همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: در روزهای اخیر، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی چند واژه جایگزین برای لغات پرکاربرد انگلیسی پیشنهاد داده که طبق معمول، دستمایه تمسخر عدهای در فضای مجازی شده و عده دیگر با آن طنز ساخته و برخی هم خیلی جدی در مخالفت با این واژهها نقد مینویسند. «آزمونک»، «شکلک» و «پاد پخش» به ترتیب واژههایی هستند که جایگزین«کوییز»، «ایموجی» و «پادکست» شدند. در این باره و سایر واژههای جایگزین که در این سالها از سوی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد شده و همین مسیر تمسخر و مقاومت دربرابر استفاده از آن وجود داشته اما حالا در زبان ما جای خودشان را پیدا کردهاند و همچنین واژههایی که در همان ابتدای مسیر از رده خارج شده و در لغتنامهها مدفون شدند، با نسرین پرویزی، معاون گروههای واژهگزینی و فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید:
فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی طی هفته گذشته چند واژه جدید از جمله «پادپخش» و «آزمونک» را به ترتیب برای پادکست و کوییز پیشنهاد کرد. بعضیها میگویند این واژهها توانایی جایگزینی با لغت اصلی را ندارد و تلاش فرهنگستان بیهوده است، برای ابداع این واژهها چقدر کار کارشناسی انجام شده است؟
واژهها زمانی جا میافتند که نهادها و افراد مختلف آنها را به کار ببرند. بدیهی است که واژه به خودی خود جا نمیافتد. واژههای فرهنگستان اول با اجبار به کار برده میشد. اصراری وجود داشت که همه آنها را به کار ببرند. همچنین در زمان خودشان انتقادهای زیادی به آنها شد. کسانی مانند........ تقیزاده و صادق هدایت به ابداع این واژهها انتقادات فراوانی کردند. آنها ایراد میگرفتند و حتی میگفتند که شما زبان فارسی را خراب کردهاید و به جای «فکوته» دانشکده و به جای «یونیروسیتی» دانشگاه را مصوب کردهاید! صادق هدایت طنزهای متعددی نوشت و واژههای فرهنگستان را در آنها به کار برد. بنابراین هیچ واژهای در زمان خودش به دلیل عادتهایی که اهل زبان دارند، راحت پذیرفته نمیشود. واژههای ما هم از این قاعده مستثنی نیستند. هر واژهای که ما امروز میسازیم، مسلماً نسلهای بعد راحتتر آنها را میپذیرند و به کار میبرند. آن هم به یک دلیل ساده؛ چون آنها را میشنوند. از سوی دیگر واژههایی داشتیم که فرهنگستان سالها ساخت اما تا صدا و سیما همت و همکاری نکرد و آنها را به کار نبرد، جا نیفتاد.
بیاید با یک مصداق بحث را روشنتر کنیم، مثلا واژه پادپخش، چه شد که به این واژه به جای پادکست رسیدید؟
این واژه را سالها پیش ساختیم اما آن زمان برای آن واژه «وبآوا» پیشنهاد دادیم. آن زمان بیشتر آهنگ و آواهای موسیقایی مطرح بود. اما چون آوا برای ما فارسی زبانان تقریباً مانند موسیقی و آهنگ برداشت میشود، به این نتیجه رسیدیم که با توجه به بحثها و صحبتهای جدی زیادی که در پادکستها مطرح است، پادپخش را انتخاب کنیم. یعنی پاد را پذیرفتیم و پخش را در کنار آن قرار دادیم. هم به موقع به این واژه پرداختیم و تغییرش دادیم و هم اینکه معتقدیم آنها باید به کار برده شوند تا جا بیفتند.
برای جا افتادن واژه چه کارهایی کردهاید و چه کارهایی باید انجام شود؟
در فضای مجازی حضور پررنگی داریم در عین حال برنامههایی که صدا و سیما تهیه میکنند تا حد قابل قبولی توانسته در رواج واژههای فرهنگستان کمک کند. صدا و سیما نهاد موثری است که میتواند صدای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی باشد. چون میتواند آنها را گسترش دهد. آنها میتوانند واژههای جدید را در فیلمها و در اخبار که از پربازدیدترین تولیدات است، به کار ببرند. همچنین اگر کسی از واژههای انگلیسی استفاده میکند، میتوانند برایش زیرنویس بنویسند. اگر صدا و سیما همکاری گسترده داشته باشند، به دلیل اینکه بسیار فراگیر است، مسلماً واژهها میتوانند جا بیفتند.
تا الان برای چه تعداد واژه بیگانه معادل فارسی ساختید؟
بیش از ۶۵ هزار واژه بیگانه داریم که برایش معادلگزینی کردهایم و در کتابهای درسی باید به کار رود. بسیاری از واژههایی که فرهنگستان تا به امروز ساخته وارد کتابهای درسی شده. خودمان وقتی به لغتنامه مراجعه میکردیم برای گلبرگ و کاسبرگ، واژههای قدیمی و فرانسهاش را به کار میبردیم.
