به گزارش همشهری آنلاین، وقتی در میان صفحات روزنامهها و خبرگزاریها مختلف خبرهای ناامیدکنندهی افزایش آمار طلاق، دشوارتر شدن شرایط ازدواج، گسترش رفتارهای خارج از عرف را میخوانی و میبینی دعواها و درگیریهای ساده منجر به جدایی زوجهای جوان میشود، ناخودآگاه از خودت میپرسی راز ماندگاری رابطهی زناشویی چند نسل قبل چه بوده است؟ زوجهایی که سالهاست وفادارانه و عاشقانه از پست و بلند مشکلات عبور کردهاند، چگونه به موفقیت و خوشبختی رسیدهاند؟ فروغ شجاعی، کارشناس ارشد روانشناسی، پژوهشگر و متخصص حوزهی خانواده که سالهاست در زمینهی زوجدرمانی به آموزش و مشاوره زوجها و نیز برگزاری دهها کارگاه و دورههای آموزشی در این حوزه مشغول فعالیت است، در مطلبی که خواهید خواند، تجربه و دانش تخصصی خود را به زبانی ساده و رویکردی کاربردی در قالب هفت کلید مهم و مؤثر در ساختن، حفظ و بهینهسازی یک رابطهی موفق زناشویی، ارائه کرده است.
کلید ۱: نقشه عشق خود را گسترش دهید
زوجهای خوشبخت زوجهایی هستند که از جزئیات سلایق، نحوه نگرش به زندگی، بایدها و نبایدها، خاطرات تلخ و شیرین، ترسها، ویژگیهای شخصیتی، خط قرمزهای همسر، دیدگاه مذهبی و فرهنگی، آرزوها و اهداف، خواستهها و دنیای عاطفی همسر خود آگاهی دقیق دارند. به مجموع این اطلاعات «نقشهی عشق» گفته میشود.
بنابراین همسران موفق همسرانی هستند که قسمت شناختی مغز خود را با گرفتن اطلاعات از همسرشان گسترش داده و در زندگی روزمره بهطور فعال از این اطلاعات استفاده میکنند. به یاد داشته باشید این کار برای به دست آوردن ایجاد فضایی آرام، بدون استرس و بدون دیدگاههای کارآگاهی الزامی است.
بیان بعضی از آرزوها، رؤیاها یا ذکر خاطرات تلخ و شیرین نباید باعث تمسخر یا سرزنش همسرتان شود. همیشه به یاد داشته باشید قدرت زوجها، در شناخت واقعی از همسرشان است که باعث ایمنی زندگی خواهد شد. زوجهایی که دارای شناخت عمیقی از یکدیگر هستند زندگیشان در برابر تغییراتی مانند تولد نخستین کودک، تغییر شغل، بازنشستگی و غیره محفوظ خواهد ماند.
نتایج پژوهشی که روی زوجهایی که نخستین فرزند آنها به دنیا آمده بود و در انستیتو گاتمن ایالات متحده متعلق به دکتر «جان گاتمن» روانشناس معروف انجام شده، نشان داده است ۶۷ درصد زوجها در معرض کاهش ناگهانی رضایت از زندگی مشترک قرار گرفتند و ۳۳ درصد این کاهش را تجربه نکردند. در واقع این ۳۳ درصد همان زوجهایی هستند که نقشه عشق دقیقی از همسرشان دارند.
راهکار: هر چند سال یک بار باید اطلاعات شما از همسرتان بهروز شود. چراکه انسانها در گذر زمان آرزوها و اهداف و بعضی از نگرشهایشان تغییر خواهد کرد.
کلید ۲: عشق، علاقه و تحسین را در خود پرورش دهید
علاقه و ستایش از همسر، دو عنصر حیاتی است که در رضایت از زندگی مشترک تأثیر بهسزایی دارد. زوجهای خوشبخت ممکن است از نقاط ضعف همسر خود احساس نارضایتی کنند اما هنوز شریک زندگی خود را شایسته احترام و ستایش میدانند.
برای آزمودن این اصل در بهترین روش چگونگی دید شما و همسرتان نسبت به خاطرات گذشته در زندگی مشترکتان است. زوجهایی که نسبت به تاریخچه زندگی مشترک خود دید مثبت دارند بهاحتمال ۹۴ درصد آینده خوبی در زندگی مشترکشان هم خواهند داشت.
در زندگی مشترک همه زوجها، احترام به همسر چه از نظر کلامی چه از نظر رفتاری بسیار مهم است، چرا که بیاحترامی طرفین به یکدیگر باعث کدورت و حتی نفرت میشود و با ادامه یافتن این وضعیت و گذر سالیانی چند، نفرت از یکدیگر مانند سرطان بین زوجها رشد کند و رفتهرفته همه زندگی آنها را در بر بگیرد. اگر رابطه به سمت سرطانی شدن پیش برود، زوجین تحمل کوچکترین اختلافنظری را هم نخواهند داشت.
