در گذشته‌های نه چندان دور تهران پر از باغ‌ها و درختان میوه بود. با رسیدن میوه‌ها بازار دوره‌گردها و گاری‌های فروش میوه داغ می‌شد. خواندن خاطرات شیرین از روزهای گرم تابستان تهران قدیم خالی از لطف نیست.

همشهری آنلاین - نصرالله حدادی/ تهران‌شناس : این روزها، اگر گذرتان به اندک باغ‌های اوین، درکه و آن حوالی بیفتد درختان "شاه توت"ی را خواهید دید که در میان شاخ و بال‌های زیبا و سبزِ آنها، توت‌های سیاه و قرمزی به شما چشمک زده و طلبِ چیدن از شما را دارند. توت‌های خوش‌طعم و خوشمزه‌ای که آبِ ترش و شیرینی «مَلَس» دارند و بس خوش‌گوارند. یکی از مشاغل رایج در اوج گرمای تهران «قلب الاسد» فروشِ شاه‌توت بود که توسطِ افرادِ دوره‌گرد صورت می‌گرفت.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

صَفرابُرِ،شاه‌توت!

یک تغارِ سفالین که داخل و خارجش لعاب اندود بود با چند کاسه سفالی و تعدادی قاشق چایخوری و یک ملاقه کوچک برروی چنبره‌ی پارچه‌ای که برروی سر می‌گذاشتند، ابزار کار بودند و فروشنده تغار را مملوِ از شاه‌توت، با اندکی یخ بلور کرده برروی سرنهاده و راهی کوچه و خیابان‌ها می‌شد و فریاد میزد: صفرابُرِ شاه‌توت، شاه‌توته، شاه‌توت!

شاه‌توت به رنگِ جگری مایل به سیاه، یکی از خوشمزه‌ترین میوه‌های سردرختی بود که در کاسه‌های سفالی با یخِ خُرد شده در اختیارِ مشتری گذارده می‌شد و خنک و سرد، تا آخرین دانه و قطره آبِ آن خورده می‌شد و خورنده، با اتمام آن باز هم طلب می‌کرد و این درحالی بود که تغار شاه‌توت بر زمین نرسیده به طرفه‌العینی به فروش می‌رسید و با اتمام آن هر تهرانی که نتوانسته بود طی پانزده بیست روزِ رسیدن شاه توت به بازار به آن دسترسی پیداکند باید تا سالِ بعد در حسرت خوردن آن می‌ماند!


میوه ای مفید برای تصفیه خون و دفع صفرا

تا چند سالِ پیش در راسته بازار، ابتدای گلوبندک تا سبزه‌میدان چند دهانه مغازه میوه‌های فصلی به ویژه شاه‌توت از ابتدای مرداد ماه می‌فروختند و افراد بسیاری کاسه و قاشق به دست، این میوه مطبوع تهرانی‌ها را با ولع هرچه تمام‌تر می‌خوردند و چنین بود سر پلِ تجریش بخصوص شباهنگام.
چه روزگاری بود:
عسل طالبی، طلاگرمک،
نوری عسله، زردالو،
گلِ انار هندونه،
و....
تهران،در هر فصل میوه‌های خاص خودش را داشت:
بهار، توت‌سفید
تابستان، شاه‌توت
پاییز، زالزالک
و زمستان خرمالو!
و بماند انار و انواع و اقسام میوه‌های سردرختی و سبزی‌های مختلف که از دورِ شهر می‌آوردند:
بادمجان، خیار و کدوی قلمی از دولاب، هندوانه‌ی شریف‌آباد، طالبی و گرمک از ورامین، و....چه روزگاری بود، یادش بخیر!