آمارهای مرکز آمار ایران نشان میدهد ضریب جینی هزینههای غیرخوراکی طی سالهای 84تا 86 بهترتیب معادل4522/0، 4591/0 و 4556/0 بوده است. در همین حال ضریب جینی هزینههای غیرخوراکی در سال83، یعنی آخرین سال برنامه سوم توسعه، 4544/0 بوده است که این رقم نشانه فقیرتر شدن جامعه شهری طی برنامه چهارم توسعه است. همچنین ضریبهای جینی بالای 4/0 به معنای فاصله طبقاتی شدید محسوب میشود که در نتیجه ضرایب جینی سالهای 83 تا 87 نمایانگر شکاف شدید طبقات در شهرهای کشور است. بنابر تعریف، هرچه عدد ضریب جینی به یک نزدیکتر شود، نشاندهنده توزیع نامطلوب درآمد در جامعه و تشدید فاصله طبقاتی است.
براساس آمار بانک مرکزی هزینه خانوار شهری از 368 هزار تومان در سال 83 به
881 هزار تومان در سال 87 افزایش یافته که بیش از 72 درصد این هزینهها در سال 87 را هزینههای مربوط به نیازهای غیرخوراکی تشکیل داده است درحالیکه در سال 83 این سهم 5/68 درصد بوده و این افزایش سهم بهدلیل پوشش هزینههایی چون مسکن و بهداشت است که از تورم بالایی برخوردار بودهاند و مردم مجبور شدهاند تا از هزینههای خوراکی برای پوشش هزینههای غیرخوراکی بکاهند.
توجه یکسان ایرانیان به غذا
گرچه فاصله طبقاتی در کالاهای حوزه غیرخوراکی در ایران بالا است و کشورمان را در میان کشورهای با فاصله طبقاتی شدید قرار میدهد اما ضریب جینی هزینههای خوراکی نشان میدهد ایرانیان در این زمینه چندان با هم فاصله ندارند. بهنظر میرسد علت این مسئله آن است که طبقات پر درآمد جامعه هزینههای خوراکی را در اولویت قرار نمیدهند، از سوی دیگر، اما مردم طبقات با درآمد پایین در اولویتبندی نیازهای خود، ناگزیرند مواد خوراکی را نسبت به دیگر نیازها مقدم بشمارند.
آمار نشان میدهد ضریب جینی هزینههای خوراکی در سال 83 به عدد 2599/0رسیده است که در سال 84 این ضریب به 2491/0 در سال 85 به 2531/0 رسیده است. این شاخص که به عدد یک نزدیک است؛ نشانگر آن است که کشور ما درخصوص شکاف طبقاتی در حوزه غذایی از زمره کشورهای با شکاف کم قرار دارد. مقدمبودن تامین مواد خوراکی نزد طبقات پایین جامعه از یکسو و توجه طبقات بالا به افزایش داراییهای غیرخوراکی باعث تشدید فاصله طبقاتی داراییهای غیرخوراکی نزد جامعه شهری شده بهطوری که عدد ضریب جینی هزینههای خوراکی تقریباً نصف عدد ضریب جینی مواد غیرخوراکی است.
جامعه روستایی به غذا اهمیت میدهد
بهدلیل تراکم پایین ثروت در جامعه روستایی و بالا بودن درجه فقر در این مناطق، جمعیت روستایی کشور برای مواد خوراکی اهمیت بیشتری قائلند بنابراین فاصله طبقاتی به لحاظ مواد خوراکی بالاتر است. آمار نشان میدهد ضریب جینی هزینههای خوراکی جمعیت روستایی از جامعه شهری 4/0 بیشتر است. به عبارت دیگر، ضریب جینی روستایی در سال 86 معادل 2909/0 بوده در حالی که همانطور که پیشتر آمد، ضریب جینی مواد خوراکی شهری 2531/0 است. این در حالی است که توزیع درآمد در بین طبقات روستایی در حوزه مواد غیرخوراکی چندان با جامعه شهری تفاوت ندارد و براساس آمار ضریب جینی جامعه روستایی کشور روی عدد 4494/0 و شهری 4567/0 است. براساس آمار ضریب جینی هزینههای خوراکی جامعه روستایی طی سالهای 83 تا 86 بهترتیب عبارتند از 2932/0، 2855/0، 3040/0 و 2909/0 و در حوزه هزینههای غیرخوراکی 4556/0، 4487/0، 4551/0 و 4494 است.
همچنین آمار نشان میدهد با وجود اهمیت کاهش فقر در اهداف برنامه چهارم توسعه، مجری این برنامه در تحقق اهداف کاهش فاصله طبقاتی و فقر از موفقیت چندانی برخوردار نبوده و درخصوص توزیع عادلانه داراییهای غیرخوراکی شهری که بخش اعظم ثروت در این حوزه قرار دارد، ناموفق بوده و فاصله طبقاتی تشدید شده است.
