همشهری آنلاین-بهاره خسروی : این آگهی تجاری در ششمین شماره وقایع اتفاقیه به تاریخ ۲۹ اسفندسال ۱۲۹۹ خورشیدی منتشر شد و پای آگهیهای تبلیغاتی را از همان دوره به مطبوعات باز شد.با باز شدن پای تبلیغات در مطبوعات ایران تبلیغات و آگهی ها در مطبوعات مسیر ژر ماجرایی را طی کرد. اما محتوای این تبلیغات چه بود و به مرور زمان آگهیهای مطبوعاتی چه مسیری را طی کرد؟
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
مهرشاد کاظمی، تهرانپژوه، درباره جزئیات این روند میگوید: «ابتدا از تبلیغات در مطبوعات با عنوان اعلان یاد میکردند و تبلیغ غذاهای اروپایی که در دوره قاجار طرفداران زیادی داشت یکی از نخستین تبلیغات در مطبوعات محسوب میشد. به مرور زمان در شمارههای بعد وقایع اتفاقیه به آگهی فروش اجناس فرنگی در نزدیکی سفارت انگلستان برمیخوریم و میبینیم که برای بازارگرمی و جذب مشتری در تبلیغات این محصولات فرنگی از جملههایی مانند: «اعلاست و تازگی دارد» استفاده میشد. این اجناس خارجی متعلق به فردی به نام مسیو روجیاری بود و شامل اقلامی چون زنجیر ساعت، دستبند، میز و صندلی، ساعت، چینی، شمع، باروت، چتر، جعبه موزیک و... بود.»
به گفته کاظمی تا سالها فقط تجار و خارجیهای ساکن تهران در مطبوعات آگهی فروش محصولاتشان را منتشر میکردند تا اینکه کمکم تجار ایرانی هم با فواید جذب مشتری و آگهی دادن آشنا شدند و سراغ تبلیغات و آگهی دادن رفتند. نمونه این تبلیغات، اعلان صورت قیمت اجناس مورد نیاز مردم به نرخ رسمی دولتی و فروش کتابهای تازهچاپشده بود.
بعد از مطبوعات دوران قاجار نوبت به دوران پهلوی اول و نوگرایی در ایران و تهران و تغییرات در تبلیغات مطبوعات میرسد که پیشگام این تغییرات روزنامه اطلاعات در دهه اول سده ۱۳۰۰ خورشیدی بود. مهرشاد کاظمی تعریف میکند: «در این دوره مطبوعات و حتی مردم با فوت و فن صحیح تبلیغات و تأثیر آن بر فرهنگ و نحوه جذب مشتری و مخاطب چندان آگاه نبودند. تبلیغات با روند سابقش انجام میشد و روزنامه اطلاعات بیشترین آگهیهای تبلیغاتی را منتشر میکرد. از سال ۱۳۲۵ اندک تغییراتی در ارائه تبلیغات مطرح شد که این تبلیغات شامل متنهایی بود که از طریق مؤسسات اروپایی و آمریکایی، از سوی شرکتهای واردکننده کالا ها در ایران ترجمه و در روزنامهها چاپ میشد. با توجه به کم هزینه بودن انتشار آگهیها در مطبوعات به نسبت تولید فیلم عموماً روزنامهها تربیون مناسب و مقرون به صرفه سفارشدهندگان آگهیها محسوب میشدند و در میان روزنامهها کیهان و اطلاعات بیشترین تیراژ و آگهی را داشتند.»
اما از سال ۱۳۳۵ خورشیدی حال و هوای تبلیغات حسابی تغییر کرد و با توجه به افزایش سواد و تعداد روزنامهها و توجه مردم به مطبوعات، تبلیغات متناسب با ذائقه مخاطب رنگ و بوی ایرانی به خود گرفت و استفاده از ضربالمثلهای فارسی و اصطلاحات رایج در محاوره و زندگی روزمره جایگزین ترجمه ها شد و این روند تا به امروز در مطبوعات ادامه دارد.
در دوره قاجار به آگهی مطبوعاتی اعلامنامه، اشتهارنامه، اعلاننامه و اعلان میگفتند و در میان همه این واژهها «اعلان» تلفظ راحتتری برای مردم داشت. برای مثال، آگهی دولتی را اعلان دولتی و آگهیهای بازرگانی را اعلانات تجارتی عنوان میکردند. این تهرانپژوه در ادامه توضیح میدهد: «از دوره قاجار تا نیمههای دوره پهلوی اول به بخش تبلیغات در مطبوعات، کانون آگهی یا مرکز اطلاعات میگفتند. سال ۱۳۱۴ با شکلگیری فرهنگستان در ایران واژه آگاهی جایگزین اعلان شد؛ اما سرپاس مختاری، رئیس وقت اداره کل شهربانی، چون کلمه آگاهی به تأمینات اداره کل شهربانی اطلاق میشد، درخواست کرد تا از واژه آگاهی به جای اعلان استفاده نکنند و به همین دلیل واژه آگهی جایگزین آگاهی شد.»