همشهری آنلاین- سمیراباباجانپور: سال ۱۳۵۹ سرود «من ایرانیام، آرمانم شهادت» توسط بانوی شعر انقلاب، مرحوم سپیده کاشانی، سروده شد؛ سرودی که تا سالها زمزمه مردم کوچه و خیابان بود و همه با غرور و صلابت خاصی آن را میخواندند.
محمد گلریز، خواننده این سرود، که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران ضبط شد، میگوید: «در پس همه سرودها و نواهای آن روزها مردان و زنانی تلاش کردهاند که کمتر نامی از آنها برده شده است. مردانی همچون شهید مجید حدادعادل که در زمان ضبط این سرود و بسیاری از سرودهای دیگر پای کار میایستاد و حمایت میکرد.»
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
در ماههای آخر سال ۱۳۵۷، بعد از پاکسازی در صداوسیما و پیروزی بچههای انقلابی، رادیو وضعیت پریشانی داشت. همهجا تخریبشده بود. امکانات وجود نداشت و کار برای ضبط سرود و آهنگ بهسختی انجام میشد. شهید مجید حدادعادل آن روزها مدیریت رادیو را بر عهده داشت. کارشکنیهای زیادی برای تولید سرودها و آهنگها رخ میداد که او در برابر همه آنها سینه سپر کرده بود. او بهخوبی میدانست این نغمههای انقلابی در آن دوران بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد و به ماندگاریشان در میان مردم ایمان داشت. مرحوم احمدعلی راغب، آهنگساز، در بخشی از خاطراتش مینویسد: «مجید حدادعادل خیلی در جمع کردن گروههای موسیقی تلاش کرد. یادم هست ایشان میگفت در خانه ما انگار عزاخانه به پا شده، اعضای خانواده به من میگویند تو رفتی رئیس مطربها شدی، میفهمیدم که مجید در خانه تحت فشار است.»
سرود «من ایرانیام آرمانم شهادت» نیز با حمایت های شهید حدادعادل جان گرفت. محمد علی کیانی نژادآهنگسازی آن را برعهده داشت و محمد گلریز آن را خواند. اما نباید از متن شعر قوی و حماسی مرحوم سپیده کاشانی که به بانوی شعر انقلاب شهره بودند نیز غافل شد. این سرود در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران در خیابان ویلا(استاد نجاتاللهی) ضبط شد.
سرور اعظم باکوچی، متخلص به سپیده کاشانی، شاعری خوشقریحه با طبعی لطیف و نازکاندیش بود که اشعار زیبا و شورانگیزی سرود. سرودههای او برگرفته از مفاهیم اخلاقی، ایثار و شهادت، دفاع و مقاومت، تعلیم و تربیت و آموزههای دینی و انقلابی بود و برای همین دستمایه بسیاری از آهنگهای انقلابی شد.
بخون در کشی، خاک من، دشمن من
بجوشد، بلند در بلند، گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی،
جدا سازی از خصم، سر از تن من
کجا میتوانی؛ ز قلبم ربایی؛
تو عشق میان من و میهن من
من ایرانیم آرمانم شهادت
تجلی هستی، جان کندن من
من آزاده از خاک آزادگانم،
گل سرو می پرورد دامن من
نه تسلیم و سازش؛ نه تکریم و خواهش
بتازد به نیرنگ تو توسن من
کنون روز خلق است، دریای جوشان
همه خوشه خشم شد، خرمن من
بلند اخترم، رهبرم، از ره آمد
بهار است و هنگام گل چیدن من