راهکار: اگر عشق، علاقه و تحسین در شما آسیب دیده است، دانستن ارزشمندی این اصل در زندگی زناشویی میتواند به شما کمک کند تا برای احیای آن تلاش کنید و مانع از چیرگی عنصر بیاحترامی بر رابطهتان شوید. یکی از راههای تمرین برای احیای این اصل این است که در زمانی مناسب با همسرتان درباره خاطرات شیرین گذشته که شاید سالهاست در لابهلای روزمرگیها مدفون شده است، فکر کنید و آنها را به زبان بیاورید و بیان کنید.
تمرین ساده دیگر اینکه همسرتان را حتی برای کوچکترین و سادهترین ویژگی هم مورد تحسین قرار دهید.
مثال: «من مهربانی تو را تحسین میکنم.»، «من وفاداریات را تحسین میکنم»، «من خیرخواهی تو را تحسین میکنم.»
کلید ۳: بهجای فرار از هم به یکدیگر روی بیاورید
برخی زوجها تصور میکنند روابط عمیق عاشقانه با صرف شام در یک رستوران مجلل یا گرفتن یک هدیه چند میلیونی صورت میگیرد. درصورتیکه احساسات عمیق زوجین و رضایتمندی آنها گاهی حتی بعد از خرید در سوپرمارکت هم میتواند رخ دهد.
مثلاً زوجی را تصور کنید که در حال خرید مایحتاج روزمره خود هستند. ناگهان زن یادش میافتد شوینده کف آشپزخانه تمام شده است، مرد به جای آنکه با بیتفاوتی شانههایش را بالا بیندازد، میگوید: «باشه. پس بریم محض احتیاط چندتا برداریم!»
یا مثلاً یک روز صبح همسرتان میگوید: «دیشب خواب بدی دیدم...» شما به جای آنکه بگویید: «وقت ندارم...» میگویید: «عزیزم خیلی عجله دارم حالا تعریفش کن ولی شب بیشتر دربارهاش حرف میزنیم.»
یا اینکه همسرتان شب سر راه خرید کرده است. میبینید مربا گرفته است ولی با اینکه مربای هویج، مربای موردعلاقه اوست، طبق سلیقهی شما مربای توتفرنگی خریده است و بعد رو به شما میگوید: «چون تو مربای توتفرنگی دوست داری، اینو خریدم.»
در تمام موارد ذکرشده زوجها به جای فرار از هم به سوی یکدیگر روی میآورند. همین اتفاقات شاید ساده و حتی کماهمیت سنگبنای زندگی شما را محکم خواهد کرد. روی آوردن به هم اساس روابط عاطفی، عاشقانه، پرهیجان و روابط زناشویی رضایتبخش است.
درواقع همین روزمرگیهای ساده اما مهم و تأثیرگذار و حتی هوشمندانه سرمایه بانک عاطفی زوجهاست. این اندوختههای عاطفی هنگام دشواریها و رویارویی با استرسهای موجود در زندگی مانند تکیهگاه عمل میکند و زوجها در روزهای سخت زندگی راحتتر میتوانند از رابطه و زندگی مشترکشان محافظت کنند.
مطالعات نشان داده زوجین از روی بیتوجهی نیازهای عاطفی یکدیگر را نادیده میگیرند نه از روی بدخواهی.
راهکار: اولین گام در روی آوردن زوجها به یکدیگر آگاهی از سرنوشتساز بودن این لحظههای پیشپاافتاده است. لحظههایی که برای جاری بودن احساس عاشقانه سرنوشتساز است.
برای تمرین در این اصل با همسرتان وقت بگذرانید، باهم به خرید بروید، در مورد مسائل موردعلاقهتان گفتوگو کنید.
اصل ۴: بگذارید همسرتان روی شما نفوذ داشته باشد
محققان در مطالعات درازمدت روی ۱۳۰ زوج که هشت سال از ازدواج آنها میگذشته دریافتند مردانی که اجازه میدادند همسرانشان بر آنها نفوذ داشته باشند نسبت به مردانی که در برابر نفوذ همسرانشان مقاومت میکردند زندگی زناشویی رضایتآمیزتری داشتند و همچنین وقوع طلاق در آنان کمتر مشاهده شد. از نظر آماری وقتی مردی قدرت را با همسرش تقسیم نمیکند زندگی مشترک او بهاحتمال ۸۱ درصد دچار خودویرانگری و آسیب خواهد شد. نکته اصلی در این اصل، سرزنش کردن، شرمنده یا گناهکار ساختن مردان نیست. بدون تردید زنان نیز باید با شوهران خود با احترام رفتار کنند؛ اما نتایج پژوهشها نشان میدهد اکثریت زیادی از زنان حتی در ازدواجهای بیثبات اینگونه عمل میکنند یعنی به همسرانشان اجازه میدهند که در ابراز نظریات خود در تصمیمگیری آنان شریک باشند و بر تصمیم آنها تأثیر بگذارند و اینگونه احساس اهمیت کنند اما اغلب اوقات، مردان این لطف را جبران نمیکنند.
