایتها و حکایتهای زیادی نقل شده است و در بیشتر مواقع هم بسیاری از قوانین تعریفشده اجرا نمیشده، اما ناگفته نماند که در هر صورت، مکتبدار، هر که بود و میزان سوادش هر قدر بود، تمامی تحصیلکردههای ما تا سال ۱۱۸۹ شمسی نخستین مراحل تحصیل خود را زیر دست همین اشخاص و در محضر آنها فراگرفته بودند و عده کثیری از بزرگان علم و دانش ایران از همین جا و در محضر همین اشخاص صاحب جاه و مقام شدند.