بهاره خسروی- همشهری آنلاین : اما این درخت آرزو در کدام بخش خانه و کارش چه بود که شبهای یلدا چشم امید همه مادرانی بود که دختر دمبخت داشتند؟ در روزهایی که هنوز تهران در محاصره آپارتمانها و برجها نبود، سر هر کوچه عطر خوش دیوارهای نیمهتر کاهگلی در فصل بارندگی از هر رهگذری دلبری میکرد و حیاطها در سایه چند درخت بود. این درختها، علاوه بر کارکردهای متداولشان، ابزار جالبی برای نوعی اطلاعرسانی بودند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
دیدن این درخت به مهمانان و در و همسایه میفهماند که در این خانه و نزد این خانواده دختری دمبخت زندگی میکند تا اگر دوست و آشنا جوان شیرپاکخوردهای را سراغ داشتند که دنبال دختر دمبخت میگشت، این او را برای خواستگاری به این خانواده معرفی کنند.
اما کارکرد این درخت در اعلام حضور دختر دمبخت دقیقا چه بود؟ حسین پدرام، از پژوهشگران تاریخ تهران،در این باره میگوید: «در حیاط خانه تهرانیها اغلب یک درخت بود که برای اهل خانه از نوعی تقدس برخوردار بود و حکم درخت آرزوها را داشت. اهل خانه برای برآورده شدن حاجات قلبیشان، بهویژه بختگشایی دختر خانواده، به همین درخت متوسل میشدند. این درخت در شب یلدا هم نقش خاصی ایفا میکرد.»
ماجرا از این قرار بود که شب یلدا مادر خانواده یک تکه از لباس دختر دمبختش مثل روسری یا پیرهن را به این درخت گره میزد و دعا میکرد تا یلدای سال بعد دختر راهی خانه بخت شده باشد. طبیعتا همسایهها و اهل محل در روزگاری که دختران بیشتر در خانه بودند با این شگرد از وجود دختر دمبخت و آمادگی خانواده برای فرستادنش به خانه بخت مطلع میشدند و برای جوانشان آستین بالا میزدند.
پدرام ماجرای گره زدن رخت دختران به درخت خانه در شب یلدا را شبیه مراسم نمادین گرهزنی سبزه در روز سیزدهم نوروز میداند و میگوید که این رسم که با تغییر سبک زندگی و نگاههای فرهنگی به ازدواج در غبار فراموشی آیینهای یلدا مانده است.
اما حالا میشود تصور کرد که اگر خواستگاری میآمد و دقالباب میکرد و جواب «بله» را میگرفت، با گذر زمستان و فرارسیدن بهار سور و سات مراسم ازدواج علم میشد و زندگی امتداد مییافت.