باید ارسباران را در یک صبحگاه بهاری یا یک عصر دلانگیز تابستانی ببینی تا مست زیباییاش شوی؛ طبیعتی که نظیرش را نه در شمال خواهی دید و نه در هیچ نقطه دیگر. در آنجا تا آسمان راهی نیست؛ میتوانی ساعتها محو تماشای ابرهای پارهپاره سفید رنگ در آبی آسمان شوی و فارغ از همه دغدغههای زمینی رویاهایت را مرور کنی و این افسون طبیعت ارسباران است.
اما مسئولان درخشش این طلای ناب را که میتواند منبعی برای درآمدزایی و اشتغال باشد نمیبینند؛ ندیدهاند و از همین روست که در دل این طبیعت زیبا، مس جستوجو میکنند چه کجسلیقه و بیذوقند که مس را به طلا ترجیح میدهند. آنچه در پیمیآید گزارشی است در باره بخشی از این تخریبها و نیز مرور برخی گفتهها، بایدها و نبایدها.
تیرماه سال گذشته خبری تحت عنوان تخریب هزار هکتار ذخیرهگاه زیستکره ارسباران در همشهری به چاپ رسید که طی آن نسبت به بروز یک فاجعه زیستمحیطی در یکی از نادرترین زیستبومهای کشور هشدار داده شده بود. مهندس علی اسماعیلی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی، در آن خبر، ضمن ابراز نگرانی از گسترش عملیات تخریبی ناشی از عملیات اکتشاف مس در مناطق ییلاقی واقع در ارتفاعات ارسباران به همشهری گفت: «در حالی که بهرهبرداری از معدن مس سونگون، بزرگترین تهدید منطقه منحصر به فرد جنگلی ارسباران محسوب میشود اخیرا ماموران منابع طبیعی حین گشتزنی، متوجه عملیات تخریبی در بخشهایی از حاشیه منطقه جنگلی ارسباران شدند، بهخصوص بخشی از منطقه مرتعی هفتچشمه که از آن بهعنوان سمبل مراتع ایران یاد میشود دستخوش این تخریبها شده است.»
این مسئول محلی درباره حجم تخریبها افزوده بود: «گروهی تحت عنوان عملیات اکتشاف مس با بولدوزر به جان منطقه افتادهاند و بیتوجه به طبیعت بکر منطقه و ارزش زیستمحیطی آن، در هر جایی که احتمال میدهند مس وجود داشته باشد آن جا را زیر و رو میکنند. وقتی هم به آنها گفته میشود چرا مراتع بکر و مناطق تحت حفاظت را تخریب میکنید، میگویند مجوز داریم. ظاهرا هم از شرکت تحقیقات مس مجوز دارند.»
در همان گفتوگو، اسماعیلی اعلام کرده بود: «منابع طبیعی شکایتی علیه تخریبکنندگان تنظیم و به مراجع قضایی تقدیم کرده است اما متأسفانه با وجود اینکه 2هفته از پیگیری این شکایت میگذرد هنوز عملیات تخریب ادامه دارد و ما همچنان در انتظار اعلام نظر مسئولان قضایی هستیم.»
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی، با ابراز تأسف از بیتوجهی به ارزشهای زیستمحیطی منطقه و اولویت دادن به طرحهای عمرانی و معدنی گفتهبود: «پیش از بهرهبرداری از مس سونگون نیز ابتدا به منابع طبیعی اعلام کردند فقط در روستای زرین کاب عملیات اکتشاف و بهره برداری صورت میگیرد اما طی 6سال یعنی از سال80 تاکنون دامنه عملیات خود را تا هزار و300هکتار گسترش دادند و به این میزان هم بسنده نکردند و دامنه فعالیت خود را ادامه دادند و درنتیجه بخش عمدهای از منطقه جنگلی را قربانی عملیات بهره برداری از معدن مس کردند. ضمن آنکه دامنه فعالیت مس سونگون همچنان ادامه دارد بهطوریکه بیم آن میرود تا کناره رود ارس توسعه یابد. این در حالی است که از ورود ماموران منابع طبیعی به منطقهای که در آن عملیات بهرهبرداری صورت میگیرد جلوگیری میشود.»
اما آن خبر بخش دیگری هم داشت که طی آن یک شاهد عینی در باره میزان تخریبها گفته بود: « تنها در منطقه هفت چشمه، در عرصهای به مساحت تقریبی هزار هکتار خاکبرداریهایی به طول بیش از 2کیلومتر و عمق 3متر صورت گرفته است این درحالی است که عرصههای تخریب شده شیب60درجه دارد.» (مراتع هفت چشمه یکی از زیباترین و درعین حال غنیترین چشماندازهای کشور محسوب میشود که ارزش اکولوژیکی بسیار بالایی دارد.)