زنان از کودکی در ارتباطات و حتی بازیهای خود بیشتر در پی بازیهای ارتباطی، معاشرتی (خالهبازی) و اجتماعی هستند ولی پسران در کودکی به دنبال بازیهایی هستند که به تمرین مشاغل، حل سریع مشکلات، تعمیر وسایل، ساختن خانه و غیره میپردازد. زنان بیشتر از مردان درباره عواطف درونی خود صحبت میکنند و از نظر عاطفی در ارتباطاتشان هوشمندانهتر عمل کنند و از نظر تکاملی بیشتر به دنبال ارتباطات آشتیجویانه هستند.
مردی که قدرت را تقسیم نمیکند، به خاطر حالت تدافعی موجود در خانواده بیشتر در لاک تنهایی خود فرو میرود و برای چیزهای اندکی که برایش مانده از خود محافظت میکند. او برای دیگران ارزشی قائل نیست و همیشه نگران نفوذ همسر است و استرس از دست دادن قدرت دارد. چنین مردانی از آنجایی که قدرت نفوذ همسرشان را نمیپذیرند در اصل قدرت چندانی هم در جو خانواده به دست نمیآورند. تا زنده هستند کسی برای آنها اهمیتی قائل نیست و وقتی میمیرند کسی برایشان سوگواری نمیکند. ذکر این نکته جای تأمل دارد که در تمام دیدگاههای مذهبی در ادیان مختلف هم به احترام به شأن و منزلت زنان و مشورت با آنها تأکید و توصیه شده است.
راهکار: رعایت این اصل در زندگی مشترک بهمنظور آن نیست که مردان اجازه حکمفرمایی کامل در زندگی را به زنان دهند بلکه به آن منظور است که بهعنوان شوهر در تصمیمگیریها به همسر خود احترام بگذرند و نظر او را هم جویا شوند و چنانچه با یکدیگر توافق ندارند در پی یافتن نقاط مشترک برآیند نه اینکه شوهر مصرانه راه خود را ادامه دهد و نظر خود را اعمال کنند.
نکته: مردانی که ضرورت پذیرش نفوذ همسرانشان را نمیپذیرند باید هزینهی زیادی را در زندگی بپردازند و زندگی مشترکشان بیشتر در حضور چهار مهاجم ایرادگیری، بیاحترامی، حالت تدافعی، دیوار سنگی و در خود فرو رفتن، قرار میگیرد.
کلید ۵: مشکلات حلشدنی و ساده را حل کنید
در این اصل آنچه باید ابتدا بشناسید انواع تعارضات زناشویی است. تعارضات و مشکلات زناشویی دو نوع است؛ مشکلات دائمی که ۶۹ درصد از مشکلات زناشویی را شامل میشود و مشکلات قابلحل که ۲۹ درصد از مشکلات را به خود اختصاص میدهد.
مشکلات دائمی: به مشکلاتی گفته میشود که همیشه بخشی از زندگی مشترک شما و ارتباط زوج را تحتتأثیر خود قرار میدهد مانند رفتن یا نرفتن به خانه خانوادههای همسر، دیدگاه مذهبی، روابط زناشویی، شیوهی فرزندپروری، بینظمی یا شلختگی طرفین و غیره.
زوجهای خوشبخت همیشه راهی برای کنار آمدن با آن پیدا میکنند یعنی مشکل را شناسایی کرده و درباره آن با یکدیگر گفتوگو میکنند.
نکته: زمانی که با مشکلات دائمی روبهرو هستید نباید مشکل را در یک بنبست قرار دهید.
نشانههای در بنبست قرار گرفتن مشکل:
این مشکل سبب میشود زوجین یکدیگر را طرد کنند.
درباره مشکل صحبت میکنید اما پیشرفتی حاصل نمیشود.
به موضع خود میچسبید و حاضر به عقبنشینی نیستید.
بحث درباره مشکل به شما احساس ناکامی و آسیب میدهد.
در مکالمات شما جایی برای شوخطبعی و خوشخلقی باقی نمیماند.
زمان طولانی روی موضعتان پافشاری میکنید و درنهایت کار به بدگویی نسبت به همسر ختم میشود.
بدگویی موضع شما را مستحکمتر میکند و شما و همسرتان در دو قطب مخالف قرار میگیرید و مصالحه بین شما کاهش مییابد.
