کودکانی به فرزندی سپرده خواهند شد که والدین یا جد پدری آنها، شناخته شده نباشد.
از طرف دیگر این کودکان باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشند، به عبارتی قبل از سپردن کودکان به فرزندی این کودکان باید از طریق مراجع قضایی در اختیار سازمان بهزیستی قرار گیرند و مهمتر اینکه این کودکان باید به خانوادههایی سپرده شوند که قانون تعیین کرده است.
امور مربوط به فرزند خواندگی در هر استان فقط از طریق کمیته ستادی استان و توسط کمیته شبه خانواده استان انجام خواهد گرفت.
اعضای این کمیته شامل مدیرکل بهزیستی استان، معاون امور اجتماعی، کارشناس شبه خانواده استان، کارشناس فرزند خواندگی، مددکار و کارشناس حقوقی استان است.
کودکانی را میتوان به عنوان فرزند خوانده انتخاب کرد که کلیه تلاشها و کوششهای حرفهای جهت شناسایی والدین و بازگشت کودک به خانواده مؤثر واقع نگردیده باشد.
شرایط
- زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند
- پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند
- سن یکی از زوجین حداقل ۳۰ سال باشد
- زوجین دارای محکومیت جزائی مؤثر بعلت ارتکاب جرائم عمدی و مهجور نباشد
- زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند
- زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند
- زوجین مبتلا به بیماری صعب العلاج نباشند
- زوجین معتاد به مواد الکلی یا مواد مخدر و سایر اعتیادات مضر نباشند
- هرگاه زوجین پزشکی نتوانند صاحب فرزند شوند معافیت از شرایط ۲ و ۳ به عهده دادگاه است
مدارک مورد نیاز
- متقاضیان فرزند خواندگی باید تقاضای رسمی خود مبنی برفرزند پذیری را به سازمان بهزیستی اعلام نمایند. این تقاضا حتما باید به امضای متقاضیان رسیده وشامل نشانی وشماره تلفن متقاضیان باشد. گاهی متقاضیان شروع کار را از دادگاه آغاز میکنند و سپس به بهزیستی معرفی میشوند
- تصویر شناسنامه زوجین صفحه اول و دوم
- تصویر سند ازدواج
- گواهی عدم بچه دار شدن از پزشک متخصص زنان و زایمان در مورد زوجه
- گواهی پزشکی قانونی مبنی بر عقیم بودن زوجین یا یکی از آنان
- ارائه حکم سرپرستی آزمایشی از مراجع قضایی
- گواهی برگ عدم سوء پیشینه کیفری زوجین
- گواهی سلامت جسم و روان از پزشک قانونی برای زوجین
- گواهی تمکنمالی، اعم از فیش حقوقی، فتوکپی سند منزل مسکونی، ماشین و ...
- گواهی سلامت از پزشک مبنی بر عدم ابتلا به بیماری های صعب العلاج و واگیردار
گواهی عدم اعتیاد - سازمان بهزیستی موظف است درصورت لزوم متقاضیان را برای دریافت گواهینامههای مورد نیاز به سازمان های ذیربط معرفی نماید
- مشاوره قبل از فرزندپذیری از موارد مهمی است که زوجین قبل از تشکیل کمیته فرزندخواندگی باید درآن شرکت نماید؛ نتیجه جلسات درپرونده درج گردد
طرح پرونده درکمیته فرزندخواندگی
- چنانچه تصمیم کمیته مبنی برپذیرش متقاضیان باشد درلیست نوبت قرارمی گیرند و درصورت فرارسیدن نوبت جهت انتخاب فرزند به شیرخوارگاه معرفی میشوند
- درصورت انتخاب فرزند والدین متقاضی توسط بهزیستی استان به دادگاه صالحه جهت صدور قرار دوره آزمایشی. (حکم سرپرستی موقت) معرفی خواهند شد
- پس از صدور حکم سرپرستی، کودک انتخابی طی صورتجلسه ای به والدین تحویل خواهد شد و مراتب به دادگاه مربوطه اعلام میشود
- درطی دوره آزمایشی ۶ ماهه، باید حداقل سه بازدید از طرف مددکاران اجتماعی از خانواده فرزند پذیر به عمل آید
- درصورت تائید وضعیت مراقبت از فرزند و توانایی خانواده و حفظ منافع فرزند، گزارش نهایی تهیه و برای صدور حکم قطعی سرپرستی به دادگاه ذیربط منعکس میشود
- در مورد اخذ شناسنامه کودک با مشخصات والدین قانونی بعد از طی دوره شش ماهه آزمایشی وصدور حکم قطعی اقدام خواهد شد
- به منظور حفظ منافع فرزند، تامین آتیه وی و جبران عدم برخورداری فرزند از ارثیه والدین حقوقی، صلح یک سوم اموال والدین به فرزند خوانده از طریق دفتر خانه های رسمی و حتی مراجع قضایی انجام میپذیرد
- افتتاح حساب پس انداز، بیمه آتیه یا روش های اطمینان بخش دیگری نیز می توانند از راهکارهایی باشند که به موازات صلح اموال انجام گیرد
- حکم سرپرستی در صورت تشخیص سازمان بهزیستی مبنی برآسیب پذیری کودک و عدم شایستگی والدین قانونی یا مراجعه والدین حقیقی کودک با هماهنگی دادگاه قابل فسخ است.
