همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: مسجد شیخ عبدالحسین که در میان بازاری های تهران بیشتر به مسجد ترک ها و مسجد آذربایجانی ها شهره است. مسجدی از اموال امیرکبیر ساخته شد و نام او هرگز در سردر آن نقش بسته نشد.
خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید
آردشیر آل عوض درباره مسجدی که با ثلث اموال امیرکبیر ساخته شده است، میگوید: «این زمین را امیرکبیر برای ساختن مسجد وقف میکند و مرحوم شیخ عبدالحسین عراقی که روحانی معتمد و وصی شرعی مرحوم امیرکبیر بود، مأمور میشود که این مسجد را بنا کند. بعد از شروع مراحل ساخت میرزا آقاخان نوری موانعی را سر راه ساخت قرار میدهد و حتی اجازه نمیدهد که این مسجد به نام امیرکبیر نامگذاری شود. این مسجد در زمان رضاخان، حدود ۶سال تبدیل به خوابگاه دانشجویی شد و دانشجویان اینجا سکنی پیدا کردند. بعد از اینکه رضاشاه به خارج از ایران تبعید شد، توسط عدهای از علما از جمله خاندان خسروشاهی مسجد را دوباره براساس اسناد وقفی از دولت پس گرفته و مدرسه و مسجد دایر میشود. قبل از انقلاب علمای بزرگی در این مسجد منبر میرفتند و تدریس میکردند، مثل شهید مطهری، بهشتی، هاشمی و مفتح. بعد از انقلاب هم این مسجد یکی از مساجد پایگاهی شهر تهران بود.»
به گفته سعید روشن، تهرانپژوه این مسجد یکی از محلهای عزاداری رضاشاه بود. در گذشته به واسطه حوض بزرگی دورتادور مسجد وجود داشت که نمازگزاران و عزاداران دورتادور میچرخیدند و دم میزدند و شعرهایش هم معروف است. مانند "اگر در کربلا قزاق بودی حسین بییاور و تنها نبودی" . روشن میگوید: «این مسجد معروف به مسجد آذربایجانیها یا ترکهاست و هنوز هم آذربایجانیها اینجا مراسم و برنامه دارند. متأسفانه در سالهای گذشته خیلی از مساجد فرشهای قدیمیشان را عوض کردند و فرشهای معمولی و یکنواخت گذاشتند، اینجا چون به بازار فرشفروشها نزدیک است، فرشهای دستیباف بسیار خوبی داخل مسجد گسترده شده است.
همچنین از نظر معماری این مسجد حائز اهمیت است. از سوی دیگر این مسجد دو شبستان دارد که هرکدام برای تابستان و زمستان در نظر گرفته شده است. چون در گذشته تهویه نبود، افراد مجبور بودند که جای خود را عوض کنند. شبستان تابستانی، فضایی بزرگ با پنجرههای بسیار است و شبستان زمستانی هم درها کوچکتری دارد. در کتیبه پیشانی بنا بعد از آیه یک اصطلاحی نوشته است، در قُره شهر محرمالحرام، این کلمه قُره به معنای اول هر ماه است. در واقع این مسجد در اول محرمالحرام بنا شد. در گوشه گوشه حیاط این مسجد حجرههای طاقی شکل قرار دارد که به آن چشمه طاق میگویند و برای گفتمان و خواندن کتاب مکاسب از آن استفاده میکردند و برای اینکه مزاحم همدیگر نباشند کنار همدیگر چند جا را گذاشتهاند.»
شرابخانه خراب شود و خانه خدا گردد
ساخت این مسجد داستان های بسیار دارد؛ وقتی مسجد را می سازند، با توجه به وسعت آن و مدرسه متصل به آن، برای ساخت محراب مسجد، فضا کم می آید و ناچار می شوند خانه میرزا اعتضاد الدوله را تملک کنند. شیخ، هر کسی را برای وساطت می فرستد نتیجه نمی گیرد و این شاهزاده حاضر نمی شود این ملک را در اختیار مسجد قرار دهد. تا اینکه برخلاف میلی که شیخ عبدالحسین داشته خودش رجوع می کند. علی قلی میرزا اعتضاد الدوله که زمانی وزیر علوم نیز بوده، ملاقات با شیخ را با کمال میل می پذیرد و به او می گوید، ملک را نمی فروشم، بلکه رایگان در اختیار شما قرار می دهم، به این شرط که در محراب آن این بیت را بنویسید: ببین شرافت میخانه مرا ای شیخ/ که چون خراب شود خانه خدا گردد
شیخ اول نمی پذیرد اما سرانجام می پذیرد و این بیت نوشته می شود. بیتی که تا دهه شصت که مسجد بازسازی می شود، در محراب، باقی بود. صحن این مدرسه به شیوه چهار ایوانی است. اتاقها و غرفههای محل سکونت طلبهها را در اطراف صحن ترتیب دادهاند. کاشیکاریهای خشتی هفت رنگ خوشطرح و زیبای سردر مدرسه از آثار هنری شایان توجه این مدرسه است. این مسجد و حوالی آن بر اساس آماری که در دوره ناصری از تهران گرفته شده به شخصی به نام نایب رجبعلی سپرده شده بود.