از نظر عاطفی از هم دور میشوید.
راهکار: به یاد داشته باشید برای کامیابی در زندگی مشترک ملزم به حل مشکلات عمده زناشویی نیستیم. گاهی پذیرش مشکل بهترین گزینه برای رویارویی با مشکل است؛ مانند پذیرش طاسی سر، کوتاهی قد همسر و...
مشکلات حلشدنی: این مشکلات زمانی حل میشود که دیدگاههای همسر را معتبر بدانید و شنوندهی خوبی باشید.
تفاوت میان مشکلات دائمی و مشکلات قابلحل در آن است که مشکل قابلحل در مورد یک موضوع خاص است ولی مشکل دائمی لایههای پنهانی دارد یعنی شاید در پس آن احساس امنیت فرد، خودخواهی، اعتمادبهنفس پایین، انواع ترسها و... قرار دارد. چنانچه مشکلات قابلحل حل نشود بهمرورزمان به مشکل دائمی تبدیل خواهد شد.
یک راهکار کلی برای حل مشکلات
کلید حل همه تعارضات ابراز کردن مشکل و پذیرش شخصیت کلی همسرتان است. همسرتان باید احساس کند از طرف شما درک میشود. افراد زمانی تغییر میکنند که موردعلاقه و پذیرش طرف مقابل قرار گیرند. هنگام بروز انواع مشکلات هیچکدام از طرفین برحق نیستند. هرچند در مشاجرات و بروز مشکلات سخت است ولی تمرین کنید که به دیدگاه یکدیگر حتی اگر با آن مخالفید احترام بگذارید.
حال که با انواع مشکلات و سازوکار آن در زندگی مشترک آشنا شدید به تشریح اصل طلایی پنجم در خانواده خوشبخت میپردازیم.
توصیههایی برای حل مشکلات قابلحل
برای حل مشکلات قابلحل اصول زیر را رعایت کنید:
با ملایمت گفتوگو را آغاز کنید: با رعایت نکات زیرمیتوانید یک گفتوگو را با ملایمت شروع کنید:
گلایه کنید، سرزنش نکنید.
به جای «تو» با «من» جملات خود را آغاز کنید.
وقایع را بیان کنید و ارزیابی و داوری نکنید.
شفاف باشید.
مؤدب باشید.
قدرشناس باشید.
مسائل را روی هم انباشته نکنید.
از اقدامات جبرانی استفاده کنید: اقدامات جبرانی، به اقداماتی گفته میشود که در بحث وقفه ایجاد میکند و بحث را از سراشیبی سقوط نجات میدهد. در زوجهای خوشبخت اقدامات جبرانی بهخوبی درک میشود. مثل جملهای طنزگونه، استفاده از کلمات یا تکیهکلامهای بچهگانه، گفتن جملاتی که میدانید همسرتان را آرام میکند (عزیزم، دوستت دارم، واکنش من افراطی بود ببخشید...)
به یاد داشته باشید هر زوجی قلق خاص خود را دارند. هنگامیکه در اتمسفر آرام زندگی به سر میبرید در مورد این اقدامات با همسرتان گفتوگو کنید تا در زمان مقتضی از جملات و رفتارهایی که باعث اقدام جبرانی میشود استفاده کنید.
خود و همسرتان را آرام کنید: گاهی در گفتوگوها لازم است وقفهای به خود و طرف مقابل دهید تا در این فاصله با تمرکز روی احساسات و هیجاناتتان بحث را بهطور مطلوب پیش ببرید. در این فاصله میتوانید به آرامسازی خود (به شیوهی تمرکز یا هر شیوهی دیگری که بلدید) اقدام کنید. پس از آن میتوانید برای آرامسازی همسرتان به او کمک کنید تا در ذهن همسرتان شما مولد آرامش او باشید تا مولد استرس. زمان گذاشتن برای این مسئله ممکن است در لحظه برای شما سخت باشد اما در انتها به نفع زندگی مشترکتان است.
مصالحه کنید: پایه و اساس مصالحه، رعایت اصولی است که در بالا کاملاً به آن پرداختیم. زمانی مصالحه رخ میدهد که با ملایمت بحث آغاز شود، در جریان بحث وقفه ایجاد شود و طرفین آرامش خود را حفظ کنند.
با خطاهای یکدیگر مدارا کنید: باید بدانید که «فقط، اگرها» مثل اینکه «همسرم فقط اگر کمی پولدارتر بود»، «فقط اگر کمیجذابتر بود» و... میتواند زندگی زناشویی شما را به باتلاق تبدیل کند. اگر همسر شما جذابتر، قدبلندتر، مودارتر، لاغرتر، پولدارتر، تحصیلکردهتر، مشهورتر و هزاران اگر دیگر باشد نهتنها به زندگی و رفع مشکلات شما کمک نمیشود بلکه تعارضات شما بیشتر خواهد شد.
