سالها پیشتر از آنکه آب لولهکشی به خانهها بیاید، مردم از قناتها و آبانبارهایی استفاده میکردند که درصد گرفتن بیماریهایی مثل وبا، تیفوس و حصبه با استفاده از آن آب بسیار بود. حالا با استفاده از آب لولهکشی شده میشد امیدوار بود که مردم کمتر بیمار شوند؛ البته همین موضوع کم کم هم مشاهده شد.
حالا تهران آبی تصفیه شده و مجرای فاضلابی جداگانه داشت که نتیجه صدسال فکر و سیسال کش و قوس جدی بود.
نگاه به آن سوی مرزها
سالهای ابتدایی سده سیصد اولین زمزمههای مربوط به «لولهکشی آب» تهران از گوشه و کنار شنیده شد. شاید در زدن نخستین جرقهها سفرهای غربی بسیاری از افراد و دیدن پیشرفتهای شهری آنان بیتاثیر نبوده باشد.
سال 1308 روزنامه اطلاعات گزارشی درباره نحوه لولهکشی آب شهر پاریس نوشت: «لولهکشی و تصفیه آب پاریس دارای تشکیلات وسیعی است؛ آب مشروب این شهر از رودخانه سن و از چشمههای اطراف پاریس گرفته میشود.
چندین کارخانه برای تصفیه آب و تجزیه و ترکیب آن موجود است و مراقبت و توجهی که برای تهیه آب گوارا، یعنی برای تأمین سلامتی عامه مردم به عمل میآید، فوقالعاده دقیق و حساس است. متخصصانی از طرف بلدیه گماشته شدهاند که مراقبت و نظارت مخصوص در تجزیه آب بنمایند. پاریس را روزی دوباره میشویند... ماموران بلدیه لولههای بزرگ آب را در دست گرفته و معابر را میشویند... ».
در ادامه این پیشنهاد قوت می گیرد که: «نهری که از رودخانه کرج چندی است به تهران کشیده شده، اگر خوب دقت شود، دو ثلث آبی که از رودخانه مزبور میگیرد تا وقتی که به مصرف حقیقی آن برسد، در بین راه تلف میشود و علت حقیقی این که گاهی محلات شهر دچار مضیقه آب میشوند، همین است که یک قسمت مهم آب مشروب تهران به هدر میرود، والا تهران به قدر کافی و بلکه زیادتر آب مشروب دارد که اگر لولهکشی میشد،مردم در نهایت رفاه زندگی میکردند.
بالاتر از تمام اینها حفظالصحه است... آب راکد و آبی که از نهرهای روباز میگذرد، قابل شرب نیست. این آبی است مملو از میکروبهای مختلفه و ثمره آن همان قیافههای لاغر و اندامهای ضعیفی است که غالباً در بین هموطنان ما دیده میشود».
اولین جرقههای حمایت از لولهکشی آب تهران در مطبوعات زده شده بود،اما هنوز راه درازی مانده بود تا این ایده بتواند عملی شود. همیشه از تولد اولین ایده تا رسیدن به بلوغش باید مسیر پرپیچ و خمی را طی کرد، و معمولاً از گرفتن تصمیم تا عمل کردن به آن، راه بسیار است.
بلدیه دست به کار میشود
سال 1311 بلدیه تهران از سوی اداره احصاییه گزارش جمعیتی تهران را منتشر کرد. به گزارش اداره احصاییه، تهران 310 هزار نفر جمعیت داشت.
در 21 فروردین 1311 روزنامه اطلاعات نوشت لولهکشی تهران جزو پروگرام (برنامه) دولت است. بعد با نگاهی کوتاه به ویژگیهای منطقهای تهران از گرانی هزینه لولهکشیها نوشت: «شهر تهران به واسطه وسعت زیاد و جمعیت نسبتاً کم و فاصلههایی که بین عمارات و ابنیه وجود دارد، لولهکشی را پرخرج و گران کرده است.
زیرا وقتی تصمیم به لولهکشی گرفته شد، ناچار بایستی تمام شهر لولهکشی شود و آب مشروب لوله به مردم برسد، در صورتی که این لولهکشی طویل و ممتد مخارج هنگفتی دارد که متناسب با جمعیت شهر نیست...».
در آن روزها کریمخان بوذرجمهری ریاست شهرداری تهران را به عهده داشت. تشبیه روزنامه اطلاعات درباره فضای شهری تهران آن روز تشبیه عجیبی بود: «شهر تهران با این وجاهت و زیبایی که در ظرف این دو سه سال نسبت به سابق پیدا کرده و میرود بهتر و قشنگتر شود، مادامی که لولهکشی نشده، مثل عروسی است که از چشم نابینا یا فاقد یکی از احساسات اصلی بدن باشد!...
لولهکشی شهر تهران متضمن مخارج هنگفت چند میلیون تومانی است که اکنون اداره بلدیه فاقد چنین سرمایهای است، ولی اهمیت موضوع و مسئولیت مستقیمی که اداره بلدیه نسبت به حفظ جان افراد شهر دارد و توجهی که مخصوصاً به اصلاحات شهر و زیبایی تهران میشود، بایستی این قسمت را در درجه اول قرار داده و هر چه زودتر به مرحله عمل نزدیک سازند».
بعد از آن نویسنده گزارش از اقدامهای مهم اداره بلدیه در آن چند سال مینویسد و میگوید که اهمیت لولهکشی آب شهر از لحاظ نظافت شهر، صحت و سلامتی مردم و حفظ نفوس قابل توجه است.
سپس از پیگیریهای دولت و برنامههای بلدیه میگوید. ظاهراً در آن برهه تصمیم گرفته میشود که لولههای اصلی را اداره بلدیه به شهر وارد کند و هزینههای لولههای فرعی را که به خانهها وارد میشود، مردم بپردازند.
