همشهری آنلاین - یکتا فراهانی: علاقه مندی یا بی علاقه بودن کودکان به مطالعه و درس خواندن به عوامل زیادی بستگی دارد که یکی از مهمترین آنها داشتن الگوی مناسب درخانواده است. از بسیاری از دانش آموزان در خانوادههایی که الگوی مناسبی برای این کار وجود ندارد انتظار میرود از درس خواندن و مطالعه کردن لذت ببرند؛ حال آنکه آنها هیچ گونه الگویی برای یادگیری مشاهدهای در این خصوص برای آنها وجود نداشته است.
ضرورت نزدیک شدن به دنیای کودکان
سارا محمدی، روانشناس و روان درمانگر تحلیلی کودک درباره عوامل بی علاقه بودن بعضی کودکان به یادگیری میگوید: مهمترین عامل برای علاقه مند کردن کودکان به درس خواندن آن است که بتوانیم به دنیای درون روانی فرزند خود نزدیک شویم و توجه داشته باشیم کودکان هم مانند ما موجوداتی اجتماعی هستند، در ارتباط رشد میکنند و همچنین سرشار از هیجانات، امیال، نیازها و فانتزیها و افکار مختص به خودشان هستند. ضمن آنکه دلایل زیر بنایی مشکلات به ظاهر مشترک میتواند از فردی به فرد دیگر نیز متفاوت باشد.
توجه به دلایل بروز رفتارهای کودکان
به گفته این روانشناس، نکته مهم و حائز اهمیت آن است که هر مسئله یا رفتاری که از جانب فرزندمان باعث دغدغههای ذهن ما میشود صرفاً باید برای ما حکم تابلوی راهنمایی در خیابان را داشته باشد که به کمک آن قرار است بیشتر ذهن فرزندمان را بشناسیم. یعنی رو به رو شدن با مسائل مختلف از جانب کودک صرفاً مقصد نهایی نیست بلکه میتواند راهی برای نزدیک شدن بیشتر ما به دنیای او باشد. بنابراین بی میلی در یادگیری یا عملکرد تحصیلی پایین درکودکان نیز میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد.
بیش از حد به نمره فرزندتان توجه نکنید
محمدی میگوید: ما به عنوان والد در مواقعی ممکن است تمام توجه و تمرکزمان را بر روی نمره یا عملکرد تحصیلی فرزندمان بگذاریم و بدون توجه به عوامل ایجاد کننده بی علاقه بودن او به درس و مدرسه و احساسات و نیازهایی که فرزندمان دارد بخواهیم در سریعترین زمان ممکن؛ او را به درس علاقه مند کنیم. چون احتمالاً این مسئله هیجانات ناخوشایند زیادی را هم در ما برانگیخته کرده است پس بدون توجه به دنیای درونی فرزندمان ممکن است به او فشار مضاعفی وارد و او را بی علاقهتر کنیم.
چطور متوجه دلایل بی علاقگی فرزندم به درس خواندن شوم؟
محمدی میگوید: پس از برداشتن تمرکز خود بر نمره فرزندمان؛ سعی کنیم از بی میلی در یادگیری یا نمره و عملکرد تحصیلی فراتر رویم و مانند یک کارآگاه مهربان و با توجه همدلانه به احساسات و نیازهای کودک، کنجکاوانه علتهای زیربنایی این موضوع را در فرزند خود کشف کنیم؛ علتهایی که بی شک از فردی به فرد دیگر نیز متفاوت خواهد بود.
فرزند شما مسئول محقق کردن آرزوهای شما نیست
به گفته این روانشناس، موضوع مهم دیگر تمرکز والدین بر دنیای درون روانی خودشان است. در واقع گاهی ما آگاهانه یا ناآگاهانه خواستار آن هستیم که آرزوهای تحقق نیافته خود را به وسیله فرزندانمان محقق کنیم.
بعضی پدر و مادرها عملکرد تحصیلی پایین فرزندشان را به معنای با ناکارآمد بودن و عدم ارزشمندی خود میدانند و چون تجربه چنین احساساتی برایشان دشوار است، سعی میکنند هرچه سریعتر و با فشار بیشتر فرزندشان را واردار کنند در کوتاهترین زمان، به بهترین عملکرد دست یابد.
لزوم درک کودک و حمایت از او
در مرحله بعد ما باید پس از شناخت علت زیربنایی مشکلات کودک، در کنار او باشیم و او را حمایت کنیم تا بتواند در کنار ما عملکرد بهتری داشته باشد. درک مشکلات کودک نیز موضوع مهم دیگری است که میتواند در نتیجه بهتر عملکرد کودک بسیار موثر باشد. برای این کار تصور کنیم اگر کسی این گونه با ما رفتار میکرد چه احساساتی را تجربه میکردیم؟
فرزندتان را سرزنش و تحقیر نکنید
وقتی بر مشکلات رفتاری خودمان و کودک متمرکز میشویم ممکن است حتی متوجه علت بی میلی یا عملکرد پایین تحصیلی کودک هم بشویم.
توجه داشته باشیم وقتی به خاطر نمره پایین کودک او را سرزنش و تحقیر کنیم و در مقام مقایسه او با دیگران برآییم آیا او را نسبت به درس خواندن و مدرسه رفتن بی میل ترخواهیم کرد.
سلامت فرزندتان را نادیده نگیرید
به گفته این روانشناس، گاهی کودک حتی به قیمت تجربه کردن اضطرابهای شدید برای کسب توجه و عشق والدین خود و ترس از دست ندادن آنها سعی میکند همیشه بهترین نمره را کسب کند؛ چیزی که میتواند سلامت جسم و روان او را تحت الشعاع قرار دهد.
وقتی کودک را این گونه وادار به گرفتن نمره بالامی کنیم او تا بزرگسالی احساساتی نظیر خشم، ترس و شرم را زیر نقاب توانمندی پنهان خواهد کرد و این احساسات از درون او را فرسودهتر خواهد کرد. در واقع او یاد گرفته است برای داشتن هرکسی که دوستش دارد باید تلاش کند تا رضایتش را جلب کند؛ حتی به قیمت دور شدن از نیازها و احساسات خود.
حفظ امنیت؛ پیش نیاز میل به یادگیری در کودک
این روان درمانگر تحلیلی کودک میگوید: زمانی که ما سعی میکنیم کلیت و فردیت فرزندمان را ببینیم و او را فقط با دستاوردهای تحصیلیاش معنا نکنیم در جهت تعدیل و تنظیم احساسات و مسائل او گام برمیداریم. بنابراین او امنیت و اعتماد را تجربه خواهد کرد و به این ترتیب میل به یادگیری در او نیز بیشتر خواهد شد.
در واقع داشتن علاقه و احساس امنیت موضوع مهمی در یادگیری است. همان طور که بسیاری از ما خاطرهای از معلمهایمان داریم که دوستشان داشتیم و در درس آنها بسیار موفق بودهایم. شاید علت این پیشرفت تحصیلی در ابتدا به دلیل ایجاد رابطهای امن با آنها بوده باشد.