آن سازه چیزی نیست جز «کاریز» یا قنات؛ ابزاری که بیشترین خدمت را به امنیت غذایی ایرانیان در طول سه هزار سال گذشته ارائه داده است. در مقاله ای که در پی می آید نویسنده کوشیده است ضمن تشریح مختصر ویژگی قناتهای ایرانی، نسبت به نامهربانیهایی که درباره این سازه گرانبها روا شده هشدار دهد.
قنات یا کاریز سازهای است متشکل از چاههای متوالی که به وسیله مجرایی زیرزمینی به هم میپیوندند. جریان آب قنات از درون این مجرای زیرزمینی عبور میکند و در نهایت به سطح زمین میرسد. قنوات در گذر از تاریخی چندهزار ساله، شریان زندگی را بر دل سوزان نواحی بیابانی و حاشیه کویر مرکزی در دست داشتهاند، چرا که در واقع اسباب ضروری برقراری و استمرار تمدن را در مناطق کمآب (drylands) بهوجود آوردهاند. فرهنگ کشاورزی دیرپای ایرانی به همراه وجود بیابانهای پهناور در این سرزمین کهن، سبب شده تا ایرانیان از دیرباز جایگاه و احترام ویژهای را برای آب و آبادانی لحاظ کنند.
اجداد ما با تفکری تحسینبرانگیز حیات خود را مرهون دست بخششگر ساقی ازلی و ابدی میدانستند. آنها هر گوشهای را که درختی برافراشته و سبز مییافتند، قدمگاهی مقدس میخواندند؛ بر درخت دخیل میبستند و هرگز آب پاک و پاکیزه را آلوده نمیکردند. سازههای آبی بدیع و شگفتیآفرین تاریخی، نمایانگر ابتکار و ذوق ایرانیاست و از مفاخر ملّی ما محسوب میشود. به جرأت میتوان گفت که قدیمیترین و شناختهشدهترین این سازهها، قنات است.
چنین است که اغلب دیرینشناسان در حوزه صنعت آب، ایران را خاستگاه اصلی بهوجود آمدن قنات میدانند و معتقدند کشورهای دیگر جهان به تدریج در این فن از ایرانیان الگو گرفتهاند.
از طرفی، آشکار است که در هزاره سوّم، بحران آب، یکی از اصلیترین نگرانیهای انسان آیندهنگر امروزیاست که سبب شده کشورهای مختلف با توجه به جایگاه محوری آب در توسعه، به سوی مدیریتی جامع برای حفظ، احیاء، اصلاح، توسعه و بهرهبرداری از اندوختههای آبی روی آورند؛ دریافتی که لزوم توجه جدیتر به احیا و روزآمد کردن این صنعت یا شگرد بومی را دوچندان میسازد.
یکی از مزیتهای قنات که در سایر طرحهای آبی کمتر مشاهده میشود، مشارکت در مدیریت بر قنوات و بهرهبرداری از آنها است. تا دهه چهل شمسی، بحث ارباب و رعیتی در میان بود. ارباب مدیریت سیستم قنات را در اختیار داشت و رعایا بهرهبرداری میکردند. اربابها از بضاعت مالی خوبی برخوردار بودند و هزینهای را هم برای مرمت، احیا و لایروبی صرف میکردند.
بعدها با تقسیم شدن آب و تعدد مالکین، امر بازسازی نیز کمرنگتر شد و این موضوع شاید به عدمبضاعت مالی بهرهبرداران و کشاورزان باز میگشت. توجه به جایگاه اقتصادی حفظ قنات، مزیتهای استفاده از این سیستم برای تحقق توسعه پایدار، ارزش تاریخی و همچنین هویتبخشی فرهنگی به واسطه معرفی این ساز و کار کهن ایرانزمین، اسباب آن را فراهم آورد تا دولت طرح جامعی را بهصورت یکپارچه با عنوان طرح احیاء و مرمت قنوات کشور از سال 1377 توسط سازمان متولی آن یعنی جهادکشاورزی آغاز کند. لیکن متأسفانه نتایج حاصل از این طرح مفید و ارزشمند، آنگونه که بایسته مینمود، در سطح جامعه و بهرهبرداران انعکاس نیافت.
