تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۴

منوچهر دین‌پرست: فلسفه اسلامی امروزه به‌عنوان سنتی زنده در ایران به حیات خود ادامه می‌دهد.

این فلسفه میراث‌دار جنبه‌های عقلانی اسلام در ایران است. به تعبیر هانری کربن این اسلام ایرانی است که  در این مرز و بوم جریان دارد. پس از ظهور مکاتب فلسفی مشاء و اشراق، حدود 4  قرن است که وجه غالب فلسفه اسلامی در ایران بر محوریت مکتب متعالیه ملاصدرا قرار دارد؛  مکتبی که به واسطه بهره‌گیری آن  از عرفان و فلسفه و وحی و آیات الهی، تفکر عقلانی اسلامی در جهان طنین افکند که تا به امروز این جریان،  پرطرفدار و پر هیمنه است.

 طی سال‌های اخیر به واسطه برگزاری همایش‌های متعدد در ایران، اقبال به این فیلسوف بیشتر شده و بنیاد حکمت اسلامی صدرا نیز در شعله ور نگاه داشتن این مشعل صدرایی تلاش بیشتری از خود نشان داده است.

صبح 31 اردیبهشت، سیزدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا در تالار تلاش مجموعه فرهنگی وزارت‌کار با موضوع تربیت فلسفی و فلسفه تربیت برگزار شد.

متن ذیل گزارشی است از سخنرانی برخی از استادان فلسفه که در این همایش به ایراد سخن پرداختند.

سخنران اول این  دوره از همایش نیز  طبق سنوات گذشته رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا، آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای بود، که گفت: مسئله تربیت بر تمام امور ارجح است و در انسان این تربیت با پرورش معنا می‌یابد. اما مقصود از پرورش چیست؟ اینکه انسان را از کودکی بزرگ کنند تا به رشد جسمانی برسد و آیا کمال بشر در همین تکامل جسمانی است؟ وی در ادامه سخنانش به فلسفه صدرایی اشاره کرد؛  «او رشد انسان را به فطرت اولیه و ثانویه تعبیر می‌کند. در تربیت انسان عوامل بسیاری نقش دارند.

انسان موجودی است که کمالش انتها ندارد. انسان چرا زیبا‌پسند است؟ این امر در علم عرفان که به تحقیق ثابت شده و فلسفه هم آن‌را ثابت می‌کند و حتی تجربه‌ عادی زندگی نشان می‌دهد انسانی هم که از همه لذات مادی برخوردار می‌شود، احساس خلأ می‌کند و گاهی از داشتن لذت و برخورداری به‌خودکشی دست می‌زند. چرا؟ چون هدف انسان فقط رسیدن به تکامل جسمانی نیست. مسئله‌ تربیت به معنای کمک ‌کردن به رشد است. رشد برای رسیدن به کمال و کمال انسان خداگونه شدن است.»

آیت‌الله خامنه‌ای یادآور شد: تربیت،  انسان را هدایت و به سمت کمال می‌رساند اما تربیت فلسفی از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که تربیت‌های دیگر مثل تربیت فلسفی فراگیر نیستند. جزئی از کمالات را نیز ممکن است به انسان بدهند؛ اما نه همه‌ آنها را. تربیت فلسفی تنها دانشی است که از مجموعه‌ هستی و مسائل آن بحث می‌کند. وقتی صحبت از کمال می‌شود، از کمال مطلق سخن می‌گوید و آن گونه تربیت می‌کند که انسان را فراگیر‌تر از این جهان معنا می‌کند.

فلسفه هدایت است

پس از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای، مدیر جلسه ( دکتر ایلخانی،  دکتر علی شریعتمداری، عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و استاد علوم تربیتی را دعوت به سخنرانی کرد. ایشان موضوع بررسی پایه‌های فلسفه‌ تعلیم و تربیت را انتخاب کرده بود و در سخنانش تربیت را مشکل جامعه‌ بشری و مشکل جامعه‌ امروز ما دانست و گفت: تمام انحرافات ما ناشی از بی‌تربیتی است. معلمان ما در سطوح مختلف باید علاوه بر تخصص علمی، تخصص تربیتی هم داشته باشند. متأسفانه در مراکز آموزشی ما مسئله‌ تربیتی مطرح نیست و در چنین جاهایی حتی کسب علم هم صورت نمی‌گیرد. باید ببینیم از لحاظ علمی در کجا قرار داریم تا ضعف و قوت‌ مان روشن شود.

وی در بخش دیگری از سخنرانی‌‌اش با تاکید بر این نکته که وقتی بحث از فلسفه‌ تربیت می‌کنیم باید به دقت بدانیم که تربیت چیست،  گفت: تربیت یعنی هدایت فرد در بعد اجتماعی، عقلانی، اخلاقی، معنوی، بدنی و عاطفی. هدف فلسفه،  تربیت است، پس فلسفه، هدایت فرد است.

