در تهران قدیم علما و فضلا و بیشتر افراد این لایه اجتماعی سعی می‌کردند به دلیل ارتباط ساده‌تر با مردم کمتر از تزیینات و تجملات برای ساخت خانه‌هایشان استفاده کنند. اما بر عکس، چهره‌های سیاسی و نیز متمولان تمایل زیادی به نصب بهترین و زیباترین سردرها در خانه‌هایشان داشتند.

همشهری آنلاین- بهاره خسروی : البته همین نصب سردر هم سبک و سیاق خاصی داشت. تا قبل از پهلوی اول اغلب سردرها و کتبیه‌ها مجلل و برگرفته از آیات و روایات قرآنی بود. اما به مرور، با توجه به تغییر سبک زندگی و فرهنگ غالب آن دوران، گرﺍیش آشکاری به سبک باستانی و استفاده از نمادهای ایران باستان در سردر منازل داشتند. به مرور زمان و ﺩﺭ ﺩﻭﺭه پهلوی ﺩﻭﻡ با پررنگ شدن سبک معماﺭی غربی، تزیینات و نمای ﻭﺭﻭﺩی ها چهره عوض کرد ﻭ کتیبه‌ها به تدریج از ورودی منازل حذف شدند. برای مثال، یکی از زیباترین سردرهای دوره پهلوی دوم مربوط به خانه پرفسور حسابی است که به شعری از سعدی مزین شده است.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

نصرالله حدادی، تهران‌پژوه در این‌باره می‌گوید: «اغلب ثروتمندان و متمولین به‌ویژه مردان سیاست و دربار به داشتن خانه‌های زیبا با سر درهای آنچنانی تمایل زیادی داشتند. سر در خانه‌های این افراد عموماً آجربندی و قطاربندی‌های زیبا داشت. قطاربندی در واقع ردیف شدن آجر نماها در کنار هم بود که به آن قطاربند می گفتند و در نمای بیرونی آن روی کاشی اکثراً آیات و روایت قرآنی را می‌نوشتند یا از طرح‌های شمسه استفاده می‌کردند. آن زمان اغلب ورودی خانه‌ها را به‌صورت هلالی می‌ساختند. این درها اغلب شیشه‌خور بودند که با نصب کتیبه و سردر در بالای آن زیبایی نمای ورودی آن چندبرابر می‌شد. متأسفانه امروز درهای چندان زیبایی برای ورودی معماری‌ها ساخته نمی‌شود. البته به این موضوع هم باید توجه داشت که این سردرها در بعضی خانه‌ها هشتی، نیم‌هشتی و چهارتایی بودند و نمونه‌های آن در محله سنگلج فراوان دیده می‌شود که در آنها از سبک‌های یزدی‌کاری و آجربندی موش‌پا استفاده شده است.»

این تهران‌پژوه از تعدادی از این سردرهای ویژه خانه‌های مشاهیر تهران قدیم یاد می‌کند و توضیح می‌دهد: «سردر خانه تیمورتاش یکی از زیباترین سردرها است. در خانه احمد قوام بیش از ۴۰ آجرنما با اشکال مختلف وجود دارد. سردر خانه دکتر ایرج از نمونه این سردرهای معروف هستند. سردر خانه دکتر ایرج با اضلاع هشتی به یکی از حیاط های اندرونی راه داشت و در اصلی به حیاط اصلی می رسید. البته سردر خانه دکتر مدرس هم از جمله سردرهای زیبا اما ساده خانه مشاهیر است.»

حدادی همچنین درباره دیگر اقشار معروف تهران قدیم هم می‌گوید: «عموما چهره‌های فرهنگی خانه‌های ساده‌تری داشتند. برای مثال دکتر «عرق سو علاج» در محله سر چشمه و «موسی‌خان حکیم» و ‌دکتر «عبدالله‌خان احمدی» خانه‌هایی ساده داشتند که حتی سردر هم نداشت.»