همچنین از ابتدای دهه هشتاد، مقرر شد وزارت نیرو بهعنوان متولی امور آب کشور هر پنج سال یکبار از تمامی منابع آبی اعم از آبهای سطحی و منابع زیرزمینی آمارگیری بهعمل آورد. این آمارگیری برای اولین بار در سال 1381 آغاز شد و انجام آن تا سال 1384 به طول انجامید. در سال آبی 84-1383 مشخص شد شمار قنوات کشور 35800 رشته است که البته این تعداد شامل قنوات بایر و غیرقابل استفاده نیز بود. در گذشته از جریان آب قنات هم برای شرب و هم برای کشاورزی و هم در به حرکت آوردن چرخ آسیابهای آبی استفاده میشده است، ولی امروزه آب قنات بیشتر مصرف کشاورزی دارد.
مهمترین عوامل تخریب کاریزها کدامند؟
عوامل متعددی از جمله مجوزهای بیرویه برای حفر چاههای عمیق و اضافهبرداشت از سفرههای آب زیرزمینی، ورود فاضلاب به شبکه آب قنوات، تخلیه زباله در چاههای قنات و تخریب قنوات به واسطه ساخت و سازهای عمرانی در کنار عاملی طبیعی همچون خشکسالی دلایل اصلی از بین رفتن قناتها را شامل میشوند. آنچه مایه تأسف است، اینکه وجود عوامل مخرب انسانی، ناشی از عدممدیریت و برنامهریزیهای آیندهنگر، بیش از خشکسالی در نابودی قنوات ایران سهم داشتهاست.
با توجه به اینکه دستیابی به فنون جدید درصورت مدیریت صحیح میتواند باعث پایداری قنات شود، لازم است به حفظ آنچه از گذشتگان رایگان به دست ما رسیده، اقدام کنیم. در حال حاضر با وجود مزیتهای مسلم قنات در سازگاری با طبیعت، اقدامی برای حفر رشته قناتهای جدید صورت نمیگیرد؛ چرا که هزینه حفر آن در مقایسه با حفر چاه که در مدت زمان بسیار کمتر و با هزینه مناسبتری انجام میشود، توجیه اقتصادی ندارد.
بنابراین اولویت با حمایت و حفاظت از قناتهای موجود است. قناتها علاوه بر آنکه به دلیل پیشینه تاریخی ارزشمندشان در زمره میراث ملی ایران قرار دارند، به جهت سازگاری با محیط طبیعی نیز رکنی اصلی برای سلامت طبیعت سرزمین ما به حساب میآیند. یکی از موارد مهمی که در حفظ قنوات توسط کارشناسان این فن مورد توجه قرار میگیرد تعادل بخشی به سطح سفرههای آب زیرزمینی است. قنات، آبهای زیرزمینی را به شکل کنترلشده در اختیار ما قرار میدهد و از این لحاظ تفاوتی اساسی با عملکرد چاه دارد. آب جاری در شبکه قنات پس از قرنهای متوالی پایدار میماند. در مجموع میتوان گفت: قناتها نه تنها هیچ آسیبی را متوجه محیطزیست نمیسازند، بلکه در مواردی میتوان با اعمال مدیریتی هوشمندانه از آنها برای یاری طبیعت در پیشگیری از حوادث فاجعهآفرین بهره گرفت.
با انتقال آب کوهستان به مناطق پاییندست و بهبود کیفیت منابع آب و خاک اراضی بیابانی، پوششهای گیاهی منطقه هم تقویت میشوند. افزون بر همه اینها نظامهای بهرهبرداری قنوات که مبتنی بر زمینههای مشارکت و خودیاریهای مردمی است، رابطه نزدیکتری میان دولت و مردم فراهم خواهند آورد.
سخن آخر
صفحه روزگار ورق خواهد خورد، انرژیهای جدیدی جای سوختهای فسیلی را خواهند گرفت و زمانه ناگزیرمان خواهد کرد به شکل دیگری به گنجینههای خفته در خاک زیر پایمان نگاه کنیم. چه خوب است پیش از آنکه بحران به سراغ ما بیاید ما برای پیشگیری به استقبالش رویم.