در هر زندگی مشترکی زن و شوهر با وظایف عاطفی خاصی روبهرو هستند که برای رشد و پایداری زندگی لازم است در کنار هم و با یکدیگر آن را انجام دهند و در نتیجهی آن به احساس امنیت و آرامش برسند.
رایجترین مشکلات زناشویی را بشناسید: در این بخش به شش مشکل رایج در زندگی زناشویی که در دسته مشکلات معمول و قابلحل قرار میگیرد و روشها و راهکارهایی که به حل آنها کمک میکند میپردازیم.
۱. استرس
ما بهعنوان همسر در مواقع استرس و تنش وظیفه داریم زندگی مشترک را به جایگاه صلح و آرامش تبدیل کنیم.
بیشتر همسران شاغل استرس و تنشهای بیرون از خانه و محیط کار را با خود به محیط خانه میآورند و فرد مقابل قربانی تنشهای محیط کار همسر خود میشود و کوچکترین مسئلهای بهطور مثال، کم یا زیاد بودن نمک غذا به جنگ جهانی سوم تبدیل میشود!
راهحل: در پایان یک روز طولانی و پر از استرس برای کاهش فشار روانیتان سعی کنید به تمدد اعصاب خود کمک کنید. قدم بزنید، موسیقی دلخواه خود را گوش دهید، به آرامسازی بدن خود (ریلکسیشن) بپردازید، وب گردی کنید یا هر کاری که تنش شما را کاهش میدهد انجام دهید.
نکته: گذشت را فراموش نکنید: اگر بعد از یک روزکاری پراسترس به خانه برمیگردید و احساس میکنید همسرتان با رفتارهایش به شما اهانت میکند بدانید چون تحت استرس و فشار قرار دارید بهطور اغراقآمیز اینگونه احساس کردید. بنابراین به جای اینکه موقعیت را بدتر کنید گذشت کنید. مطمئناً با گذر زمان و کم شدن تنش و فشار اوضاع بهتر میشود و احساس بهتری به شما دست میدهد.
۲. روابط با خویشاوندان سببی
ما بهعنوان همسر در مورد رابطه با خویشاوندان سببی وظیفه داریم با ایجاد همبستگی میان خود و همسرمان حسی از «ما. بودن» را ایجاد کنیم.
در این قسمت بحث همیشگی عروس و مادرشوهر یا داماد و مادرزن پیش میآید که البته خاص کشور ما نیست بلکه در تمامیفرهنگها و کشورها وجود دارد.
در بحث اختلاف میان عروس و مادرشوهر، هسته اصلی تنش، مبارزه میان دو زن برای عشق شوهر است.
بدترین کاری که یک مرد میتواند انجام دهد آن است که نقش میانجی را برای آشتی دادن آن دو، بر عهده بگیرد چراکه اوضاع بهتر که نخواهد شد هیچ، بدتر هم خواهد شد.
راهحل: تنها راه برونرفت از این دوراهی آن است که شوهر از زنش در برابر مادرش حمایت کند. اگرچه شاید این راهحل به نظر بیرحمانه برسد اما یکی از وظایف اصلی ازدواج ایجاد حس «ما بودن» است. شوهر باید به مادرش نشان دهد همسرش مقدم بر مادر است و خانه او به همسرش تعلق دارد نه به مادرش. البته، شوهر باید این توانایی را داشته باشد که میان ارتباط با همسر و مادرش تعادل را رعایت کند.
این اقدام باید با کمال ادب و احترام به والدین صورت گیرد و نباید ارزشهای اولیه زیر پا گذاشته شود. مرد باید بهاتفاق همسرش، قاطعانه از مادر (و پدرش) بخواهد که به این ارزشها احترام بگذارند. در مورد داماد و مادرزن هم به همین شیوه باید پیش رفت؛ یعنی این بار زن وظیفه دارد از شوهرش در مقابل مادرش حمایت کند.
۳. پول و باز هم پول
پول یک نماد است اما زیر این نماد لایههای مختلفی وجود دارد یعنی در عمق و پشت اینکه چرا فردی به پول بیش از اندازه بهامیدهد دلایل زیادی نهفته است. در مورد مسائل مالی ما بهعنوان همسر در زندگی مشترک وظیفه داریم این لایهها را در طرف مقابلمان کشف کنیم تا بهتر بتوانیم قدرتمندی مظاهر پول را متعادل کنیم.
