به گزارش همشهری آنلاین: این یاختههای عصبی که با نام نورون شناخته میشوند، اگر زمانی از کار بیفتند، انجام سادهترین امور شخصی را هم تقریبا غیرممکن میکند. تلاش دانشمندان در طول سالیان بسیار بر این بوده است تا بیماریهایی مانند آلزایمر، اختلال شناختی و حتی ASL که به نام بیماری نورون عصبی شناخته میشود، را درمان کنند. اما این یاختههای ظریف، سرسختتر و پیچدهتر از آن هستند که به سادگی بتوان اختلال آنها را درمان کرد.
ژندرمانی بیماریهای نورون
دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه مک کواری یک داروی ژنتیک تک دوز ایجاد کردهاند که پیشرفت ۲بیماری کشنده، نورون حرکتی و زوال عقل جلویی گیجگاهی را در موش متوقف میکند و حتی ممکن است پتانسیل معکوسکردن برخی از اثرات این بیماری را داشته باشد. این دارو فرصتهایی برای درمان انواع شایعتر زوال عقل، مانند بیماری آلزایمر را هم ایجاد میکند. درمان جدید که CTx۱۰۰۰ نام دارد، تجمعات پاتولوژیک پروتئین TDP-۴۳ را در سلولهای مغز و نخاع هدف قرار میدهد. سلولهایی مانند نورون بهطور طبیعی TDP-۴۳ را تولید میکنند و برای عملکرد سالم آنها مهم هستند. این پروتئین، تحت شرایط خاصی در قسمت اشتباه سلولها تجمع و آنها را مسدود کرده و از عملکرد صحیحشان جلوگیری میکند. طی ۱۵سال گذشته، این تیم تحقیقاتی بهدنبال علل این تجمع پاتولوژیک TDP-۴۳، همراه با راههایی برای پاک کردن انسدادها و جلوگیری از تشکیل آنها در وهله اول بوده است. پروفسور یازی نویسنده اصلی این مقاله، میگوید: «ما امیدواریم که وقتی این کار به سمت آزمایشهای انسانی پیش میرود، نهتنها از مرگ افراد بهدلیل بیماری نورون حرکتی و زوال عقل، جلوگیری کند، بلکه حتی به بیماران اجازه دهد تا بخشی از عملکرد از دست رفته را از طریق توانبخشی بازیابند.»
نورون چیست؟
نورونها که سلولهای عصبی هم نامیده میشوند واحدهای اساسی مغز و سیستم عصبی بهحساب میآیند که مسئول دریافت ورودی حسی از دنیای بیرونی، ارسال فرمانهای حرکتی به ماهیچهها و تبدیل و انتقال سیگنالهای الکتریکی در هر زمان هستند. در کلامی مختصر، نورونها نشان میدهند که ما چه هستیم. با این اوصاف، تقریبا ۱۰۰میلیارد نورون با انواع سلولهای دیگر که بهطور کلی بهعنوان گِلیا طبقهبندی میشوند، تعامل نزدیک دارند. یک قیاس مفید این است که یک نورون را بهعنوان یک درخت درنظر بگیریم. هر نورون سه بخش اصلی دارد: دندریت، آکسون و جسم سلولی یا سوما که بهترتیب بهعنوان شاخهها، ریشهها و تنه درخت نمایش داده شوند. توانایی انسان و در کل جانداران در درک محیط اطراف، دیدن، شنیدن و بوییدن به سیستم عصبی بستگی دارد. قدرت یادآوری هر چیزی از اسم تا محل زندگی نیز کاملا به نورونها مربوط است.
درخت حیاتی انسانی
نورونها، اصلیترین یاختههای عصبی هستند. این یاختهها وظیفه ترارسانی دادههای عصبی را دارند. آنها این کار را از راه هدایت تکانههای الکتریکی انجام میدهند. انواع مختلفی از نورونها هم در مغز و هم در نخاع وجود دارد. آنها بهطور کلی براساس جایی که از آن منشأ میگیرند، جایی که به آن انتقال مییابند و اینکه از کدام انتقالدهندههای عصبی استفاده میکنند، تقسیم میشوند. مثلا نورونهای حسی، اطلاعاتی در مورد آنچه در داخل و خارج بدن میگذرد بهدست میآورند و آن اطلاعات را به سیستم عصبی مرکز میآورند تا بتوان آنها را پردازش کرد. بهعنوان مثال، اگر زغالسنگ داغی را بردارید، نورونهای حسی با انتهای انگشتان شما این اطلاعات را به سیستم عصبی مرکزی منتقل میکنند و داغی آن را حس میکنید. اما نورونهای حرکتی، اطلاعات را از سایر نورونها دریافت و دستورات را به عضلات، اندامها و غدد منتقل میکنند. بهعنوان مثال، اگر زغال داغی را بردارید، نورونهای حرکتی که عضلات انگشتانتان را کنترل میکنند، باعث میشوند، آن را رها کنید. نورونهای داخلی نیز که فقط در سیستم عصبی مرکز یافت میشوند، یک نورون را به نورون دیگر متصل میکنند.