همشهری آنلاین-مهرشاد کاظمی، تهران پژوه: این جشن، پیوند آفرینش جهان، کائنات و انسان و به بیان ابوریحان بیرونی «روز نوزایی آفرینش» است. نوروز همبستگی و تداوم زندگی جامعه را رونق میبخشد، هنگام تحویل سال همه میکوشند در کنار خانواده باشند و سفره هفت سین را با قرآن، سبزه، آینه، تنگ ماهی، گل و … میآرایند، که نماد برکت و زندگیست و دیدار با بستگان و آشنایان از سنتهای پسندیده این ایام است.
آیینهای نوروزی از جمله رفتارهای فرهنگی هستند که از گذشته تا امروز کارکرد و نقش کارآمد و سودمند خود را در میان مردم حفظ کرده است. مراسم نوروز در تهران قدیم بخصوص در دوره قاجاریه شکوه و رونق بسیاری داشته، گزارش جهانگردان در سفرنامهها حاکی از این موضوع است. چنانکه چارلز استوارت انگلیسی(١٨٣۶م.) در زمان محمدشاه در باره رسوم پیش از آغاز سال نو مینویسد: «مغازه های بازار با گلها و کاغذهای طلایی رنگ در استقبال از نوروز آذین بندی شده بودند و تعدادی از خیابان های اصلی شهر در دست رفت و روب بود.»
همچنین ادوارد پولاک اتریشی پزشک دربار ناصرالدین شاه و معلم دارالفنون در این موضوع مینویسد: «چند روزی پیش از عید به پاکیزه کردن خانهها و «فرشتکانی» میپردازند. روز قبل از عید همه به حمام میروند و سـر را حنا میگذارند و ناخنها را رنگ میکنند. پارسیها حتی تمام بدن خود را به استثنای صورتشان حنا میگذارنـد تا پوسـتشان به رنگ زرد درآید.
در دربار، حلول سال نو را چه در نیمه شب باشد و چه دیرتر با «سـلام» جشن میگیرند. در نوروز حتی فقیرترین افراد نیز باید انباری از شـیرینی داشـته باشـند و همچنین برای دوسـتان و خویشاوندانشان از آن بفرسـتند.
در هیچ خانهای نیست که کلوچه، البته با تفاوت جنس بهتر یا بدتر، دیده نشود؛ غیر از شـیرینیها، بایـد از میوههائی که آنها را با تردستی تا نوروز تر و تازه نگاه میدارنـد یاد کرد. مثلا خربزه اصـفهان و قم، انگور و انار ساوه، گلابی نطنز، سیب دماوند، برحسب یک رسم قدیم بر بشقابی جو، گندم، عدس و شاهی سبز میکننـد بطوری که چمن کوچکی بوجود میآید و آن را مطابق با همان رسم در روز سـیزده یعنی آخرین روز عید به کوچه میاندازند.»
بارون فیو دورکورف روسی که در ١٨٣۴م. به تهران آمده از برنامههایی که در نوروز اجرا میشده در سفرنامه خود مینویسد: «تمام بازارها کاملاً چراغانی شده بود. اجناس و قطعاتی از زرورق و کاغذهای سربی و فانوسهای الوان که از سقف و دیوار دکانها آویخته بود، منظرهای زیبا و فوق العاده دلپسندی به بازارها میداد. این چراغانی سه روز ادامه داشت. علاوه بر آن در همان روز اول آتش بازی بسیار خوبی در میدان بزرگ انجام شد.»
سر ویلیام اوزلی انگلیسی در ١٨١١م. مینویسد: «نوروز با شلیک توپ از ارگ آغاز شد. شادی و خوشحالی در همه جا دیده میشد، مردم هدایای کوچکی شامل گل و سایر اشیای کم بها به یکدیگر هدیه می دادند و در هر گوشهای از شهر، تعارف همیشگی "عید شما مبارک" شنیده میشد.» بارون فیو دورکورف درباره مراسم روز اول عید مینویسد: «بعد از ظهر آن روز نمایشهای متعددی در میدان بزرگ برگزار شد؛ رقص بر روی طناب، کشتیگیری پهلوانی، رقصهای جلف رقاصان و سرگرمیهای دیگر. برای اروپاییان و برای مقامات دولتی بر پشت بام خانهها چادرهایی زده بودند، بقیه مردم در میدان ازدحام کرده بودند.»
امسال عید نوروز در کشور ما با ماه رمضان تقارن دارد. بسیاری از سنتها و رسوم قبل از فرا رسیدن نوروز و رمضان از گذشته های دور مشترک بوده است. در هر دو آیین، مردم منازل، کوچهها و خیابان را تمیز میکردند فرشهای خانه را شستشو میدادند، سبزه میکاشتند، لباسهای نو تهیه میکردند و به حمام میرفتند، ریشهای خود را کوتاه میکردند و موها را حنا میگرفتند.
شروع سال تحویل و رؤیت ماه هر دو با شلیک توپ به مردم اطلاع داده میشد. ادوارد پولاک که شاهد تقارن ماه رمضان با عید نوروز بوده در سفرنامه خود مینویسد: «هرگاه نوروز با ماه رمضان مصادف گردد دیگر شبها را به خوشگذرانی صرف میکنند و روز را روزه نگاه میدارند؛ زیرا هرچه در طی این جشنها به تسامح و تساهل گرایش دارند باز روزه داشتن را که از اصول اساسی اسلام است حرمت میگذارند و رعایت میکنند. فقـط روز اول سـال دارای جنبـه مـذهبی است. روز دوم دیگر جشن بزرگ و عمـومی همه ملت بشـمار میرود. از صـبح خیلی زود جمعیت در تمام کوچهها و میدانهای عمومی در جنبوجوش است، هرکس جامه نویی در بر دارد و از آنجا که رنگهای روشن بیش از همه طرف توجه است گروههائی را میبینیـد که لباسهای سبز، زرد، آبی و سـرخ بر تن دارنـد و درهم میلولند.»
جشن نوروز و رمضان چنانکه از پیشینه آن میتوان دید همواره پیوند جامعه ایران اسلامی را زنده نگاه داشته و هویت خویش را حفظ کرده است.