همشهری- مهدیه تقوی راد: ورود این خودرو به تهران باعث شد تا مردم به آن لقب کالسکه آتشین را بدهند. در سفر شاه قاجار به فرانسه بود که مظفرالدین شاه یک دل نه صد دل عاشق خودرو شد و تصمیم گرفت تا دو دستگاه از این خودروها را از شرکت رنو خریداری کند و به تهران بیاورد. کمپانی فرانسوی رنو یکی از اتومبیل ها را به عنوان پیشکش تقدیم مظفرالدین شاه کرد و برای اتومبیل دوم ۱۶ هزار فرانک از مظفرالدین شاه دریافت کرد. قرار بود این خودرو ها از مسیر دریای خزر و روسیه، به وسیله کشتی و راه آهن به کشورمان منتقل شوند اما یکی از این خودروها به دلیل مشکلاتی که در زمان حمل و نقل پیش آمد، هیچ گاه به ایران نرسید.
آش با جاش
زمانی که مظفرالدین شاه این خودروها را خرید تصمیم گرفت تا دو راننده نیز با خود به تهران بیاورد تا تمام امور مربوط به ماشین ها را انجام داده و ملازم شاه قاجار در مسافرت های درون شهری باشند. اگر چه یکی از خودروها هیچ کاه به کشورمان نیامد اما به تصمیم شاه قاجار هر دو راننده به ایران آمدند و قرار شد تا در کنار شاه قاجار و در خودرویی که ظرفیت ۴ نفر را داشت، بنشینند. دیدن ارابه آهنی آتشین در خیابان هایی که محل عبور و مرور چهارپایان بود برای مردم آن زمان به شدت عجیب بود به گونه ای که از این ارابه آهنین به عنوان کالسکه آتشین یاد می کردند. کالسکه آهنی که چندان هم برای قاجاریان خوش یمن نبود و در یکی از روزهایی که محمد علی شاه، فرزند مظفرالدین شاه- سوار بر خودرو به دوشان تپه می رفت، مورد سوء قصد قرار گرفت. پرتاب نارنجک به سمت خودروی شاه باعث شد تا اولین خودروی تهران دیگر قابل استفاده نباشد و محمد علی شاه هم با کالسکه به کاخ بازگشت. این سوء قصد اما باعث نشد تا شاه قاجار کالسکه را جایگزین خودرو کنند. احمد شاه دومین خودرو را وارد کشور کرد و سومین شاهی بود که برای نخستین بار سوار اتومبیل شد.
یکی داستانی است پر آب چشم
اما داستان ورود اتومبیل به شاهان قاجاری ختم نمی شود. حالا دیگر تجار و سیاستمداران کشورمان هم علاقه وافری به این کالسکه آتشین پیدا کرده بودند و سوار شدن بر خودرو به یک رفتار اشرافی تبدیل شده بود و همین مساله باعث شد تا تعداد زیادی خودرو وارد کشورمان شود. اما به انحصار درآمدن ماشین سواری برای اعیان و اشراف باعث شد تا مردم روی خوشی به این چار چرخ نشان ندهند. از طرف دیگر راه ها و جاده هایی که تا پیش از این در اختیار کالسکه ها و چهارپایان بود حالا کم کم به تصرف خودرو ها در می آمد و تصادفاتی که در معابر می شد نیز مزید بر علت شده بود.
در ازای ماشین سواری مالیات بدهید
اولین مالیات بر وسایل نقلیه موتوری ۴ سال بعد از فرمان مشروطه وضع شد. بر این اساس قرار شد تاتمام افرادی که خودرو دارند هر ماه ۵ تومان مالیات بدهند و پرداخت این مالیات هم تنها از عهده اعیان و اشراف بر می آمد. هر مالک خودرویی هم تصمیم می گرفت با خودروی خود از تهران خارج شود باید یک تومان عوارض خروج پرداخت می کرد و همینن باعث شده بود تا ورود خودرو به تهران رد انحصار اشراف باشد. مالیات بر اتومبیل البته استثنائاتی هم داشت. کارکنان دربار، افسران و نظامیان بلدیه و ارتشی ها از پرداخت مالیات وسیله نقلیه معاف بودند.
توپخانه ای که آسفالت شد
هر چه تعداد خودروهای تهران بیشتر می شد نیاز به بازسازیمعابر هم بیش ازگذشتهه احساس می شد، اولین خیابانی که در ایران برای بهتر شدن وضعیت رانندگی آسفالت شد، میدان توپخانه بود. این اقدام البته به میمنت ورود ملک فیصل، پادشاه عراق در زمان رضا شاه انجام شد و از سر در الماسیه (ساختمان دارایی فعلی) و انتهای خیابان باب همایون تا میدان توپخانه آسفالت شد. کار آسفالت توپخانه طی مدت ۳ روز انجام و قرار شد چند خیابان دیگر هم آسفالت شود اما به علت لیزخوردن اسبهای درشکهها و گاریهای پاسبانهای سواره اداره نظام نظمیه، تصمیم گرفته شد خیابانها به جای آسفالت سنگفرش شوند. از همین رو این طرح در خیابان از جمله محدوده میدان توپخانه تا میدان حر(باغشاه)، خیابان ولیعصر (پهلوی سایق)، حدفاصل خیابان امام خمینی تا خیابان انقلاب و خیابان جمهوری (شاه سایق) سنگفرش شدند.
گواهینامه بگیرید، رانندگی کنید
اما داستان خودرو در تهران به همین جا ختم نشد، آسفالت شدن خیابان ها و بیشتر شدن تعداد خودروها یعنی ترافیک و هرج و مرج بیشتر در معابر. حالا دیگر اینقدر خودرو وارد کشور شده بود که مردم عادی هم بتوانند همانند اشارف و اعیان اتومبیل بخرند. برای باز کردن گره ترافیکی پایتخت ژاندارمری تصمیم گرفت تا یک آژان را در معابر و خیابان ها مستقر کند تا بر عبور و مرور خودروها نظارت داشته باشد و مدتی بعد در اطلاعیه ای از تمام رانندگان خواسته شد تا برای شرکت در آزمون رانندگی به ژاندارمری مراجعه کنند و اگر در آزمون موفق شدند می توانستند با دریافت گواهینامه به اصطلاح پشت رل بنشینند. نخستین گواهینامه رانندگی هم که در تهران صادر شد، در تاریخ ۹ مرداد ماه سال ۱۳۰۸ شمسی به نام آقای «سیفالله خان» بود. در بالای این گواهینامه با خط درشت «کورس شوفری ایران» و کمی پایینتر عنوانی به نام «تصدیقنامه» نگاشته شده است. در متن این گواهینامه قید شده: «بموجب این ورقه تصدیق مینماید که آقای سیف اله خان از تاریخ ۹ خرداد ماه ۱۳۰۷ تا تاریخ ۹ مرداد ۱۳۰۸ مرتبا با ادامه تحصیلات خود در موسسه اتومبیلرانی، دوره تحصیلات علمی و عملی اتومبیلرانی به اتمام رسانیده و از عهده امتحانات ۳ مرحلهای برآمده است.»