همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: اگر در محله دولاب خوب بگردی و پای صحبت قدیمیهای محله بنشینی خاطرات بسیاری از قناتهای قدیمی این محله و چیزی به نام موتورآب برای گفتن دارند. در گذشته، دولاب قناتهای مهم و پرآبی را در دل خود جای داده بود که معروفترین آن قنات دولاب است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
سیدتقی هاشمی دولابی، از ساکنان قدیمی محله دولاب، در باره قناتهای قدیمی این محله میگوید: «باغچه بیدی، عزیزیه، اصفهانک یا سلیمانیه، دولاب و اهل علی از جمله قناتهای مهم محله دولاب بود که پیشینه تاریخیشان به دوره قاجار برمیگردد. اهالی سهم آب داشتند و از این آب برای کشاورزی استفاده میشد، اما بخش اصلی آب شرب و کشاورزی این محله از قنات قلهک تأمین میشد.
در مسیر هدایت آب قلهک به سمت جنوب شرق تهران، بندی وجود داشت که به آن بند دولاب میگفتند. از طریق این بند، سهمیه آب دولاب جدا و هر ۱۵ روز میراب آب را در کل محله پخش میکرد. روایتی است که گاه در مسیر قنوات دولاب بر سر حق استفاده از آب توسط اهالی محله دولاب و ساکنان ری اختلافاتی پیش میآمد. تصویری از یک سند قاجاری مبنی بر وقوع اختلاف اهالی ری دولاب بر سر استفاده از آب قنوات دولاب موجود است.»
اما به گفته صادقی، کارشناس سازمان بوستانها، و بر اساس طرح جامع شهری پایش قناتها که توسط سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران انجام شده، ۳ قنات محله دولاب وضعیت مشخص و باثباتی ندارد و ۲ قنات دیگر هم خشک شدهاند.
در کنار قناتها، محله دولاب ۲ موتورآب هم داشت که آب زمینهای بالادست و پاییندست محله را تأمین میکرد. آبی که موتورآب از دل زمین بیرون میآورد علاوه بر آبیاری، برای شستوشو هم استفاده میشد. رضاگیوی، کارمند بلدیه، موتورآب را به این محله آورد و آن را روی قنات سلیمانیه نصب کرد. برای اینکه اربابان و مالکان برای رونق کشاورزی خود چاه عمیقی در اینجا حفر نکنند، موتورخانه ۲۴ ساعته کار میکرد و تنها در روز جمعه برای ۳ یا ۴ ساعت تعطیل میشد که آن هم برای تعویض روغن بود. هفتهای یکبار هم آب شرب به مردم داده میشد.
اینطور که قدیمیهای محله تعریف میکنند، مردم برای دریافت آب شرب جلو موتور آب صف طولانی میبستند. بعدها هر چند روز یکبار میرآب وظیفه داشت آب را داخل جویها بفرستد. آب از طریق لولههایی سیمانی به داخل آبانبارها راه پیدا میکرد. هر خانهای هم تلمبهای داخل حیاط گذاشته بود که برای آبیاری استفاده میشد. موتورآب تا دهه ۶۰ وجود داشت تا اینکه در یک آتشسوزی از بین رفت و فقط نامی از خود باقی گذاشت.