اگر در زندگی مشترکتان همیشه بر سر پول مشاجره دارید این یک مشکل دائمی به حساب میآید. چون پول نماد بسیاری از نیازهای عاطفی مانند قدرت، امنیت، آرامش و... است؛ اما زمانی که با یک مسئله سادهتر مالی روبهرو هستید اگر بدانید چرا این مسئله تا این اندازه مهم شده است کلید حل آن را یافتهاید. پول رضایتخاطر، امنیت، اعتمادبهنفس، آرامش و هزاران مزیت دیگر را برای فرد میخرد که برای هر فرد نسبت به فرد دیگر متفاوت است. دانستن همین لایههای زیرین اهمیت پول برای افراد میتواند برای زوجها مؤثر باشد.
راهحل: هزینههای جاری خود را با جزئیات فهرست کنید.
مسائل مالی روزانه را مدیریت کنید.
برای آینده مالی زندگیتان برنامهریزی کنید.
۴. مسائل زناشویی
در زندگی مشترک ما بهعنوان همسر در مورد مسائل زناشویی وظیفه داریم یکدیگر را بپذیریم و از یکدیگر قدردانی کنیم.
هیچ حوزهای در زندگی مشترک بیش از مسائل زناشویی ظرفیت رنجش، سرافکندگی، آسیب و احساس طردشدگی را ندارد. پس جای تعجب نیست که اغلب زوجها زمانی که میخواهند در مورد مسائل زناشویی گفتوگو کنند آنقدر مبهم و غیرمستقیم گفتوگو میکنند که مکالمه آنها نیاز به رمزگشایی دارد. پس مسلماً چنین مکالمهای بین آنها نتیجهای نخواهد داشت.
راهحل: بیاموزید با یکدیگر به روشی درباره روابط زناشویی گفتوگو کنید که به هر دوی شما احساس امنیت دست دهد. این شیوه یعنی درست درخواست کردن و به کار گرفتن روش مناسبی برای درک نیاز همسر.
اگر به همسرتان بگویید: «هیچوقت مرا نوازش نمیکنی» هیچ تضمینی نیست که همسرتان کمتر نوازشتان نکند. ولی اگر به جای آن بگویید: «دیروز که جلوی تلویزیون دست مرا گرفتی و شانهام را نوازش کردی خیلی احساس خوبی داشتم.» قطعاً تأثیر و نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.
نگرش شما باید بهگونهای باشد که میخواهید امری «خوب» را به «بهتر» تبدیل کنید. یکی از ویژگیهای اصلی زوجهایی که روابط زناشویی موفقی دارند این است که عشقورزی را راهی برای ابراز یگانگی میدانند و تفاوت در نیازها و امیال را به خود نمیگیرند و از آنها ناراحت نمیشوند.
۵. انجام امور منزل
در مورد امور منزل ما بهعنوان همسر وظیفه داریم حس عدالت و روح همکاری را ایجاد کنیم.
مردها اغلب نمیدانند، زنها با چه شدت و عمقی به منظم بودن منزلشان اهمیت میدهند. هر چند استثناهایی در این مقوله وجود دارد ولی قانون کلی در زمینهی نظافت آن است که زنها بیشتر به سوی مشکلپسندی و مردها به سوی شلختگی میروند.
وقتی شوهر سهم توافقشدهی خود در کارهای خانه را انجام نمیدهد معمولاً به زن احساس عدم احترام و عدمحمایت از سوی همسر دستمیدهد و ناخودآگاه احساس رنجش و نارضایتی در زندگی زناشویی ایجاد میشود. خیلی از مردها به سبب آنکه در خانوادههای سنتی بزرگ شدهاند عقیده دارند «مرد در خانه نباید دست به سیاهوسفید بزند» یا «کار خانه فقط مال زن است» همانطور که میدانیم جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته است و همانطور که امروزه زنان دوشادوش مردان در جامعه فعالیت اجتماعی دارند مردان هم در خانه در کنار همسرانشان در کارهای منزل کمک میکنند.
راهحل: مردها باید در منزل بیشتر کار کنند. گاهی مردان به دلیل نداشتن انگیزه کافی از این مسئولیت شانه خالی میکنند ولی ذکر این نکته جای تأمل دارد که زنان، مردانی که در کارهای منزل کمک میکنند را جذابتر میدانند. پژوهشها نشان داده است که وقتی شوهر سهم خود را در مراقبت و امور منزل انجام دهد زن و شوهر رضایت بالاتری را گزارش میکنند و هنگام بحث بر سر مشکلات ضربان قلب زن بهطور معناداری پایینتر است.
۶. والدین شایسته
ما در زندگی مشترک بهعنوان همسر وظیفه داریم برای والدی شایسته بودن بهگونهای عمل کنیم که مفهوم «ما بودن» والد بودن و مسائل مربوط به ما و فرزندان را هم در بر بگیرد.
