همشهری آنلاین- زکیه سعیدی : بعد از مدتی کتابخانه مرحوم ملک الشعرای بهار پاتوقی شد برای سیاسون و چهرههای شاخص ادبی که عصرها دور هم جمع می شدند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
«اردشیر آلعوض» در باره کتابفروشی ملکالشعرای بهار میگوید: «ملکالشعرای بهار شعرهایی بر ضد رضا شاه گفته بود و به همین بهانه زندانی و از انجام فعالیت های سیاسی هم محروم شده بود. او تصمیم گرفت برای تامین هزینههای زندگی با کتابهای شخصی کتابخانهاش دکهای را در خیابان شاهآباد راهاندازی کند که حاصل آن کتابفروشی «دانشکده» شد.
این کتابفروشی محل خوبی برای دورهمی چهرهای مطرح مخالف رضا خان بود. یکی از این افراد مشهور هم زیاد به کتابفروشی دانشکده رفت و آمد میکرد، «سیدمحمد محیط طباطبایی» از چهره های شاخص ادبیات و سیاست بود. البته ناگفته نماند کتابهای شخصی بهار فقط برای نمایش و بازدید در معرض دید دوستان و مراجعهکنندگان قرار گرفت و کسی اجازه پرسیدن قیمت آنها را نداشت.»
اما اینکه چطور این کتابفروشی تعطیل شد هم حکایت خواندنی دارد. او کار تصحیح کتابهایی مانند «تاریخ سیستان» و «مجمل التواریخ» و ترجمه«بلعمی» را دست گرفت و با وزارت فرهنگ قرارداد تصحیح و چاپ بسته بود. اما مخالفانش شروع به توطئه و دسیسهچینی کردند که او مشغول چاپ و انتشار کتابهای مسئلهدار سیاسی است. از طرفی تعدادی از دوستانش برای کمک به این نماینده تصمیم به چاپ اشعارش گرفتند.
همین شایعهپراکنیها باعث شد کتابهای چاپ شدهاش از کتابفروشیها جمع شوند و در مجموع کلی بدهی روی دست بهار ماند و کمکم زمزمههای تردد افراد ناباب و ضد حکومتی در کتابفروشی بهار از گوشه و کنار شنیده شد . بهار که بو برده بود احتمال محدودیت و سختگیریهای بیشتری برای کتابفروشی اعمال می شود، اثاثیه کتابخانه را به یکی از کتاب فروشها (مدیر ادب) فروخت و کتاب هایش را به خانه برگرداند و این پایان آن کتاب فروشی کوچک در خیابان شاه آباد بود.