همشهری آنلاین- نصرالله حدادی، تهران پژوه: زمستان که فرا میرسید اولا از میزانِ عفونت آبهای راکد کاسته میشد و ثانیا بر اثربارش باران و برف آب راحتتر به دستِ مردم میرسید و کموبیش میرابها که مردم کوچه و بازار به آنها «شمرِ محله » میگفتند، بیکار میشدند! آب موجود درآب انبارهای خانگی که به وسیله تلمبه دستی به داخلِ حوضِ وسطِ حیاط خانه کشیده میشد، بهمحض شروع فصل گرما مملو از کِرمهای ریزِ قرمزرنگی میشدند که بهصورت میلیونی در میان یکدیگر وول میخوردند و برای جلوگیری از ورود آنها به داخل ظرف، در دهانه خروجی تلمبه جورابی را بسته و آب از داخل آن به سمت ظرف میرفت و در داخلِ جوراب این جانورِ بس آزاردهنده، به شکل عجیبی وول میخوردند و صحنهای بس مشمئز کنندهای را به نمایش میگذاشتند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
در زمستان با توجه به برودت هوا و نزولات جوی فراوان، آبِ آبانبارها نسبتا قابل تحمل و بعضا شرب بود اما مردم احتیاط کرده و همواره آبِ شرب خود را از "گاری آبِ شاهی" تهیه مینمودند و برای شستوشو و رُفت وروب، از این آب استفاده میکردند. در میان اغلب حیاطِ خانهها "چاه برفی" حفر شده بود و صاحبِخانه به محضِ بارشِ اولین برف زمستانی، برفها را با پارو به داخل این چاه که دهانهای به قطر پنجاه تا شصت سانتیمتر و عمقی به اندازه ده - دوازده متر داشت، میریخت و با وسیلهای به نام "برفکوب" آن را فشرده میساخت و لایهلایه بر آن میافزود تا چاه لبالب از برفِ کوبیده شده و درآن وقت به یک تکه یخِ بزرگ تبدیل شده بود و تا آغاز فصل گرما در زیرزمین دوام می آورد و بهتدریج به مصرف میرسید.
برای نسل امروز غیر قابل باور است که بپذیرد، آب روان در جویها که مملو از انواع کثافات و آلودگیها بود مورد مصرف قرار میگرفت و این وضعیت تا سال ۱۳۳۴ ادامه داشت تا آنکه آبِ تهران لوله کشی و تصفیه شد و بسیاری از بیماریها از جامعه رخت بربست و میرابها و دارندگان گاری آب شاهی بیکار شدند و آب سالم از آن پس دیگر شاه و گدا نمیشناخت و همگان از این مایه حیاتی به صورت سالم و گندزدا شده و کاملا تصفیه شده بهرهمند شدند. قدر آب تهران را بیش از پیش بدانیم که در میان آبهای بسیاری از پایتختهای جهان بینظیر است.