تا پيش از اين تاريخ بههيچوجه در تهران تاكسي نبود بلكه ماشينهاي كرايه بود. اگر كسي ميخواست به شميران، كن يا عبدالعظيم برود بايد از ماشينهاي كرايه استفاده ميكرد. ماشينهاي سواري افراد را جابهجا ميكرد. تاكسي در سال1325 به كوشش خانم فخرالدوله دختر مظفرالدين شاه، همسر حاج محسن خان امينالدوله، پدر دكتر اميني ايجاد شد.
اين خانم شركتي با عنوان «ب.ب. تاكسي» تاسيس كرد. پارك امينالدوله نيز براي اين خانم بوده است كه از ملاكان و ثروتمندان تهراني بوده. خود مظفرالدين شاه نيز نخستين خودروها را وارد تهران كرد. در 1900ميلادي يعني 1279هجري شمسي مظفرالدين شاه به اكسپيزيسيون بزرگ جهان در اروپا ميرود.
اين نمايشگاه بينالمللي از 1852 در اروپا برگزار ميشده است. امير كبير هم در زمان خودش در اين نمايشگاه شركت كرده است.نامهاي نيزاز او در اسناد تاريخي وجود دارد كه گفته است نمايندگان ايران در اين نمايشگاه بينالمللي شركت كنند. در 1900 به مناسبت آغاز قرن بيستم مراسم ويژهاي در اين نمايشگاه بوده است كه مظفر الدين شاه به اين نمايشگاه ميرود و قرارداد معروف دارسي را هم در همانجا امضا ميكند و خودروهاي مذكور را نيز ميخرد.
مظفرالدين شاه از كمپاني رنو فرانسه 2 خودرو به قيمت 16هزار فرانك خريداري كرد.اين خودروها كالسكهاي بودند. در خاطرات كوريلُن و گزاويه پائولي رئيس پليس مخفي فرانسه كه محافظ شاه در فرانسه نيز بوده و كتابي با عنوان «اعليحضرتها» نوشته، خريد اين خودروها و ورودشان به ايران شرح داده شده است. اين خودروها از فرانسه با كشتي از طريق بندر انزلي به ايران فرستاده شد. يكي از اين خودروها در جاده گيلان- تهران خراب شد و نتوانستند تعميرش كنند.
خودروي ديگر اما به تهران ميرسد. اما براي اينكه مكان مناسب حركت نداشته كم استفاده ميماند. در تهراني كه همه كوچه بوده است و تنها يك ميدان توپخانه و يك ميدان مشق وجود داشته جايي براي حركت اين خودرو موجود نبوده است. اين ماشين تا زمان محمد علي شاه در گاراژ ميماند به جز مواقعي كه شاه چند سفر خود را به واسطه اين خودرو انجام ميداده است. كلود انه، روزنامه نگار فرانسوي كه در 1284 به ايران سفر كرده، كتابي با عنوان «گلهاي سرخ اصفهان» نوشته و در آن از زيبايي ايران بسيار تعريف كرده است.
اين فرد با گروهي ازجمله سفير دولت پادشاهي روماني با 3خودرو به ايران ميآيند. 2 خوردو از طريق بندر انزلي و يك خودرو از طريق تبريز ميآيند و البته مشكلات مفصلي هم پيدا ميكنند.انه در كتابش مينويسد: من وقتي به قزوين رسيدم شاهنشاه از سفر اروپا برميگشتند و حركت خودروي ايشان بهخاطر ترس شاه مانند حركت برانكارد بسيار كند بود؛ بهطوريكه فراشان و خدمه در كنار اين خودرو راه ميرفتند.
- روزنامه نگار و مورخ
نظر شما