همشهری آنلاین - مژگان مهرابی: به باور «پری سیما رستمی» روان شناس کودک، تحقیر کردن بدون شک اثر مخربی بر آینده بچه ها می گذارد. در واقع زمینه متزلزل شدن شخصیت او را به همراه دارد. او معتقد است، تحقیر کردن رفتار و اعمالی است که با انجام آن به بچه ها احساس بی ارزش بودن دست می دهد. او می گوید: «تحقیر کردن به روش های مختلفی صورت می گیرد. پدر و مادر یا معلمی که بیش از حد امر و نهی می کند و رفتارهای اشتباه کودک را به او تذکر می دهد، در واقع او را کوچک می شمارد. بدتر اینکه کودک با بچه هم سن و سال خود مقایسه شود. یکم از دوستت یاد بگیر. از دختر خاله ات یاد بگیر. مرتب دیگران را به رخ او می کشند. این کار عزت نفس کودک را از بین می برد و از او فردی گوشه گیر و منزوی می سازد.»
قضاوت را به دست دیگران نسپاریم
آنچه مهم است اینکه بچه ها دارای توانمندی های متفاوتی هستند. بنابراین کودکی که در دویدن ضعیف است ممکن است در درست کردن کاردستی مهارت زیادی داشته باشد. بنابراین به جای بیان کردن نقطه ضعف کودک بهتر است در جمع دوستان و آشنایان از توانمندی او صحبت شود. رستمی می گوید: «بارها دیده ایم در مهمانی ها کودک آرام است و خیلی ارتباط نمی گیرد. مادر می گوید. دخترم خجالتی است. دختر خانمی لیوانی از دستش می افتد به جای آرامش دادن به او با تندی می گوید بی مسئولیت، به جز خرابکاری کار دیگری بلد نیستی. این مادر بی آنکه متوجه شود با کلام نیش دار خود شخصیت او را خرد می کند. یا اینکه آقا پسری شلوغ و پرهیاهوست. پدر در جمع فامیلی می گوید. این بچه آرام و قرار ندارد. در خانه هم همین طور است. همه وسایل را خراب می کند. حرف گوش نمی دهد. از دست او ذله شده ام. در واقع با بیان این حرف ها او را تخریب کرده و به دیگران هم اجازه می دهد تا در مورد فرزندش قضاوت نادرست داشته باشند. بدتر اینکه بعضی ها بچه های خود را مسخره می کنند. امیرش قدش مثل زرافه شده. چرا دماغت این قدر بزرگه؟ از قیافت دزدها می ترسند. این حرف ها حس حقارت می آورد. بیان آن در جمع باعث خنده دیگران می شود. گاها دوست و آشنا سوء استفاده می کنند و همین لقب ها را به فرزندتان می دهند.»
ترسو و بدون اعتماد به نفس
موضوع دیگری که این روانشناس به آن اشاره می کند، مستبد بودن بعضی از پدر و مادرهاست که هنوز هم قدرت و اقتدار را راهکار مناسبی برای تربیت فرزند خود می دانند. آنها مرتب تذکر می دهند بدون آنکه گوش شنوایی برای شنیدن حرف های او داشته باشند و با عباراتی چون ساکت. نمی خواهم صدایت را بشنود. چقدر حرف می زنی در مقابل او می ایستند.
او در این باره می گوید: «سخت گیر بودن و ایراد گرفتن بیش از اندازه والدین باعث می شود کودک احساس سرخوردگی کند. از این رو وقتی کاری به او محول می شود ترس از شکست دارد و همین دستپاچه اش می کند. دچار استرس می شود و به خود می قبولاند چون بی عرضه است پس نمی تواند کاری را درست انجام دهد. از سوی دیگر می داند اگر مادرش عصبانی شود حتما او را کودن صدا می کند. بنابراین تلاش زیادی نمی کند.» او در ادامه با بیان اینکه متاسفانه بسیاری از پدر و مادرها توجهی به نوع عملکرد و صحبت های خود ندارند، متذکر می شود: «به پدر و مادرها می گویم و تاکید می کنم رفتار کودک آینه تمام نمای کردار خود آنهاست. بنابراین اگر فرزند شما در نوجوانی و جوانی به فردی افسرده، ترسو، ریسک ناپذیر و بدون اعتماد نفس تبدیل شد خود را سرزنش کنید. بگذارید فرزندانتان با آزمون و خطا طعم شکست را بچشند. به جای سرکوفت زدن، مسیر درست را نشان آنها دهید. با حقیر کردن آنها فقط حس شرمساری را به بچه ها منتقل می کنید. آنها هیچ وقت خود را دوست نخواهند داشت چون هیچ وقت از خودشان راضی نمی شوند.»