به گفته این شاهد عینی علاوه بر تخریب مراتع هفت چشمه «مراتع ییلاقی درجه یک ارتفاعات ارسباران در محدوده روستاهای کلم، طویل و کیغان در ارتفاع 2200 متر از سطح دریا نیز از تخریبها در امان نمانده بود.»گرچه انتظار میرفت انعکاس این اخبار با واکنش مسئولان سازمان جنگلها مواجه شود و برای مقابله با این تخریبها اقدامی جدی صورت دهند اما این موضوع مسکوت ماند.
3ماه بعد، یعنی مهرماه سال گذشته گزارش دیگری در همشهری به چاپ رسید که طی آن، دکتر اسماعیل کهرم، مدرس محیطزیست، مقایسهای میان ارسباران در دو زمان متفاوت به دست داده بود. این گزارش که با عنوان «ارسباران در حسرت دیروز» به چاپ رسید به مذاق سازمان جنگلها خوش نیامد تا آنجا که موضوع یکی از نشستهای مشترک منتقدان با مسئولان این سازمان شد (جلساتی که به همت روابط عمومی سازمان جنگلها شکل گرفت و طی آن موضوعات و مشکلات منابع طبیعی به نقد کشیده میشد، منتقدان حرف خودشان را میزدند و مسئولان ناگزیر به دفاع از سازمان بودند. جلساتی که اگر ادامه مییافت و سبک و سیاق تشریفات نمیگرفت چه بسا به جایی میرسید). آن روز البته دکتر کهرم نیامد و این مسئله و برخی انتقادات دیگر وی که قرار بود رودررو بررسی شود در محاق ماند اما تخریبها ادامه داشت و دارد.
پس از یکسال
اوایل شهریورماه امسال - یکسال پس از آن خبر و گزارش - خبرگزاری مهر گفتوگویی با قائم مقام سازمان جنگلها صورت داد. این گفتوگو برای آنان که دل در گرو طبیعت دارند قابل تامل بود. این مقام مسئول، در آن گفتوگوی کوتاه گفته بود:«آمادهسازی زمینهای احداث مجتمع فراوری مس از معدن سونگون در نزدیکی جنگلهای ارسباران، نگرانی کارشناسان جامعه محیط طبیعی و سازمان جنگلها را بهدنبال داشته است.»
خبر از آن رو قابل تامل بود که سرانجام پس از چند سال فعالیت معدن مس در ارسباران و هشدارهای پی در پی کارشناسان و دوستداران محیطزیست، یک مقام مسئول سازمان جنگلها از نگرانی درباره ارسباران سخن به میان میآورد. این نگرانی دیر هنگام ولی بسیار مبارک بود. بهنظر میرسید سرانجام سازمان جنگلها هم پی به فاجعهای برده است که ارسباران را تهدید میکند.
در بخشی از خبر مهر آمده بود:« قائم مقام سازمان جنگلهای کشور ضمن بیاطلاعی از جزئیات معدن مس و مجتمع فراوری در منطقه ارسباران گفت: جنگلهای ارسباران با توجه به دوجبهه اقلیمی که شرایط مطلوب آب و هوایی را برای رشد این جنگلها فراهم آورده از بهترین گونهها و همینطور مطلوبترین زیستگاههای کشور محسوب میشود که با تخریب و توسعه معدن در این منطقه به راحتی نابود میشود.
دکتر شمسالله شریعت نژاد با اشاره به اینکه این منطقه به دو بخش حفاظت شده و غیرحفاظت شده تقسیم شده است، تاکید کرد: 50درصد منطقه حفاظت شده است و البته باید پذیرفت که معیشت و اقتصاد مردم منطقه به این جنگلها وابسته است و قطعا اگر صنایعی که کمترین آسیب را به جنگلها بزنند و به مردم در تامین منابع مالی و مادی کمک کنند از حمایت برخوردار خواهند شد اما وقتی برداشت بیرویه معدن و تخریب گسترده محیط انجام میشود همه متضرر میشویم و این برای منطقه خطرناک است.
شریعتنژاد همچنین اضافه کرد: « اگر تخریبی انجام شود باید پذیرفت که بازسازی و احیا کار مشکلی خواهد بود بنابراین این نوع فعالیتها باید ارزیابی زیستمحیطی داشته باشند و در این زمینه سازمان محیطزیست متولی است و باید تشخیص دهد که اگر فعالیتها آثار تخریبی دارند جانمایی تازه برای فعالیت ارائه دهد تا خلأ بهوجود آمده را پر کند.»
در عین حال در آن گفتوگو، این نکته مغفول مانده بود که سازمان جنگلها و مراتع طی این مدت چه اقدامی برای مقابله با تخریبها صورت داده است. همچنانکه قائممقام سازمان جنگلها مشخص نکردهبود که سازمان متبوع وی برای برخورد با این تخریبها چه برنامهای در دست دارد.
