همشهری آنلاین- بهاره خسروی : ناصرالدین شاه در میدان قیام مبدا ایستگاه این ماشین ها در تهران قدیم پا به ماشین دودی می گذارد و از لذت سفر کردن و اوقات خوش در ماشین دودی تعریف می کند. با این اقدام مردم هم مشتاق تجربه ماشین دودی سواری شدند. شور و علاقه ای که به مرور زمان تبدیل شد به یک تفریح و همه دوست داشتند به هر ترتیبی شده برای یک بار هم شده سوار این ماشین یا به قولی ارابه شیطانی شوند. خواندن و تماشای فیلم ماجراهای ماشین دودی سواری از تهران تا ری خالی از لطف نیست.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
بازار مکاره ماشین دودی
اما این سواری گرفتن از ماشین دودی ماجراهایی داشت که برای اهالی امروز تهران دست کم یک بار سوار مترو شده باشند غریب و دور از ذهن نیست. اما این شباهت ها چه بود!؟
«شهرام جبارزادگان» از کارشناسان حوزه حملونقل تعریف می کند: «چند سالی بعد از اینکه مردم ماشین دودی را به عنوان یک پدیده مدرن حمل و نقل عمومی پذیرفتند. این وسیله پای ثابت همه سفرهای زیارتی و سیاحتی پایتخت نشینان شد. وسیله ای که از سوار شدن تا سفر کردن و رسیدن به مقصد پر از داستان و ماجرا بود و در پاره ای مواقع وضعیتش چیزی شبیه متروی امروزی بود.
بعد از مدتی مسافران به سرشان زد تا در این سفر طولانی از تهران تا شاه عبدالعظیم به ویژه در روزهای سرد زمستانی یک استکان چای دیشلمه ای بخورند و قلیانی چاق کنند و گپی با همسفران بزنند. البته شاید مسئولان سعی کردند با دادن امکانات ( VIP) مسافر بیشتری را جذب کنند. به همین دلیل یکی از واگن ها تبدیل به قهوه خانه شد.
بعد از این ماجرا نوبت فروشندگان دورهگرد رسید و به این ترتیب واگنی به فروش محصولات آجیل و خشکبار، سیب زمینی، نقالی و...سایر محصولات به ماشین دودی اضافه شد. در این میان متکدیان برای اینکه از غافله عقب نمانند به این جمع اضافه شدند و ماشین دودی تبدیل به بازار مکاره ای شد که هرکسی در گوشه ای از آن با صدای بلند برای فروش و تبلیغ محصولاتش فریاد می زد.
بسیاری هم برای تماشای همین بازار تنوع محصولات و خدمات علاقمند ماشین دودی سواری می شدند.»
بپا کفش و کلاهت به باد نره!
وجه تشابه ماشین دودی سواری در یکی دو قرن گذشته با مترو سواری امروز دویدن است. آن هم چه دویدنی که باید برای رسیدن واگن مورد نظر بایداز ماراتن بزرگی گذر کرد. حالا اینکه در میان ازدحام قرار است چه اتفاقی بیفتد و چه چیزی را جا بگذاری یا چطور به مقصد می رسی چندان مهم نیست. فقط باید به نحوی از شلوغی جمعیت باید گذر کرد. حداقل این ماجرا را مسافران ثابت مترو به خوبی درک می کنند.
جبارزادگان درباره نحوه سوارشدن مردم تهران قدیم در ماشین دودی برای زیارت و سیاحت می گوید: «مردم برای جا شدن در یکی از واگن های ماشین دودی به ویژه وقتی در دقایق آخر یا ایام شلوغ سال اغلب دنبال قطار می دویدند و در میان افراد زیادی زیر دست و پای جمعیت زمین می خوردند، آسیب می دیدند. یکی کفش و یکی کلاهش جا می ماند ولی کسی ملاحظه دیگری را نمی کرد و همه سعی می کردند با هر ترفند و جان کندنی به قطار برسند و از سفر جا نمانند.»
به گفته این کارشناس، این ازدحام جمعیت و تلاش برای جا گرفتن درداخل واگن های ماشین دودی به مرور زمان تبدیل به وندالیسم اجتماعی شد. به نحوی که به مرور زمان شیشه های پنجره های واگن از سوی مردم شکست و جای آن حلبی گذاشتند. رویه صندلی و چوب های صندلی ها کنده و شکسته شدند و جای آنها آجر گذاشتند. در نهایت بعد از ۶۷ سال دوام آوردن ماشین دودی سال ۱۳۳۲ از دایره خدمت رسانی خارج شد.
اجرا: فاطمه لباف
تدوین: عاطفه السادات حسین زاده
خبرنگار: بهاره خسروی