هزینههای خوراکی و غیرخوراکی دهکهای درآمدی
یکی دیگر از شاخصهایی که نمایانگر شکاف طبقاتی در جامعه ایرانی است هزینههای خوراکی و غیرخوراکی 10درصد فقیرترین جامعه است. آمار مرکز آمار نشان میدهد 10درصد فقیرترین جامعه تنها 2/6 درصد هزینههای خوراکی و غیرخوراکی 10 درصد ثروتمندترین جامعه ایرانی را در سال 87 مصرف میکنند.
براساس گزارشهای مرکز آمار در نسبت هزینههای خوراکی و غیرخوراکی 10 درصد فقیرترین به غنیترین در سالهای 84 تا 86 بهترتیب برابر 1/7، 1/6 و2/6 درصد است. این نسبت در سال 83 معادل 3/6 درصد بوده است که نشان میدهد فاصله طبقاتی سال گذشته نسبت به سال 83 کمی بیشتر شده است. این نسبت برای 20 درصد فقیرترین به 20 درصد ثروتمندترین نیز در سال 87 برابر 1/12 درصد و سال 83 معادل 3/12 درصد است که باز هم نشاندهنده افزایش فاصله طبقاتی است.
هزینههای (مجموع خوراکی و غیرخوراکی) یک خانواده از دهک فقیر (درآمدی اول)در سال 87 معادل 22/29 میلیون ریال و در سالهای 84 تا 86 به ترتیب 54/18، 47/19 و 3/23 میلیون ریال بوده است.
هزینه یک خانواده از دهک مذکور در سال 83 معادل 6/16 میلیون ریال بوده که نشان میدهد این هزینه در سال 87 بالغ بر 80 درصد رشد کرده است. مجموع هزینههای دومین دهک درآمدی خانوار ایرانی در سال 87 بالغ بر 48/57 میلیون ریال است که نسبت به هزینه 58/30 میلیون ریالی خانوارهای این دهک در سال 83 بیش از 88 درصد رشد کرده است. سرانه هزینه هر خانوار ایرانی دهک دوم در سالهای 84 تا 86 بهترتیب 6/33، 97/37 و 84/45 میلیون ریال بوده است.
کل هزینههای پنجمین دهک درآمدی خانوار ایرانی در سال 87 بالغ بر 78/107 میلیون ریال است که نسبت به هزینه 59 میلیون ریالی خانوارهای این دهک در سال 83 بیش از 7/82 درصد رشد کرده است. همچنین هزینه هر خانوار ایرانی این دهک در سالهای 84 تا 86 بهترتیب 57/65، 95/70 و 96/85 میلیون ریال بوده است.
کل هزینههای نهمین دهک درآمدی خانوار ایرانی در سال 87 بالغ بر 35/248 میلیون ریال است که نسبت به هزینه 5/134 میلیون ریالی خانوارهای این دهک در سال 83 بیش از 6/84 درصد رشد کرده است. همچنین هزینه هر خانوار ایرانی این دهک در سالهای 84 تا 86 بهترتیب 47/258، 78/320 و 46/372 میلیون ریال بوده است.
کل هزینههای پولدارترین دهک درآمدی خانوار ایرانی در سال 87 بالغ بر 06/467 میلیون ریال است که نسبت به هزینه 07/253 میلیون ریالی خانوارهای این دهک در سال 83 بیش از 6/84درصد رشد کرده است. هزینه هر خانوار ایرانی در دهک دهم در سالهای 84 تا 86 بهترتیب 47/258، 78/320 و 46/372 میلیون ریال بوده است.نکته قابل ذکر آن است که مرکز آمار در تهیه گزارش مذکور متوسط رشد هزینههای هر خانوار ایرانی را تنها تا سال 86 مورد محاسبه قرار داده است. این آمار نشان میدهد در سالهای 84 تا 87 متوسط رشد هزینههای خانوار تا حدودی متناسب با نرخ تورم بوده به شکلی که افزایش هزینه
یک خانوار ایرانی در سال 84 معادل 1/10 است که نرخ تورم در این سال 4/10 بوده است.
در سال 85 هزینهها معادل 5/12 درصد رشد کرد و نرخ تورم نیز 9/11 درصد بود. در سال 86 هزینهها حدود 6/18 درصد رشد کرده و نرخ تورم هم 4/18 درصد بوده است. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که افزایش هزینههای سال 87 تقریبا معادل نرخ تورم یعنی 4/25 درصد بوده است. بنابراین مبنای محاسبه هزینههای خانوار در سال 87 براساس رشد 5/25 درصد محاسبه شده است.