تدوین مصوبه، نوشداروی بعد از مرگ سهراب
در پی این اظهارات، مدیرکل حفاظت سازمان جنگلها در گفتوگوی دیگری از تدوین مصوبهای برای ممنوعیت هرگونه فعالیت معدنی در جنگلهای زاگرس و ارسباران مانند جنگلهای شمال کشور خبر داد.شعبان اسدی در توضیح این خبر افزوده بود:« بهره برداری از معادن موجب تخریب گسترده سطح جنگلها و مراتع کشور شده است و در جلسه یاد شده تصمیم بر آن شد دیگر مناطق جنگلی کشور مانند مناطق جنگلی شمال به شکل ویژه مورد بررسی قرار گیرند.»
وی به فعالیت گسترده تشکل غیردولتی خانه معدنکاران که از اعضای خود معدنکاران تشکیل شده است اشاره کرده و افزوده بود: «این مجموعه عمدتا مانع از انجام برخی فعالیتهای نظارتی و پیشگیرانه برای جلوگیری از تخریب گسترده جنگلها و منابع طبیعی میشوند.»
اسدی همچنین اضافه کرده بود: «اگر قانون جامع منابع طبیعی که به مجلس فرستاده شده تصویب میشد بهطور قطع به لحاظ قانونی شاهد این همه تجاوز به حریم جنگلهای کشور نبودیم بهنحوی که رئیس کمیسیون معادن در دوره گذشته مصاحبه کرده بود که اگر این قانون تصویب میشد باید در معادن کشور تخته میشد. در حالی که هدف ما این نیست و تلاش ما کاهش حجم خسارات به منابع طبیعی و جنگلهای کشور است.»
مدیرکل حفاظت سازمان جنگلهای کشور به ارزش مادی جنگلهای تخریب شده و در معرض تخریب اشاره و تاکید کرده بود: «اگر این موضوع در برنامه معدنکاران و سازمانها و وزارتخانههای تخریبکننده قرارگیرد متوجه میشوند که ارزش مادی جنگلها کمتر از ارزش معادن نیست و اگر به ریال حساب کنیم متوجه خواهند شد که تخریب جنگلها به تامین این معادن نمیارزد و با برنامهای مدون میتوان از بروز این فجایع زیستمحیطی بهشدت کاست.»
هنوز امیدواریم
اما با همه آنچه گفته شد دوستداران طبیعت هنوز امیدوارند با چاره اندیشی مسئولان، هم ارسباران حفظ شود و هم برای مردم محلی اشتغال ایجاد شود و البته این هدف با کمی درایت قابل دستیابی است اما چرا ارسباران این همه اهمیت دارد؟ دکتر پیمان یوسفی، مدیرکل دفتر امور منابع جنگلی در این باره میگوید: «منطقه ارسباران از بینظیرترین و کمیابترین اکوسیستمهای دنیا از نظر تنوع گیاهی و جانوری است به این ویژگی باید زیبایی منظر جنگلهای این منطقه را نیز افزود. این ویژگیها حفظ و نگهداری ارسباران را تبدیل به یک وظیفه ملی و فرا بخشی کرده است.»
وی میافزاید:« نکته دیگری که اهمیت جنگلهای ارسباران را دو چندان میکند اینکه این جنگلها در واقع بزرگترین منبع تولید آب در آذربایجان محسوب میشود واز این منظر نقش بسیار مهمی در هیدرولوژی منطقه دارد. به همین دلیل تخریب این جنگلها مساوی است با بیابانزایی. متأسفانه در حال حاضر آثار تخریبهای دهههای گذشته در این زیستبوم به وضوح آشکار شده؛ تخریبهایی که از سالهای دور آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
نتیجه این تخریبها از بینرفتن پوشش گیاهی و فرسایش خاک است و آنچه اکنون به جای مانده اراضی متروکی است که هیچگونه عملکردی ندارد.»این مقام مسئول، تصریح میکند: «از تولید آب که بگذریم از نظر اکوتوریسم میتواند منبع درآمد سرشاری برای کشور باشد. اگر برنامه جامع اکوتوریسم ملی برای ارسباران تدوین شود اجرای آن باعث سرازیر شدن سیل گردشگران خارجی به کشور و به این منطقه میشود.»