نسل جدید از کسانی هستند که به شدت واژههای انگلیسی، فرانسوی و.... به کار میبرند و این خطر حس میشود که زبان فارسی به شدت از بین برود، برای حل این معضل چه کردید؟
آموزش و پرورش اگر واژهها را وارد کتابهای درسی کند، بسیار موثر است. البته همکاری پیوستهای با آنها داریم. دانشآموز با همین واژههای فارسی رشد میکند و واژه رواج مییابد. رواج واژه معمولاً یک نسل زمان میخواهد تا از آن بگذرد و واژه فارسی را ببیند و به واژه قدیمی و خارجی عادت نکرده باشد. خودم شاید امروز از واژه دورنگار استفاده کنم و لحظه بعد واژه فکس به ذهنم خطور کند چون عادت زبانیام بوده. اما اگر مانند بچههای نسل بعد اگر فقط دورنگار شنیده باشیم، همان را تکرار میکنیم. معتقدیم عادتهای زبانی از نسلی به نسل دیگر تغییر میکند. عادتهای جدید را میشود به سادگی جایگزین کرد.
پاسختان دربرابر انتقادهایی که همواره دربرابر واژههای جایگزین فرهنگستان میشود، چیست؟ چون بعضی نقدها واقعا وارد است، چون اغلب واژههای جایگزین شده، به دلیل عدم تطابق با واژه اصلی بدون کاربرد میمانند؟
اگر انتقادها سازنده و در جهت بهبود واژههایمان باشد، از آن استقبال میکنیم. اما اگر در این جهت باشد که بگویند چرا کاربرد واژه بیگانه اشکال دارد، ما معتقدیم زبان وقتی از عناصر بیگانه لبریز میشود، تخریب خواهد شد. حتی در گامهای بعدی ساختار زبان و جملههای نحوی ما هم تغییر خواهد کرد و با واژههای فرنگی تناسب مییابد. واژه کوییز هم که به آن در پرسش نخست اشاره کردید، معمولاً در کلاسهای زبان استفاده میشود. در مدرسه هم میگویند یک امتحان کوچک میگیریم و چند پرسش مطرح میکنند اما کسی که واژه کوییز را به کار میبرد، به سادگی میتواند واژه آزمونک را جایگزینش کند. منظور از آزمون، آزمونهای بزرگ و اصلی است و آزمونهای کوچک را آزمونک میخوانیم که واژه راحتی است که اگر به کار رود، به سادگی میتواند جا بیفتد.
زبان انگلیسی زبان تکنولوژی است. عبدالجبار کاکایی، شاعر، ترانهسرا و زبانشناس معتقدند که وام گرفتن واژه باعث فربه شدن زبان میشود. در این باره چه نظری دارید؟ همچنین او به درستی اشاره دارد که با ورود واژه، آن واژه ایرانیزه میشود. البته نه اینکه نحو زبان را تغییر دهیم.
شما در این راستا به جایی خواهید رسید که ناچار میشوید نحو را هم عوض کنید. وام واژه البته در همه زبانها وجود دارد. همه زبانها هم از هم واژههایی را وام میگیرند. اما اگر این موضوع حدودی نداشته باشد، مطمئن باشید که زبان را خراب میکند. اگر همین گونه پیش برویم، در آینده همه دروسمان را باید به زبان انگلیسی تدریس کنیم. زبانشناسان همه زبانهایی که پیشینه دارند، از جمله فرانسه و آلمانی و غیره اجازه نمیدهند که واژههای انگلیسی جای کلماتشان را بگیرد. حتی اگر نتوانند با آن واژه مقابله کنند، معتقدند که واژهای در زبان فرانسه و آلمانی باید ساخته شود که بدانند زبانشان توانایی ساختن واژههای علمی را دارد. همه کشورهایی که پیشینه دارند، از همین زاویه به زبانشان مینگرند. البته در برخی واژهها، ریشههای مشترک داریم و برخی واژهها در زبانهایی تنها در آوا با هم متفاوتاند. اما کشورهایی که به زبانشان اعتقاد دارند، سعی میکنند که علوم را به زبان خودشان بیان کنند. استادی آلمانی زبان معتقد است که اگر کشوری نتواند علوم و فناوری را به زبان خودش بیان کند، توسعه علمی پیدا نخواهد کرد.
