همشهری آنلاین - رابعه تیموری: سواد مکتبخانهای پیرمرد سالها پیش نم کشیده و نمیداند توی این کاغذها اشعار نغز حافظ را نوشتهاند یا حرف و کلام لسان الغیب را دستکاری کردهاند. پیرمرد هفت روز هفته و ١٢ ماه سال با پاکتهای فال توی اتوبوسهای بیآرتی و واگنهای مترو میچرخد تا دستش به گدایی دراز نشود و نان بازوی کمرمق و لرزانش را به خانه ببرد. مشتریانش هم کمنیستند و بسیاری از آدمهای این شهر شلوغ دلشان میخواهد بار تردیدها و بلاتکلیفیهایشان را بر دوش شاعر شیراز هوار کنند و به نفس حق او و شنیدن ابیاتش آرام بگیرند، اما امشب همهچیز فرق میکند و پیرمرد مشتریان دیگری هم دارد. پشت چراغ قرمز هم انگار بچهها میدانند امشب حافظ نانشان را در روغن میزند. فالها را دسته کردهاند و با هر چراغ قرمز، اسکناسهای سبز را از رانندهها و همراهانشان دشت میکنند.
بیشتر بخوانید:چگونه شب یلدا فال حافظ بگیریم؟| جادوی کلام لسان الغیب در زندگی
مشتریان خاص شب چله
مشتریانی خسته از کار روزانه، که ادای رسم و رسوم شب چله را به خانه نرسیده آغاز میکنند و به دیدن پاکتهای فال در دستان پینه بسته او یا دستان کوچک کودکان فال فروش مشتاق میشوند اولین دعای بلندترین شب سال را از حافظ می شنوند. کودکان فال فروش و باباابراهیم تنها کسانی نیستند که امشب به برکت منظومگویی لسان الغیب کار و بارشان سکه است و حتی مادامهای فرنگی که در تمام طول سال تلفنی و ندیده و نشناخته برای مشتریانشان فال قهوه و تاروت میگیرند و پولهای کلان به جیب میزنند، در شب چله طالع بینیهای فرنگی را به کلی کنار میگذارند و برای مشتریانی که سر کیسه را شل میکنند، دقایقی اشعار خواجه شمسالدین را زمزمه و تفسیر میکنند. حالا بماند که اگر خواجه درگذشته این تفاسیر را میشنید، شاید به کلی از صرافت شعر و شاعری میافتاد، اما مشتریانی که دشواری حافظخوانی یا اعتقاد به صحیحگویی این مادامهای طالع بین آنها را به صرف هزینههای کلان و انتظار در پشت خط تلفن میکشاند، فال و تفاسیری را میشنوند که مطلوبشان است و تا سال آینده دلشان را گرم نگه میدارد.
حافظخوانی به رسم گذشته
همه مشتریان خواجه خوش سخن از جنس آدمهایی نیستند که حرفهای او را لابه لای کاغذهای کاهی و پاکتهای دربسته جستجو میکنند و عدهای هم عشقشان این است که شب چله وقتی همه اعضای خانواده دور هم جمع میشوند، لای کتاب حافظ را باز کنند، ابیاتش را همخوانی کنند و دستهجمعی یک دل سیر لذت ببرند. امشب دکان حافظخوانی گرمگرم است.....