شرایط صدور حکم سرپرستی
از آنجایی که فلسفه ایجاد نهاد فرزند خواندگی حمایت از کودکان بدون سرپرست بوده و قانونگذار فرض کرده است که تنها در کانون خانواده از منافع طفل به شایستگی دفاع میشود؛ در حقوق ایران بموجب ماده ۱ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست، پذیرش فرزند فقط از طرف زن و شوهر ممکن است. ماده ۳ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست نیز در این باره مقر داشته است: " تقاضانامه سرپرستی باید مشترکاً از طرف زن و شوهر تنظیم و تسلیم دادگاه شود..." زن و شوهری که به تصریح قانون باید به هنگام ارائه تقاضانامه سرپرستی مقیم ایران باشند. علاوه بر این، شرایط دیگری نیز برای والدین در ماده ۳ قانون فوق الذکر پیش بینی شده است:
- سن یکی از زوجین حداقل ۳۰ سال باشد.
- پنج سال از تاریخ ازدواج آنان گذشته و در این مدت از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
- زوجین دارای صلاحیت عقلی، اخلاقی، تمکن مالی، بدون محکومیت جزایی موثر بدلیل ارتکاب عمدی، عدم اعتیاد به الکل و ابتلا به بیماری واگیر صعب العلاج باشند. "
ماده ۶ همان قانون به بیان شرایط فرزندخوانده نیز پرداخته است:
- سن طفل کمتر از ۱۲ سال تمام باشد.
- هیچ یک از پدر یا جد پدری یا مادر طفل شناخته نشده باشند یا در قید حیات نباشند یا کودکانی باشند که به موسسه عام المنفعه سپرده شده و سه سال تمام پدر یا مادر یا جد پدری او مراجعه نکرده باشند. "
به موجب ماده ۴ قانون مزبور حکم سرپرستی اطفال باید مسبوق به قراری باشد که کودک را برای یک دوره شش ماهه در اختیار خانواده قرار می دهد. دوره آزمایشی مقدمه فرزند خواندگی است. در این دوره هیچ رابطه حقوقی میان خانواده و طفل برقرار نمی شود. زوجین در این دوره حق خواهند داشت که انصراف خود را از فرزند خواندگی اعلام نمایند. همه امور در نظارت دادگاه است و از همین جهت است که قانون، خروج طفل از ایران را در این دوره منوط به موافقت دادستان دانسته است (ماده ۱۵).
آثار حکم سرپرستی
تکالیف و حقوق متقابل طرفین نسبت به یکدیگر از تاریخ صدور حکم سرپرستی از طرف دادگاه آغاز می شود. در این باره که آیا صدور حکم به سرپرستی طفل همان تعیین ولیّ برای اوست و یا خیر، نظریات متعددی مطرح است.
اگر چه از متن تبصره ماده ۱۱ چنین بر می آید که اصل بر آن است که اداره اموال فرزند خوانده که بزرگترین نمود و نشانه ولایت بر طفل است نیز به موجب حکم سرپرستی به پدر و مادر وی اعطاء شود، اما باید توجه داشت که ظاهراً پدر و مادر سرپرست، هیچ حق تقدمی درباره ولایت بر فرزند خوانده ندارند و دادگاه آزاد است که این سمت را به هر کس دیگری که صالحتر میداند نیز بسپارد.
به مجرد اتمام دوره آزمایشی شش ماهه و صدور حکم سرپرستی، زن و شوهر پذیرنده باید مانند پدر و مادر مشروع، به نگاهداری و تربیت طفل پرداخته و هزینه معاش و تحصیل وی را بر عهده گیرند. کودک نیز باید در خانه پدرخوانده زندگی کند و احترام آنان را پاس دارد (ماده ۱۱ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست).