البته برای افراد کمدرآمد هم چارهای اندیشیده میشود: «کسانی که استطاعت لولهکشی در عمارت و اتاقهای خود نداشته باشند، فقط به نصب شیر در نزدیکترین محل خانههای آنها اکتفا خواهد شد که کلیه آب مشروب شهر از لوله باشد».
سی سال فراز و نشیب
ماجرای لولهکشی آب شهر تهران، ماجرای عجیب و پیچیدهای است که چیزی حدود سیسال به درازا کشید؛ سیسالی که در آن شهرداران بسیاری به ریاست شهرداری شهر تهران رسیدند تا سرانجام قرعه پیروزی و پایان کار به نام یکیشان درآمد.
سال 1314 بود که با ایجاد جرقه تفکر لولهکشی آب، پیشنهادهای همکاری کشورهای فرانسه، آلمان و چکاسلواکی به ایران سرازیر شد، اما هربار که پای دو طرف به نشستن بر سر میز مذاکره میرسید، تفاهم برقرار نمیشد و آبهایشان در یک جوی نمیرفت! ایران چندین بار آگهی مناقصه لولهکشی تهران را منتشر کرد که البته غیر از این شرکتهای غربی، فرد یا کشور دیگری پیشقدم نمیشد.
به نظر میرسید که در جریان آگهیهای مناقصه پیروزی بیشتر با شرکت فرانسوی است، اما هربار بر سر گرانی مصالح و بحث بر سر جنس لولهها اختلاف جدی پیش میآمد. سال1317 بود و کمپانیهای غربی منتظر اعلام نتایج از سوی ایران بودند، اما در تهران هنوز نمایندگان مجلس بر سر اینکه جنس لولهها باید فولادی یا چدنی باشد، بحث میکردند.
این ماجرا آنقدر دچار کش و قوسهای فراوان شد تا بالاخره جنگجهانی اول آغاز شد و موضوع لولهکشی آب شهر هم به حالت تعلیق درآمد؛ چرا که حملونقل مصالح بین ایران و اروپا دچار مشکل شده بود.
جنگ جهانی اول که تمام شد، موضوع کهنه لولهکشی آب شهر تهران باز بر سر زبانها افتاد. اینبار گروهی از بازرگانان ایرانی تصمیم گرفتند که وارد میدان شوند و سرمایه خود را در اختیار شهرداری تهران قرار دهند.
مخالفتهای بزرگ و کوچک با این جمع سرمایهدار آغاز شد و آنقدر ادامه پیدا کرد که آنها از تصمیم خود پشیمان شدند و انصراف دادند. چندسال گذشت، اما هنوز از اجرایی شدن مقدمات خبری نبود.
خبرنگار روزنامه اطلاعات در مردادماه 1324 از دیدارش با مهدی مشایخی شهردار تهران مینویسد: «...موضوعی بود که دیروز صبح در ضمن مصاحبهای، آقای شهردار با من در میان نهادند و گفتند: نقشهکشی یکی از مهمترین کارهای لولهکشی شهر است و اضافه کردند نقشهکشی تهران یکسال به طول خواهد انجامید.
یکسال هم مدتی طولانی است و به همین جهت تصمیم داریم نقشهکشی هر قسمت که به پایان میرسد، در آن قسمت لولهکشی شروع شود و با این ترتیب، پنج ماه دیگر عملیات مقدماتی لولهکشی آغاز خواهد شد...».
سرانجام در سال 1325 و در دوره زمامداری احمد قوام و شهرداری مهدی مشایخی یک شرکت خوش اقبال انگلیسی توانست اجرای امور را به عهده بگیرد.
لولههای چدنی و فولادی خریداری شده بودند و روزنامه اطلاعات در سال 1328 گزارشی از اقدامات انجام شده را نوشت: «تمام لولههای مورد احتیاج شهر تهران را تاکنون اداره کل لولهکشی... خریداری کرده است... لولههای فولادی در نقاطی به کار خواهد رفت که فشار آب زیادتر بوده و باید استحکام زیادتری داشته باشند... لولههای رسیده در انبار بزرگ واقع در نازیآباد انبار شده و به تدریج مصرف میگردد، به طوری که همیشه مقداری لوله به طور رزرو در انبار موجود میباشد...»
نویسنده از روند جمعآوری پول از مردم هم مینویسد: «تاکنون اقساطی که از خانههای مسکونی جهت لولهکشی شهر جمعآوری شده است، بالغ بر یک و نیم میلیون تومان میشود که زیر نظارت هیأت مخصوصی در حساب بانک ملی ایران قرار داده شده...»
روند اجرای امور شکلی جدی به خود گرفته بود که کارشکنیها کم کم آغاز شدند. اوج کارشکنیها در دوران نخست وزیری محمد مصدق بود. شایعه شده بود لولهکشیهایی که تا آن روز انجام شدهاند، مطابق اصول فنی نبودهاند و مردم باید بار دیگر منتظر باشند که کارگران خیابانها را از نو بشکافند.
حتی روزنامهای نوشت که در بخشی از لولههای زیرزمینی مواد محترقه کار گذاشته شده که روز مبادا تهران را دچار حریق کنند! البته دولت محمد مصدق نسبت به این اتهامها بیتفاوت بود و قصد ادامه کار را داشت.
با سقوط دولت او در سال 1332، باز هم وقفهای دیگر در روند اجرای کارها پیش آمد. اما اینبار در سال 33 و 34 کار دنبال شد و بالاخره آبان ماه سال 34 بود که آب تهران در لولهها به خانههای مردم آمد.