با به دنیا آمدن نوزاد تغییرات زیادی در زندگی مشترک و کانون خانواده رخ میدهد. متأسفانه درصد قابل توجهی از زنان سقوط کامروایی زندگی مشترک خود را تجربهی میکنند. این ناخشنودی میتواند به خاطر کمبود خواب، احساس درهمشکستگی، نداشتن تجربهی کافی در زمینهی مادری، مدیریت همزمان مسائل شغلی و وظایف مادری، کمک و حمایت نکردن شوهر در کار منزل و امور کودک، استرسهای اقتصادی و هزاران مسئله ریزودرشت دیگر باشد.
پژوهشها نشان داده ۶۷ درصد زنانی که بهتازگی مادر شدهاند احساس تیرهبختی میکنند ولی ۳۳ درصد دگرگونی مادر شدن را به سلامت میگذرانند. حال سؤال اینجاست که راز ۳۳ درصد مادران کامروا چیست!؟
آنچه این مادران را از سایر مادران جدامیکند ارتباطی به خوشقلق یا بدقلقی کودک، شاغل یا خانهدار بودن مادر و... ندارد. بلکه کاملاً با این مسئله در ارتباط است که آیا شوهر دوشادوش همسرش این دگرگونی را تجربهیی میکند یا او را در این برهه حساس تنها میگذارد!؟
زنان پس از مادر شدن بهطور محسوسی با «تغییر معنا» در زندگی خود مواجهمیشوند. مادر در کنار ایثارگریهای بیشمار خود برای کودک تواناییهای تازهای در خود کشف میکند و مفهوم تازهای از «ما بودن» را پیدا میکند درحالیکه در همین زمان شوهر هنوز در «من و تو» ی قبلی تثبیت شده است. نمیداند چرا همسر خسته و کلافه است و چرا حوصله گذشته را ندارد. همسر هنوز منتظر است تا شبها بعد از شام پیادهروی داشته باشند یا طبق قرارهای قبلی با هم به سینما یا کافه بروند. او دوست دارد همسرش را به جای اول بازگرداند ولی تلاش و مقاومتش بیفایده است.
راهحل: شوهر نمیتواند همسرش را به جای اول بازگرداند و تنها در این صورت زندگی مشترک آنها رشد خواهد کرد که او با همسرش وارد دنیای جدید شود. در زندگیهایی که شوهر قادر به ورود به این دنیای جدید است از کودک بیزار نمیشود، احساس نمیکند فقط شوهر است و احساس پدری را هم دارد. نسبت به نوزاد احساس غرور، محبت و حمایتگری دارد.
راهکارهایی برای وارد شدن به این دنیای جدید
بر روابط دوستانه در زندگی مشترک خود تأکید کنید
پدر را از مراقبت از فرزند محروم نکنید
بگذارید پدر همبازی نوزاد باشد
ساعاتی را برای خودتان دو نفر پیدا کنید
به نیازهای پدر حساس باشید
به مامان استراحت دهید
کلید ۶: غلبه بر بنبستهای زندگی مشترک
در زندگی زناشویی مشکلاتی وجود دارد که از نوع مشکلات دائمی محسوب میشوند و ساعتها بحث و گفتوگو در مورد آن هم شما را به نتیجهای نمیرساند:
مثال: شما مسافرت و مهمانی را دوست دارید او خانهنشینی را دوست دارد. شما ترجیح میدهید پولتان را سرمایهگذاری کنید، او دوست دارد پولتان صرف خرید خانه شود و ...
اصطلاحاً چنین مشکلاتی را مشکلات در بنبست قرارگرفته مینامند. هدف از درهم شکستن بنبست، حل کردن مشکل نیست بلکه درآمدن از بنبست و اقدام به گفتوگوست. باید بیاموزید بدون تنش درباره مشکلاتی ازایندست با یکدیگر صحبت کنید.
برای بیرون آمدن از بنبست ابتدا باید علت را پیدا کنید. باید زوجین از لایههای زیرین و پنهانی عقاید، نگرشها، آرزوها و آرمآنهای خود و طرف مقابل آگاه باشند.
ما باید بدانیم رؤیاها و خواستهها از چه ساخته شدهاند. شناخت دقیق و عمیق رؤیاها و خواستهها کلید حل بسیاری از تعارضات است.
رؤیاها اغلب ریشه در کودکی ما دارند. اینکه چرا ما دوست داریم شام را جلوی تلویزیون بخوریم، چرا اصرار به این داریم که هنگام مسافرت باید همه اعضا خانواده باهم باشند، چرا دوست نداریم فرزندمانجایی که استخر عمیق دارد بازی کند، چرا اصرار داریم در وطن بمانیم و تمایلی به مهاجرت نداریم و...
داشتن این نگرشهای متفاوت برای ازدواج بد نیست ولی مشکل زمانی به وجود میآید که همسرتان این نگرشها و رؤیاها و آرزوهای شما را محترم نشمارد.