حکمت تربیت

دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس مؤسسه‌ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نیز در سخنانی با عنوان «حکمت؛ بهترین روش تربیت» به سخنرانی پرداخت. وی گفت: آن‌طور که قدما از حکمت فهمیده‌اند، خود حکمت تربیت است. بدون فلسفه و حکمت، هر کاری ناقص است. باید انسان با علم و حکمت وارد هر کاری شود. قدمای ما برای حکمت اهمیت قائل بوده‌اند. دکتر اعوانی سپس به جنبه‌های مختلفی از حکمت که در تربیت نقش دارند، پرداخت و بیان کرد: حکمت علم مطلق است. علم هم یا نسبی و مقید و یا مطلق است. وقتی علم مقید داشته باشیم، علم مطلق هم داریم. نداشتن آن جهل مطلق است. این است که در جامعه‌های سنتی و کهن از مردم عامه گرفته تا حکیم از این علم بی‌بهره نبوده‌اند؛ چه به‌صورت اجمال و چه به‌صورت تفسیر.

حکمت، ما را در رسیدن به این آگاهی و علم کمک می‌کند و به تعبیر قدما، تولد ثانی است که امروزی‌ها آن‌را فراموش کرده‌اند و این نکته را تولد اول می‌گویند. حکمت تولد روحانی است؛ یعنی تربیت روح. اعوانی در ادامه اظهار داشت: ملاصدرا می‌گوید برای اینکه به حقیقت خودمان برسیم، راهی جز شناخت حکمت نداریم. معرفت نفس از حیث ذات، صفات و افعال نردبانی به سوی معرفت باری‌تعالی است و این عالی‌ترین نوع معرفت است. حکمت موجب تهذیب نفس می‌شود. وجه دیگر تربیت حکمت این است که عقل جزئی را به عقل الهی بدل می‌کند و عقل بالقوه را به عقل بالفعل. امروزه درباره آزادی و لیبرالیسم حرف می‌زنند؛ آزادی انسان در حکمت است و حکمت بدون فضیلت ممکن نیست. 

سنت تربیت

دکتر کریم مجتهدی از دیگر سخنرانان این همایش بود که با بیانی آکنده از ظرافت از اینکه نام با مسمای صدرالمتألهین باعث می‌شود سالی یک بار دور هم جمع شویم اظهار رضایت کرد.  موضوع سخنرانی دکتر مجتهدی سنت و تربیت بود. وی سنت را مجموعه‌ای از تبلور تجارب و دانسته‌های ما دانست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود؛  «ما وارث اسلاف خود هستیم. هویت ما براساس سنت شکل می‌گیرد. فرهنگ به ناچار در سنت معنا می‌یابد و به معنایی، سنت همان فرهنگ است.

سنت وسیله‌ای است برای تنظیم و تحکیم زندگی روزانه؛ همان‌طور که وسیله‌ای است برای تصور آینده. ملتی که آینده ندارد، سنتش را از یاد برده است. در کتاب «پدیدارشناسی روح»، هگل می‌گوید وقتی سنت اجداد در روم فراموش شد، روم از بین رفت. احیای سنت به تفکر جدید احتیاج دارد. فیلسوف به ناچار باید در این مسائل تأمل کند. » به‌نظر سقراط، سنت همچون شیر مادر است.

 مجتهدی همچنین گفت: ملاصدرا در دوره صفویه ظهور کرد که ایران چهره‌ای جدید داشت. کاری که او کرد و می‌تواند برای ما هم به نوعی به‌روز باشد، این‌ است که او موفق شد یک نوع هماهنگی و تلفیق و نوعی انسجام در فرهنگ دینی و اعتقادی ایرانی‌ها در آن دوره که دوره خیلی درخشانی هم نبود، ایجاد کند؛ به‌طوری که در نظام فکری او به‌صورت سالم و ساده، هماهنگی بین فلسفه‌ مشاء و اشراق، فلسفه و عرفان و حتی فقه و تفسیر قرآن را می‌توانیم ببینیم.

او سنت را حفظ کرده و از عنصر‌های غیربومی نترسیده و برای حفظ سنت، عنصر‌های جدیدی را یافته است. ملاصدرا با استادی فوق‌العاده از سنت سهروردی هم استفاده کرد. اگر بخواهیم از او بهره بگیریم، باید به‌روزش کنیم و متفکران بزرگ ما باید به‌روز شوند تا ما بتوانیم با آنها گفت‌وگو کنیم. دیگر زمان آن گذشته است که ملاصدرا در کتابخانه‌ها بماند. فرهنگ به‌گونه‌ای شده که اگر رشد در رأس آن نباشد، ریشه جان ندارد و سنت باقی نمی‌ماند.  