فراتر از یک منطقه
وقتی سخن از قابلیتهای اکوتوریستی ارسباران به میان میآید یوسفی به نکته
در خور توجهی اشاره میکند:« اگر ارسباران را با مراکز مهم اکوتوریسم خاورمیانه مقایسه کنیم این منطقه به لحاظ اقلیم و توپوگرافی خاص، شرایط ویژهای دارد که آن را از دیگر مناطق مشابه متمایز میکند. هوای مناسب و منظر زیبا قابلیتهایی است که نمیتوان آن را ارزشگذاری کرد. از همین رو، اکوتوریسم ملاحظه شده (این اصطلاحی است که یوسفی برای گردشگری در طبیعت با حفظ معیارهای زیستمحیطی ابداع کرده است) میتواند باب جدیدی از نظر اکوتوریسم در ارسباران باز کند به شرط آنکه با رعایت موازین اکولوژیکی همراه باشد.»
یوسفی در ادامه تاکید میکند:
« وجود طرح جامعی مدون و کاربردی، میتواند سیل گردشگران خارجی بهویژه گردشگرانی را از کشورهای همسایه عرب و کشورهای شمال و حتی از کل جهان به سمت ارسباران جذب کند. چرا که ارسباران همه آن چیزی را که یک گردشگر بهدنبال آن است در خود دارد؛ آرامش در طبیعت، پاکی و لطافت هوا، منظره زیبا، چشماندازهای بینظیر، اینها همه در ارسباران جمع شده است.»
این مقام مسئول معتقد است: « هدف سازمان جنگلها و مراتع از اکوتوریسم در ارسباران گشودن باب جدیدی در توسعه و حفاظت از این منطقه بینظیر است. این تجربه جهانی است که هر کجا اکوتوریسم ارزآور بوده و درآمد ناشی ازآن صرف حفاظت و توسعه منطقه شده نتایج خوبی در پی داشته است. این همان اکوتوریسم ملاحظه شدهای است که تاکنون در کشور از آن غفلت شده است.»
دکتر یوسفی که نسبت به جنگل و حفاظت آن حساسیت ویژهای دارد، میگوید: « نگاه برنامهریزان استانی به ارسباران بسیار حقیر و کوتاه است. مسئولان استانی متأسفانه همه چیز را با عینک خودشان میبینند و به همین دلیل است که این همه قابلیتهای ارسباران را فدای یک معدن میکنند. باید از این مسئولان پرسیده شود که براساس کدام معیار، طبیعتی را که نمایانگر میراث طبیعی کشور است این چنین به ویرانی میکشانند تا مثلا مس استخراج کنند؟ مسلم است که این طرز نگاه باعث تاراج جنگل میشود و از آن جز تل خاک و بیابان لمیزرع و متروک چیزی باقی نخواهد ماند. این طرز تلقی و نگاه به ارسباران بیش از هرچیز نشان از بیبرنامگی و کوتهفکری در استفاده بهینه از نعمتهای خدادادی دارد.
گوهر گرانبهایی که قدر آن را نمیشناسیم و خرمهره را به آن ترجیح میدهیم. مطمئن باشید آیندگان از ما بازخواست خواهند کرد. برنامهریزانی که پیشرفت را در احداث یک کارخانه سیمان یا استخراج مس در جنگل میدانند در واقع در این امانتی که متعلق به همه مردم و نسلهای آینده است خیانت میکنند وباید پاسخگوی اینگونه برخورد با میراث طبیعی باشند. اینها ممکن است امروز بتوانند قوه قضاییه و قانون را دور بزنند اما در مقابل خدا مسئولند وباید جوابگو باشند.»
از دید یک کارشناس معدن
بهرغم همه انتقادات همچنان راهاندازی مجتمع فرآوری مس در منطقه زمزمه میشود و نگرانی در باره تخریب ارسباران همچنان ادامه دارد. بهویژه آنکه با راهاندازی این مجتمع، اکوسیستم شکننده ارسباران بیش از پیش در معرض خطر قرار میگیرد. یکی از کارشناسان صنعت معدن در این باره به همشهری گفت: «اگر کارخانه ذوب- یکی از کارخانههایی که برای تبدیل ماده معدنی به ارزش افزوده مورد نیاز است - در منطقه سونگون راهاندازی شود بهدلیل نزدیکی سونگون به ارس (فاصله سونگون تا ارس از طریق هوایی کمتر از30کیلومتر است) سبب میشود تا بخارات ناشی از کارخانه ذوب با عناصر مزاحم کارخانه مخلوط شده و در نهایت باعث بروز بارانهای اسیدی میشود. این بارانها تا شعاع 60 کیلومتری روی محصولات کشاورزی و پوشش گیاهی اثر میگذارد و در نتیجه در کمتر از 20 سال محیطزیست منطقه به کلی نابود میشود.»
در حال حاضر کارخانه ذوب و فراوری فقط در خاتون آباد کرمان وجود دارد و تاکنون مواد استخراج شده از سونگون برای تبدیل به ارزش افزوده به کرمان فرستاده میشده است. این روند حداقل مانع تخریبهای ناشی از راهاندازی مجتمع فراوری میشود.