چرا؟
چون وقتی در تلویزیون مستند یا برنامهای علمی پخش میکنید، وقتی اصطلاحات با زبان بیگانه بیان شود، شخصی که آن علم را دارد متوجه خواهد شد اما وقتی با زبان فارسی سخن میگویید، حتی اگر تعریف علمی آن واژه را ندانید، میتوان درکی از آن واژه داشت. این نمونه مثل واژه راکیزه است. خیلی بلوا به پا شد که چرا به جای میتو کندری فرهنگستان واژه راکیزه را انتخاب کرده. اگر توجه کنید، به سادگی میبیند که در زبان «یزه» را در واژههایی مانند پاکیزه، دوشیزه و.. داریم، و همه میدانیم که به معنی یک چیز کوچک است. دستکم آنها درخواهند یافت که با عنصری کوچک سر و کار داریم. یعنی غیر اهل علم هم درکی از علوم پیدا میکند و در نتیجه علم بومی و همگانی میشود. اما وقتی بنا را بر این بگذارید که همه واژگان را با انگلیسی بیان کنید، مانند آن میشود که از یک خانم خانهدار میپرسیدیم که وسایل خانهات را نام ببر و او نمیدانست چه بگوید. انگلیسی همین واژه را نه کس میتوانست تلفظ کند و نه میتوانست معنیاش را بگوید و درکی از آن نداشت. بنابراین توسعه علم باید بومی باشد و باید به گونهای باشد که درک مردم از علوم بالا برود.
این روزها به دلیل پخش سریالهای ترکی از شبکه های خارجی و استقبال مردم از آنها، واژگان ترکی نیز بسیار در زبان فارسی رسوخ کرده، برای این معضل چه کردید؟
یکی دیگر از مشکلات ما وام گرفتن از زبان ترکی است. آن هم تحت تأثیر سریالهایی که مردم ما میبینند. همچنین است ارتباطاتی که با کشور ترکیه داریم. اما مقدار زیادی با انگلیسی مشکل داریم و حتی جنبه تفاخر هم پیدا کرده. یعنی ما به قدری مشکل فرهنگی داریم که وقتی وارد مغازه میشویم اگر میخواهیم بگوییم فلان پیراهن را کجا گذاشتهاید، میگویند بروید فلان رگال. ما قبلاً میز و پیشخوان داشتیم. الان به سادگی از واژه دسک به جای میز استفاده میکنند که نوعی فرهنگباختگی است. ما فکر میکنیم که زبان و فرهنگ ما بد است و باید این اصطلاحات ساده را به زبان انگلیسی بیان کنیم. کسانی هم چنین حرف میزنند، دیگران و خودشان فکر میکنند که باسوادند. اغلب کسانی هم که این اصطلاحات را به کار میبرند، انگلیسی بلد نیستند اما به کار میبرند تا تفاخر ایجاد شود. منظورم این است که باید فرهنگسازی کنیم و به زبانمان افتخار کنیم تا برای بچهها و نوجوانان شیرین باشد و احساس کنند اگر فارسی را درست حرف بزنند، باسوادند.
یکی از مشکلات اساسی در حفاظت از زبان فارسی، فضای مجازی است، این روزها نه تنها کلمات جایگزین انگلیسی و ترکی استفاده میشود بلکه واژگان فارسی را هم نادرست مینویسند که نمونه پرتکرار آن، رعایت نکردن ه کسره است، در این رابطه چه کردهاید؟
در فرهنگستان هم بخشی تحت عنوان زبان و رایانه داریم که به زبان فضای مجازی و اصطلاحات خاصش میپردازند. اما این مشکل را همواره داریم. اما توجه داشته باشد که وقتی به هر کشوری میرویم، وقتی رایانهشان را باز میکنند، به زبان آن کشور است. رایانههای ما تا باز میشود، زبانشان انگلیسی است! مگر اینکه این زبان را خودتان در جاهایی تغییر دهید. باید کاری کنیم که زبان فارسی مرجع باشد و اگر کسی متوجه نشد یا به دنبال موضوع خاصی میگشت، آن وقت زبان دستگاه را به انگلیسی تغییر دهیم. در آلمان و فرانسه، زبان رایانه و فضای مجازی کلا آلمانی یا فرانسوی است. ما باید قدری روی زبان فضای مجازی کار کنیم که شاید هم کوتاهی ما هم بوده. فرهنگستان به این موضوع به خوبی نپرداخته. سالهاست که این گروه تشکیل شده اما در این زمینه نیاز به فعالیت بیشتری داریم. کارهای دولتی مانند مرکز فضای مجازی هم باید وقت بیشتری صرف این زبان کند. متأسفانه مسایل فنی امروز بیش از حفظ زبان فارسی مطرح است. فرهنگستان هم همواره گفته که آماده همکاری است. تفاهمنامهای هم با شورای فضای مجازی امضا کردهایم تا بتوانیم کار کنیم و واژههای و اصطلاحات متعدد را بررسی کنیم. معتقدیم که دستکم باید نظارتی بر اصطلاحاتی که آنجا به کار میرود، بشود و اگر کسی وبگاه دارد یا جاهایی که مراجعه بیشتری به آنها میشود، زبان معیار، فارسی باشد. اما این کار سنگین و چند سویه است و راحت نیست. همه مراکزی که دست اندرکاراند باید همت کنند.