همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور: مرضیه مرسلی، عروس خانواده مرحوم حاج احمد کریمی اصفهانی، وقتی قرار است از پدرشوهر صحبت کند این حدیث را به زبان میآورد و میگوید: «منش و روش ایشان در روابط خانوادگی برمبنای تغافل بود. ایشان مصداق واقعی این حدیث امام علی (ع) بودند؛ اینکه خردمند، نصفش تحمل و بردباری است و نصف دیگرش نادیده گرفتن.» همه فعالیتهای ایشان متکی به صبر و بردباری بود و گاهی نیز با نادیده گرفتن، مسئله را جمع میکردند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
همین رفتار باعث شده بود در میان نوهها جایگاه ویژهای داشته باشند. بسیار به فرزندآوری و فرزندپروری اهمیت میدادند. اگر زمانی یکی از اعضای خانواده به فرزند کمتر راضی میشد و از تعداد زیاد فرزند میترسید، ایشان تذکر میدادند که خوشبختی یک خانواده به تعداد فرزندان آن است؛ هرچه تعداد اولاد بیشتر باشد، سلامت و شادابی خانه بیشتر خواهد بود. با تولد هر نوه خوشحالی خاصی داشتند و ما را برای فرزندآوری تشویق میکردند. هدایای خاصی هم در نظر میگرفتند. مرحوم کریمی ۲۰ نوه داشتند و آخرین نوهشان هنوز به دنیا نیامده است. مرضیه مرسلی میگوید: «ارتباط او با نوهها بسیار صمیمی و قابلتأمل بود.
همه او را پدرجان صدا میزدند و قلبا برایش احترام خاصی قائل بودند. نوهها بیشترین مشورت در زندگی را از پدربزرگشان میگرفتند. الگویی عملی بودند؛ همیشه میگفتند که خودمان باید کار درست را عملاً انجام دهیم تا در خانه موردتوجه قرار بگیرد و دیده شود. برای همین نوهها، عروسها و دامادها وقتی اخلاق و منش ایشان را میدیدند، همانندسازی میکردند.»
راز همنشینی تاجر معروف با مردم کوچه و بازار
عروس خانواده در ادامه از جمعگرایی مرحوم کریمی صحبت میکند: «یکی از رفتارهای خاص ایشان این بود که اصلاً از شلوغی گریزان نبودند، حتی موقع استراحت که همه دوست دارند جای آرامی پیدا کنند، ایشان میآمدند و وسط شلوغی و سروصدای بچهها استراحت میکردند. میگفتند من توی سروصدا راحتترم. بچهها و نوهها آزاد بودند. هیچ محدودیتی برای نوهها قائل نبود. از شلوغی هم نه ناراحت میشدند و نه عصبانی. ایشان به پهن شدن سفرههای بلندبالای خانوادگی علاقه داشتند. شنیدم که درهمان روزهای اول ازدواج به همسرشان میگفتند دوست دارند دور یک سفره بلندبالا بنشینند که فرزندان و نوههایشان دور تا دور آن باشند. همین خصوصیت باعث شده بود تا همه اعضای خانواده به بهانههای مختلف در خانه ایشان دورهم جمع شویم و سفره خانهشان همیشه بابرکت و شلوغ باشد.
هیچچیز برایش کوچک نبود
مرحوم حاج احمد کریمی بسیار به نوههایش علاقهمند بود. حسین کریمی، نوه ۱۸ ساله ایشان، میگوید: «احساس میکنم کوهی بزرگ و پشتوانهای مهربان را از دست دادهام. بیشترین راهنمایی زندگیام را از پدرجان گرفتم.
رفتار و کردار حاج احمد کریمی اصفهانی از منظر فرزندانش | روایت مهربانیهای یک پدر
راستش باتمام علاقهای که به درس خواندن داشت و به آن تأکید میکرد، وقتی با او درباره شروع کار تجاری صحبت کردم و گفتم میخواهم بهجای درس خواندن کارکنم، راهنماییام کرد؛ نه یک راهنمایی ساده، بلکه تمام زوایای کار را برایم شرح داد. بااینکه همیشه سرش شلوغ بود و برای لحظهبهلحظه زندگیاش برنامهریزی داشت، برای من، بهعنوان نوه، وقت میگذاشت. نشستهای کاری داشتیم و جویای همهچیز بود. یکی از ویژگیهای خاص و بزرگش که برایم به یادگار خواهد ماند این است که هیچچیز و هیچکاری را کوچک نمیشمرد. همه کارها برایش بااهمیت بود. یکبار در محل کارش بودم که مهمان برایش آمد؛ پیرمردی بود که میخواست کاری را شروع کند. به همان اندازه که برای یک جوان با هدف توسعه کارش وقت میگذاشت، برای آن پیرمرد هم وقت صرف کرد و راهنماییاش کرد؛ به این بهانه که پیر است و دیگر دیر شده است او را ناامید نکرد.