در زندگی مشترک موفق هیچیک از طرفین سعی ندارند دیگری را از رؤیاها یا آرزوهایش منصرف کنند؛ بنابراین بهاتفاق هم به حل مشکل میپردازند. زوجهای موفق مفهوم زندگی مشترک را با حمایت از رؤیاها پیوند میدهند. احترام به نوع نگرش و تأیید آرزوهای طرف مقابل زندگی مشترک را پرمعنا میکند.
زوجهایی که از زندگی مشترک خود توقعات بیشتری برای بهبود دارند، پیوندهای عمیقتر و رضایتبخشتری نسبت به یکدیگر دارند.
راهکار:
کاشف رؤیاها و دلمشغولیهای همسرتان باشید: با یکدیگر گفتوگو کنید و حین گفتوگو بدون انتقاد، تمسخر، داوری و سرزنش با حوصله و احترام به نظرات گذشته و رؤیاهای همسرتان گوش دهید.
مشکلات موجود در بنبست را سروسامان دهید: با شیوهای که در بالا اشاره شد به گفتوگو درباره مشکل بپردازید. درباره دیدگاه خود و معنایی که برای شما دارد صادقانه با همسرتان صحبت کنید. داوری را موقتاً کنار بگذارید. علت رؤیایتان را برای طرف مقابل بشکافید.
یکدیگر را آرام کنید: اگر درباره رؤیا یا نگرشی نظراتتان متضاد یکدیگر است زمانی که بحث به سمت طغیان پیش میرود در بحث فاصله بیندازید. با روشهایی که قبلاً گفته شد خود و همسرتان را آرام کنید.
سپاسگزاری کنید: در پایان بحث هر چند برایتان سخت است از یکدیگر برای زمانی که برای رفع مشکل یا گفتوگو درباره مشکل در اختیار یکدیگر قرار دادهاید تشکر و قدردانی کنید. همسرتان را به خاطر ویژگیهای خوب و شاخصش تحسین کنید (وفاداری، صداقت، شایستگی در مقام همسر یا پدر و...)
کلید ۷: خلق ارزشهای مشترک در یک رابطهی موفق
زندگی زناشویی موفق، تنها پرورش فرزندان، امور روزمره و عشقورزی نیست. داشتن زندگی صمیمی و ارتباط عمق باید از ابعاد دیگر نیز غنی باشد. داشتن آیینها، رسوم مذهبی و فرهنگی مشترک میتواند در ایجاد نزدیکی زوجین تأثیرگذار باشد. وقتی سخن از فرهنگ به میان میآید، منظور فقط دیدگاههای اقوام مختلف نیست بلکه گاهی خانوادهها و زوجها برای خود خردهفرهنگی نو خلق میکنند. داشتن مراسمی خاص در خانواده مثل شام خوردن در رستوران در پایان هفته، خوردن چایی پس از شام و گپ زدن در مورد اتفاقات روزانه و گرفتن جشن برای موفقیت کاری، سالگرد ازدواج و مراسمهایی ازایندست میتوانند در احساس خوشبختی و ایجاد صمیمیت زوجین تأثیر شگفتی داشته باشد.
راهکار: ۱. به برگزاری آیینهای سنتی مانند هفتسین، شب یلدا و سیزدهبدر یا آیینهای مذهبی مانند خوردن سحری و افطار در ماه رمضان در کنار یکدیگر، برگزاری جشن غدیر، عید قربان یا داشتن شبهای احیا با یکدیگر و... اهمیت ویژهای دهید.
۲. خاطرات تداعیکننده ارزشی خاص را برای یکدیگر بازگو کنید. بازگو کردن داستان پایداری مادربزرگ، پدربزرگمان در سختیهای زندگی تا رسیدن به موفقیت یا گفتن خاطرات گذاشته که عشق و ایثار را تداعی میکند در استحکام و خلق ارزشهای مشترک مؤثر است.
۳. هر چقدر زوجها در فضایی آرام و صادقانه در مورد رؤیاها و اهمیت نقش خود در زندگی حتی جامعه یا دیدگاههای خود نسبت به والد بودن با همسرشان گفتوگو کنند استحکام زندگی مشترکشان بیشتر خواهد شد.
۴. نمادی انتزاعی که تداعیکننده ارزشی خاص است را در دید قرار دهید: داشتن نمادی انتزاعی در خانه مانند عروسکی که همسرتان در دوران نامزدی برای شما خریده یا مجسمه فرشتهای که در بالای شومینه قرار دادید که نماد دورانی است که منتظر تولد اولین فرزندتان بودهاید و هرکدام برای شما عشق، ایثار، وفاداری، تعهد و انتظاری شیرین را تداعی میکند در داشتن روزهای بهتر و داشتن رابطهای سرشار از عشق و آرامش کمک خواهد کرد.