تربیت متقدم بر فلسفه

دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، از دیگر سخنرانان این همایش بود که به موضوع فلسفه و تربیت پرداخت و در آغاز سخنانش بر این نکته تاکید کرد که تربیت قبل از فلسفه وجود داشته است؛ اما هر تربیتی فلسفه‌ای دارد؛ «تربیت چیزی نیست که زاید بر حیات آدمی باشد. از وقتی که آدمی بوده، تربیت هم بوده و به یک معنا به انسان اختصاص دارد؛ البته اگر جرأت داشته باشیم از تربیت تکوینی حرف بزنیم. تربیت، ارشاد و رشد دادن است. هر موجودی بنا بر استعدادی که دارد، رشد می‌کند. آدمی موجودی است که حد و حدود را نمی‌شناسد و نمی‌شود برای امکانات آدمی حد قائل شد.»

دکتر داوری در ادامه سخنانش به مفهوم تربیت نزد فلسفه ملاصدرا اشاره کرد و گفت: باید دید این تعریف با تربیت چه مناسبتی دارد. فلسفه از نظر ملاصدار این است که آدم تحول پیدا کند، بگردد تا بشود همنشین عالم عقلی نه اشیای طبیعی. یعنی آدم سیر می‌کند و عوالم را طی می‌کند. از عالم ملک به ملکوت و از ملکوت به جبروت می‌رود. او حدی ندارد. اما پرسش این است که امکانات بی‌نهایت او چگونه و در چه جایی متوقف می‌شوند. این چیزی است که فیلسوف به آن فکر می‌کند.

دکتر سیدمصطفی محقق داماد، استاد حقوق‌دانشگاه شهید بهشتی که سال‌هاست در پروژه اخلاق کار می‌کند، موضوع سخنرانی‌‌اش را به حق در آموزش و پرورش از دیدگاه ملاصدرا متمرکز کرد و اظهار داشت:  فیلسوف کسی است که نظام فلسفی داشته باشد و معنای یک نظام فلسفی این است که در هر زمان بتوان مسائل آن زمان را به او عرضه کرد و پاسخ گرفت. اگر کانت، ابن‌ سینا و ملاصدرا را فیلسوف می‌دانیم، باید بتوانیم مسائل‌مان را به آنها عرضه کنیم و از آنها پاسخ بگیریم. اما سؤال من از نظام ملاصدرا این است که آیا بشر چنین حقی را دارد که از آموزش و پرورش بهره گیرد؛ یعنی در فلسفه‌ ملاصدرا عده‌ای مکلف هستند به تأمین این حق؟ ملاصدرا در کتاب‌هایش می‌گوید معرفت و حکمت وجود دارند؛

معرفت و حکمت هویت انسانی هستند. تفکر و فکر، انسان را باید به دنیای بیرون بشری وصل کند. در ملاصدرا علم جزو ذات بشری است و شدن بشری در سایه تعلم و اندیشیدن است. در فلسفه‌ ملاصدرا علم چیز عملی نیست. ملاصدرا به پیروی از پیشینیان، دانایی را حق بشر می‌داند. او تعلیم و تربیت را به هم آمیخته است. می‌گوید این حق بشر است و تأمین‌اش به‌عهده‌ «  ارباب‌الزمان»؛ یعنی کسانی که مدیریت بشری و دنیوی را در دست دارند.

در سالن همجوار این همایش میزگردی با حضور چهار نفر از استادان فلسفه و روان‌شناسی برپا بود که به بررسی موضوع فلسفه و کودک پرداختند. دکتر یحیی قائدی، درباره ماهیت و قلمرو آموزش فلسفه به کودکان و دکتر صالح حسن‌زاده، درباره کودک و توان درک مفاهیم فلسفی  سخن گفتند. دکتر قاسم پورحسن، به بررسی ملاصدرا و فلسفه برای کودکان، اشاره داشت و دکتر حسن ستایش، تربیت فلسفی کودک را بررسی کرد. در این نشست که بیشتر معلمین در آن شرکت داشتند به‌علت عدم‌شکل‌گیری یک موضوع منسجم فلسفی سؤالات فراوانی  مطرح  شد که طبق معمول به خاطر وقت کم به پایان رسید.همچنین در سیزدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا حدود 10 مقاله نیز ارائه شد. مقالاتی با عناوین مختلف مانند: اصول تربیت در حکمت متعالیه، تعامل حکمت عملی و حکمت نظری، تاثیر اندیشه فلسفی در زندگی انسان، عوامل رشد عقل و نقش آن در رشد فلسفه، تربیت فلسفی و حکمت زندگی.