در مورد انفاق به فرزند خوانده همان قواعد حاکم بر الزام به انفاق به خویشان نسبی حکم فرماست، اما باید توجه داشت که الزام به انفاق تنها در رابطه فرزند خوانده با پدر و مادر سرپرست خود بوجود می آید. فرزند خوانده با اجداد و فرزندان سرپرست خود هیچ نسبتی نداشته و بنا بر این هیچ گونه الزامی به انفاق متقابل میان خویشان والدین سرپرست و فرزند خوانده وجود ندارد.
به موجب نص صریح ماده ۲ قانون مذکور و مستنبط از ماده ۸۶۱ قانون مدنی، فرزند خواندگی از موجبات ارث نیست، پس نه فرزند خوانده از والدین خویش ارث می برد و نه والدین سرپرست وی در زمره وراث وی قرار می گیرند. از سوی دیگر از آنجایی که عدم توارث میان والدین سرپرست و فرزند خوانده می تواند تامین مالی کودک را به خطر اندازد، ماده ۵ قانون یکی از شرایط صدور حکم سرپرستی را تامین هزینه نگاهداری از طفل تا سن بلوغ قرار داده است. ممکن است والدین جهت تامین هزینه نگاهداری از طفل، اموال یا وجوهی را به وی انتقال دهند تا در حالیکه از ارث محروم است به عنوان پشتوانه ای قطعی در اختیار او باشد.
دغدغه اصلی والدین سرپرست این است که در صورت فوت طفل، آن اموال بیهوده به دولت یا ورثه فرزند خوانده در خانواده حقیقی او منتقل نشود. تبصره ماده ۵ به منظور رفع این نگرانی مقرر داشته است:" هرگاه وجوه یا اموالی از طرف زوجین سرپرست به طفل تحت سرپرستی صلح شده باشد، در صورت فوت طفل وجوه و اموال مذکور از طرف دولت به زوجین سرپرست تملیک خواهد شد. " در واقع قانونگذار فرض کرده است هر گونه بخشش به طفل با این شرط ضمنی همراه است که موضوع تملیک برای استفاده شخصی او به وی تملیک شده و می بایست در صورت فوت طفل و فسخ این عقد، عین اموال به مالکین اولیه آن عودت داده شود.
در قانون مزبور از حرمت نکاح طفل با پدر خوانده، مادر خوانده سخنی نرفته است، اما بدون تردید اقتضای نظم عمومی و رعایت اخلاق حسنه آن است که امکان ازدواج میان فرزند خوانده با والدین سرپرست وی کاملاً منتفی دانسته شود.
اگر چه بموجب ماده ۱۴ همان قانون صدور شناسنامه جدید برای طفل با مشخصات زوجین سرپرست و نام خانوادگی زوج پیش بینی شده است، اما چنانکه از بند ۳ ماده ۱۶ قانون مزبور بر می آید؛ با صدور حکم سرپرستی رابطه فرزند خوانده با والدین اصلی و خونی اش قطع نمی شود، تا جایی که حتی امکان فسخ سرپرستی در اثر توافق میان والدین سرپرست و پدر و مادر واقعی طفل نیز وجود دارد. بنابراین فرزند خوانده از نظر حرمت ازدواج با خویشان نسبی و رضاعی، توارث از والدین و اقوام خونی و الزام به انفاق در روابط او با پدر، مادر و اجداد واقعی اش هم چنان فرزند آنان بشمار میرود.
فسخ وانحلال فرزند خواندگی
از مواد قانون چنین بر می آید که با فوت زن و شوهر پذیرنده موضوع سرپرستی منتفی است و باید برای طفل قیم تعیین شود. در صورت امکان و استطاعت هر یک از زوجین باقیمانده، او می تواند به تنهایی عهده دار این مسئولیت بشود.
حکم فرزند خواندگی به موجب ماده ۱۶ همان قانون به هر یک از طرق ذیل قابل فسخ است:
- در صورت تقاضای دادستان از دادگاه صادر کننده رای بدلیل عدم صلاحیت یا شایستگی هر یک از زوجین.
- تقاضای سرپرست در صورتی که سوء رفتار طفل برای آنان غیرقابل تحمل باشد.
- توافق طفل با زوجین سرپرست بعد از رسیدن به سن کبر و یا توافق زوجین سرپرست با پدر و مادر واقعی طفل صغیر.
*آخرین بروزرسانی ۴ اسفند ۱۴۰۰